ضیا نبوی، فعال دانشجویی و از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل، برای چهارمین سال پیاپی، تولد خود را در زندان گذراند. وی که از خرداد ماه سال 88 بازداشت شده، در این مدت اجازه استفاده از مرخصی را نیافته و به زندان کارون اهواز تبعید شده است. پدر وی در گفتوگویی با “روز”، درباره وضعیت فرزندش، چنین میگوید: “من چند روز پیش نامهای خطاب به قوه قضاییه نوشتم. ما هیچ انتظاری نداریم جز اینکه قوه قضاییه با توجه به قانون، برخی حقوق فرزند ما را رعایت کند. نه ما و نه خود ضیا، اعتقاد به این نداریم که به خارج از ایران چشم بدوزیم و در انتظار کمک دیگران باشیم. تنها انتظار ما این است که ضیا طبق قانون به زندان اوین منتقل شود و اجازه مرخصی داشته باشد”.
پیش از این محمد نوریزاد، نویسنده و کارگردان منتقد، در نامهای پیرامون محکومیت ضیا نبوی و وضعیت وی در زندان، نوشته بود: “سید ضیا نبوی اکنون سومین سال حضورش را در زندان می گذراند. من در پس حکم های او جز لجاجتی کودکانه نمی بینم. انگار یکی بخواهد به تو بگوید: رویت را کم می کنم. برای من شاخ و شانه می کشی؟ سید به من آموخت که می توان جوان بود و به قدر کهنسالان فهیم و صبور و پراز تجربه بود”.
پدر ضیا نبوی اضافه میکند: “به خود ضیا گفته بودند که مدرکی در پرونده برای محکومیت تو وجود ندارد. نمیدانم چرا برای ضیا چنین حکمی صادر کردهاند و او را اذیت میکنند. در این مدت به مرخصی نیامده، از طرفی به زندان اهواز هم منتقل شده که مشکلات ما را بیشتر میکند. فاصله زیاد تا اهواز و هزینهای که روی دست ما میگذارد، امکان ملاقات را کمتر کرده است. مگر ضیا چه جرمی کرده که باید اینگونه نه تنها خود او، که ماها نیز مجازات شویم؟”
ضیا نبوی پیش از این از سوی ماموران امنیتی تحت فشار بود تا مصاحبهای تلویزیونی انجام دهد و وجود دانشجویان ستاره دار را منکر شود؛ مسالهای که با مخالفت نبوی روبهروشده بود. پیش از این یکی از نزدیکان وی درباره دلایل عدم اعطای مرخضی به ضیا نبوی، گفته بود: “تا الان جواب مشخص و واضحی در این زمینه ارائه نشده است. تنها یک بار یکی ازمقامات دادستانی به طور غیررسمی اعلام کرده بود که ضیا، آقایان را اذیت کرده است و باید مجازات آن را نیز تحمل کند. به نظر میرسد به زبان خودمانی این افراد تلاش میکنند «روی ضیا را کم کنند». اینکه این مساله چه قدر با قوانین دادرسی و کیفری مطابقت دارد هم به نظرم بحث درستی نیست. چون اساسا نحوه محاکمه، صدور حکم و اتهامات ضیا منطبق بر قوانین خود جمهوری اسلامی هم نیست”.
ضیا نبوی خود در نامهای از زندان، نوشته بود: “ زندانی بودن تنها محبوس شدن در فضائی کوچک مابین یکسری دیوار نیست. اونچه که شاید مهم تر واساسی تره، پرتاب شدن به درون شکل وشمایل خاصی از تامل وارتباطه که مختص زندانه.. یک زندانی غالباً دو گونه از ارتباط رو در زندان تحمل میکنه، ابتدا نوعی خصومت بی دلیل ودوم نوعی دوستی بی محتوا… خصومت بی دلیل معمولاً از سوی کسانیه که در زندانی بودن ما بهرحال سهمی دارند. افرادی مثل بازجو، بازپرس، قاضی، زندانبان ودر کل شخصیت هایی حقیقی که اکثر اونها با نگاهی سرشار از تعصب وپیش داوری به زندانی نگاه میکنند. افرادی که معمولاً هیچ تلاش همدلانه ای برای فهمیدن زندانی به خرج نمی دن وپیشاپیش خودشون رو دشمن او میدونند، خاصه اگه اون زندانی سیاسی باشه”.
اینک پدر وی به روز میگوید: “نمیدانم چرا با خواستههای ساده ما موافقت نمیشود. آیا اینکه ضیا را به زندان اوین منتقل کنند خواسته زیادی است؟ ایکه ما بتوانیم مرتب فرزند خود را ملاقات کنیم، خواسته زیادی است؟ اینکه میگوییم به او طبق قانون جمهوری اسلامی اجازه استفاده از مرخصی را بدهند، خواسته زیادی است؟”
پیش از این جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، در بیانیهای به مناسبت تولد ضیا نبوی، نوشته بودند: “ سی ام آذر ماه، شب یلدا، شب طلوع ستاره ای درخشان از ستارگان جنبش دانشجویی کشور، سید ضیاءالدین نبوی است که روشنی بخش دانشجویی و مروج فرهنگ اخلاق مداری در جنبش دانشجویی بود، اما مزد زحماتش چیزی جز ستاره های اهدایی از وزارت علوم و محرومیتش از تحصیل نبود. سید ضیاء با اینکه جزء رتبه های برتر کنکور کارشناسی ارشد بود، توسط هیئت حاکمه ی مستبد، از تحصیل و اعتراض محروم گشت، با این حال تسلیم این حکم ظالمانه نشد و برای اولین بار در کشور شورای دفاع از حق تحصیل را با تعدادی از دوستانش تشکیل داد و به حمایت از حقوق پایمال شده ی دانشجویان برخاست. سید ستاره دارها از بیست و پنج خرداد یک هزار و سیصد و هشتاد و هشت تا کنون در زندان این رژیم استبدادی است. پس از یک سال بازداشت غیر قانونی به ده سال حبس و تبعید محکوم شده و حتی اجازه یک بار مرخصی و ملاقات با خانواده و دوستانش نیز به او داده نشده است. امسال که ما شب یلدا را جشن میگیریم چهارمین سالی است که ضیاء در زندان به دور از شهر، خانواده و دوستانش در بند این رژیم سفاک میگذراند”.