سن امام دوازدهم شیعیان که به غیبتی طولانی رفته، اینک از 1232 سالگی گذشته است و آنچنان که هواداران دولت احمدی نژاد می گویند، نشانه های بزرگ آمدنش از خاورمیانه تا میدان پاستور و نهاد ریاست جمهوری هویداست و حالا سفرهزار و چند صد ساله موعود که از سرداب سامراء آغاز شده به مقصد ظهور رو به پایان است و دیرنخواهد بود که از کنار کعبه و عربستان سعودی، بانگ “اَنا المهدی المُنتظَر” فریاد شود.
تاریخِ عرفانی انقلاب اسلامی ایران که از سوی شخصیت های دستِ چندم حاضر در انقلاب 57 روایت می شود، سرشار ازعنایات غیبی امام زمان است که در لحظات سختی و بلا تکلیفی در رسیده و تکلیف روشن کرده است.
“علی اکبرقرشی” عضو خبرگان رهبری، از این تاریخ گویانِ شهودی است که در خاطراتش و با استناد به گفته های ابوالقاسم خزعلی عضو سابق شورای نگهبان، اعلامیه آیت الله خمینی و شکستن حکومت نظامی 22 بهمن سال 57 را به امام زمان منسوب می کند.
ماجرا ازاین قرار بوده که گویا آیت الله طالقانی اصرار می کند تا رهبر انقلاب، حکومت نظامی را به خاطرِ جان مردم رعایت کند و آیت الله خمینی سرِ آخر می گوید، احتمال بدهید که این دستور از طرف شخص امام زمان آمده باشد و اینگونه انقلاب به پیروزی می رسد.
اوصاف آیت الله خمینی در میانِ مردم از “نایب امام زمان” تا “امام” در نوسان بود و قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز فرضیه ظهور را به عنوان اصل پنجم در نظر گرفت و جمهوری اسلامی را حکومتی معرفی کرد که در زمانِ غیبتِ ولی عصر، به رتق و فتق امور مومنین می پردازد و در این فاصله، امامتِ امت با فقیه جامع الشرایط است.1
گرچه عشاقِ آیت الله، در حسینیه جماران دعا می کردند:“خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار”، اما بنیانگذار این تصویر را مانند آرزویی می دید و به طرزی از مهدویت می گفت که انگار معنویتی در دور دست است و به این سادگی ها در حکومت و جمهوری اسلامی قالب نمی گیرد :“من نمی توانم اسم رهبری روی ایشان بگذارم، بزرگتر ازاین است .نمی توانم بگویم شخص اول است، برای اینکه دومی در کار نیست. ایشان رانمی توانیم با هیچ تعبیری تعبیرکنیم، الا همین که مهدی موعود است .“2
آیت الله تا انقلاب مهدی زنده نماند و آن دعای بر باد رفته هم رنگی دیگر یافت و از مصداق به مفهوم رسید که: “خدایا خدایا از نهضت خمینی تا انقلاب مهدی محافظت بفرما”.
ده سال فرمانروایی آیت الله خمینی از شخصیت های ظهور خالی بود. نه کسی نامی از سید خراسانی می برد و نه ازشعیب صالح چیزی می دانست. جماران آنقدر رونق داشت که جمکران در همان بیابان سر کند و این مسجد که هیچ گاه در پیش از انقلاب و مرجعیت آیت الله بروجردی و بعدها امامتِ آیت الله خمینی، آنقدرها مقدس نبود، متروک و صحرایی ماند تا به دوره رهبر تازه رسید و جانی گرفت.
محراب جمکران
بنابر تاریخ عرفانی جمهوری اسلامی، رهبری آیت الله خامنه ای نه امری ساده و انتخابی از سوی خبرگان، که تجلی اراده الهی در راستای انقلاب جهانی مهدی است.“علیرضا پناهیان” مسوول اتاق فکر بیت رهبری در سخنرانی اش برای چندمین بار این خاطره منتسب به آیت الله بهاء الدینی که به گفته او از عارفان نامدار است را ذکر می کند. ماجرا بدین قرار است که آیت الله بهاء الدینی ازهمان روزی که آیت الله منتظری، قائم مقام رهبری شد، نظرش با سید علی خامنه ای بوده و خبر از رهبری قطعیش می داده است.3
حکایتِ پنا هیان به کشف و شهود “علی اندرزگو” از مبارزان کشته شده دوران شاه هم می رسد که گویا از آنچه بعدها اتفاق خواهد افتاد با همسرش گفته و پیش بینی کرده، آن کس که پرچم را به دست صاحب الزمان خواهد رساند، دومین رهبر جمهوری اسلامی و سید خراسانی است.
مهدویت کاربردی و مرئی کردن دستِ امام غایب در امور دولت و حکومت، نمادی داشت و آن هم چراغانی در بیابان بود و گسترش هر روزه مسجد جمکران.مسجدی که روزگاری به قاعده قالی دوازه متری وسعت داشت، آنقدر پهنا یافت که هزاران مشتاق به دیدار امام زمان را هر سه شنبه شب جای می دهد و چاه مسجد هم درِ پشتی عالم غیب شد که نیازمندان به نامه ای از ناسوت به ملکوت می رفتند.
رهبر جمهوری اسلامی خود از ثابت قدمان راه جمکران و سر به بیابان گذاران است و جدای از سفر آخرینش به منزلگه امام زمان، در آبان ماه سال گذشته ، بارها به این محراب رسیده و به گفته تولیتِ مسجد جمکران در روزهای سخت، مثل انتخابات دوم خرداد هفتاد و شش، مقام رهبری به این کنجِ انزوا خزیده و شعری هم در ثنای محراب جمکران گفته است:
گزاره غم دل را مگر کنم چو امین
جدا زخلق به محراب جمکران بی تو 4
حضور شُعیب صالح
اگر سید علی محمد باب ادعای مهدویت کرد و در این راه پر خطر نتوانست از کنار کعبه ظهور کند و به ناچار از همان شیراز، اعلام امامت کرد و عاقبت کشته شد.اما مدعیان عبرت گرفته اینبار ظهور را به خود امام وا گذاشته اند و سعی دارند تا به کسوتِ یارانِ نامدار امام غایب در آیند و فعلا حضوری داشته باشند.
بیشتر روایات شیعیان درباره آخر الزمان در جلد 12 و 13 بحار الانوار گرد آمده است. پیشگویی ها از نفراتی نام می برد و نشانی می دهد که حضورشان ظهوری قطعی به همراه دارد.
سید خراسانی ، شعیب صالح و سید یمانی، از شخصیت های قصه های آینده اند که در نقش خوبان با شخصیت های بدی چون دجال و سفیانی، جنگی سخت می کنند که ثمره اش جهانگیری است و حکمرانی امام زمان.
سید خراسانی در هیاتهای مذهبی سیاسی، سالهاست که به آیت الله خامنه ای الصاق می شود و این نسبتِ غیبی، هیچ گاه با مخالفت مقام رهبری مواجه نشده است. اما اینبار که رونمایی از دیگر شخصیت ظهور انجام شد، غوغایی برخاست که ابتدا از سیاسیون اصولگرا بر آمد و بعد چند تنی از روحانیت قم، عرصه را امن دیدند و به صحنه آمدند و فیلم ظهور نزدیک است را دارای اشکال دانستند.
از دولت احمدی نژاد هم صدایی برنخاست، جز اینکه اسفندیار مشایی، بی اینکه شعیب صالح بودنِ احمدی نژاد را کتمان کند از این فیلم و چگونگی انتشارش، اظهار بی خبری کرد.
اما شعیب صالح قرار است چه کند؟ بنابر آنچه پژوهشگرانِ فرضیه ظهور جسته اند و از روایات چند صفحه ای و نام و عنوان شعیب صالح، استخراج کرده اند،شعیب مردی از توابع ری است و خواهد آمد و بسیار شجاع است و با نشاط و البته جوان.
ظاهر درست و درمانی ندارد و گو اینکه جثه اش لاغر و نحیف، ولی عزمش استوار و بی خلل است. این مرد لاغر که ریش کوسه ای و تُنک دارد از نشانه های ظهور است و بنابر تخمین محققین علائم ظهور، میان آمدن و اعلام حضورش تا پرده بر انداختن امام زمان، هفتاد و دو ماهی بیشتر فاصله نیست. از روایات بیش از این چیزی در وصف شعیب پیدا نیست.
این شعیب شیر دل، هنوز امام زمان نیامده، در دنیای به هم ریخته آخر الزمان، سری میان سرها در می آورد و سرداری بزرگ می شود. سید خراسانی که حاکم ایران است او را به فرماندهی کل قوایش می گمارد و این فعل و انفعالات سیاسی هنوز جاگیر نشده ، تقریبا همه منطقه عربی و جهان اسلام به هم اعلان جنگ می کنند و سید خراسانی و شعیب یکسر این نبرد هستند و مقاومت می کنند.
در همین وقت سفیانی از شمال آفریقا تا عراق را تاخته و در حد و مرز سوریه، سردار شعیب صالح، به مصافش می رود و شکستش می دهد.
بعد از آن دیگر دنیا در سراشیبی حق می افتد و امداد غیبی و امام غایب می رسند و باقی تاریخ را می توان حدس زد.
البته در این روایات نمی توان رد پایی از محمود احمدی نژاد پیدا کرد، ولی ظهور پژوهان لبنانی، این کار را کرده اند و یکباره به این صرافت افتادند که احمدی نژادمی تواند نقش شعیب را بازی کند.
انگار که در لبنان و شیعیانش شوق رسیدن به ظهور بسی بیشتر از مهد تشیع و ایران است و این علم تطبیقی را نویسندگان لبنانی بهتر می دانند. سالها پیش” ناجی النجار” در کتاب جزیره خضراء، مثلث برمودا را همان جایگاه امام زمان دانسته بود و با روایتی از فاضل مازندرانی که چندین سده پیش به آبهای سفید و هاوایی سفری رفته بود، ثابت می کرد که این همه اسرارِ مثلث از آن حضورِ غایبی است که در جزیره اُطراق دارد.
هر چه هست همه آن چند خطی که درباره شعیب صالح آمده بود را بر قامت احمدی نژاد دوختند و نشاندند و پیش از پایان دهه هشتاد، مبشران فرهنگی ظهور در نسخه های فراوان “سی دی” به دست مسلمین رساندند.
این کار فرهنگی سیاسی، البته فریاد بسیاری را در آورد اما گویا چندان مصداق تشویش اذهان عمومی به حساب نمی آید که محسنی اژه ای دادستان کل کشور، برای برخورد با آن منتظر نتیجه این تبلیغ در اذهان عمومی مانده است.
کارگردان بسوی ظهور که چهره واقعی احمدی نژاد را به گمان خویش نشان داده حی و حاضر است و تریبون هم دارد. کارگردان شُعیب صالح، فرودین ماه امسال در مشهد حضور یافت و به سئوالا ت حاضران که بیشتر بچه های شبهه دار هیاتی بودند پاسخی گفت.
“علی اصغرسیجانی” مسوول گروه فرهنگی مبشران ظهور، همه انتقادها و افتراها را به این دلیل دانست که بسیاری می خواهند تا امام غایب نیاید و اصولا دوست ندارند ظهور نزدیک باشد و استدلال کرد که به هر حال این پیشگویی ها شده است تا با دنیای پیرامونی تطبیق داده شود و کاری که او و دوستانش با هفت میلیون تومان کرده اند، تلاش برای شناخت دنیای آخر الزمان بوده است.
حجت موجه هم آورده است که اگر بحث آنها درباره سید خراسانی و شعیب صالح انحرافی بود، آیت الله خامنه ای لابد تذکری می داد و ارشادی می کرد که هیچ نگفته است و سکوت علامت رضاست.
نرسیده به جمکران کوهی است که عامه اهل قم اسمش را کوه سفید گذاشته اند و نقل است که خضرنبی در بالای این کوه قدمی نهاده و جای پایی مانده است، اما این همه ماجرا نیست ، بنابر فرضیه ظهور این کوه و دامنه اش قرار است تا به پادگانِ بزرگ جنگ آخر الزمان تبدیل شود وهمین اشاره کافی بوده تا سپاه پاسداران در دامنه کوه سفید، نمایشگاه ادوات جنگی گذارده و در بالای کوه مسجدی ساخته و آن جای پای را قاب بگیرد. اگر از جای پای خضر نبی می توان پادگانی ساخت، مبشران ظهور هم توانسته اند از احمدی نژاد شعیب صالح بیرون کشند.
اما اینکه چگونه می شود مرز واقعیت و خیال در فضای سیاست ایران در هم فرو رود و شخصیت شعیب صالح که نه آمده است و نه رفته، موضوع سیاسی داغ شود، شاید هم به این باز می گردد که رجال جمهوری اسلامی دیگر نه توانی دارند و نه جذابیتی و باید به خیال پناه برد تا از این واقعیت تلخ گریخت.
پا نوشتها
1.قانون اساسی جمهوری اسلامی اصل پنجم: در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهدهدار آن میگردد.
2.صحیفه نور جلد 12 صفحه 210
3.سخنرانی علیرضا پناهیان فرودین سال 90 در شلمچه و میان زوار مناطق جنگی سابق.
4.مطلع غزل سید علی خامنه ای با عنوان محراب جمکران این است:
دلم قرارندارد از فغان بی تو
سپند وار زکف داده ام عنان بی تو.
تخلص ایشان هم “امین” است.