چندین سال پیش سروده بود که “هفتاد سال این گله جا، ماندم که از کف نرود / یک متر و هفتاد صدم؛ گورم به خاک وطنم” اما در هشتاد و هفت سالگی وقتی چشم از جهان فروبست، محل قرارگرفتن آن یک متر و هفتاد سانتیمتر زمین، محل مناقشه شد و حتی حرف از تحریم مراسم تشییع جنازه هم به میان آمد. اما در نهایت چندین هزار نفر از جمله چهرههای سرشناس هنری و ادبی، صلاح را در آن دیدند که در باشکوهتر برگزار شدن مراسم خاکسپاری سیمین بهبانی بکوشند؛ زنی که نخستین شعرش را خطاب به “توده فقیر و پریشان” سرود و در عمر ۷۸ ساله شاعریاش تلاش و تاکید داشت تا “شاعر مردمی” باشد.
از جنجال محل آرامگاه تا مراسمی باشکوه
گویا وصیتی شفاهی از “سیمین” به تکرار شنیده شده بود که دوست دارد در امامزاده طاهر کرج دفن شود و حتی نزدیکانش گفتند که قبری هم در آنجا برای خود خریده است اما “متولیان قبرستان” این اجازه را نمیدهند. بیبیسکینه کرج هم به عنوان گزینه جایگزین مطرح بود اما در نهایت تصمیم گرفته شد که مراسم تشییع از روبروی تالار وحدت به مقصد بهشت زهرا باشد، آنجا که به گفته فرزندانش از پیش به عنوان یکی از گزینههای آرامگاه درنظر گرفته شده بود.
مراسم دو روز پس از مرگ سیمین بهبهانی، صبح روز جمعه ۳۱ مرداد ماه برگزار شد. از میان مسوولان حاضر در مراسم به علی مرادخانی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره شده و مجری مراسم هم سید عباس سجادی، نویسنده و ترانهسرایی که مسوولیتهای متعددی در صدا و سیما، وزارت ارشاد و شهرداری تهران داشته است. اما میهمانان و سخنرانان غیردولتی بیشتر بودند و بیشتر هم به چشم آمدند.
جمعیت حاضر هم آنقدر چشمگیر بود که ابوالحسن تهامی، دوبلور و داماد سیمین بهبهانی، حضور مردم را “شگفتانگیز” خواند و از این بابت به نیابت از خانواده بهبهانی سپاسگزاری کرد.
جواد مجابی، یکی از سخنرانان مراسم بود که سیمین بهبهانی را “یکی از شاخصهای مهم فرهنگی ایران در تاریخ ایران” معرفی کرد و گفت: “شاعری بزرگ میشود که همسرنوشت ملتش شود و سیمین بهبهانی همسرنوشت ملتش بود. شاعر از انسان و جهان همواره پرسشهای بنیادینی را مطرح میکند و این همان چیزی است که سیمین از آنها سخن میگوید. سیمین بهبهانی در امروز میزیست، فردا را میدید و از گذشته آگاه بود. او مصلحتاندیش نبود و هیچگاه مسایل فردی را مطرح نمیکرد. او به مردم کشورش وفادار بود. سیمین در شعرهایش سد شعر محفلی و نخبهگرا را شکست و شعرش در بین مردم رفت. او غم انسان امروز را میخورد و به تمام مغلوبان سراسر جهان فکر میکرد.”
محمود دولتآبادی هم از پشت تریبون با جمعیت دم گرفت که “درود بر سیمین بهبهانی”. او با خواندن غزلی از شاعر درگذشته، دربارهاش چنین گفت: “عمری با کار و عزت زیست و با کار و عزت خاموش شد، انسانی پیروز بین دو عدم.”
محمدرضا شجریان که دولتآبادی او را “تاج موسیقی ایران” نامیده بود هم پشت تریبون رفت و از حاضران بابت ایستادنشان بی سایبان در زیر تابش آفتاب عذرخواهی کرد. رییس شورایعالی خانه موسیقی همچنین عنوان کرد: “سیمین بهبهانی زنی است که تاریخساز شد. او به همه جهان به عنوان خانواده مینگریست و فکرش صلح و دوستی و صفا برای آنها و پشتوانه فکریاش دفاع از حقوق زن و مادری بود. ملتی که بیبهره از این زندگی است، مردنی است. به همه شما تسلیت میگویم. سیمین همیشه در تاریخ ما زنده است و در ما زندگی میکند.”
شهرام ناظری، صدیق تعریف و همایون شجریان در این مراسم خواندند که اجرای “دوباره میسازمت وطن” از سوی ناظری با همراهی و همخوانی حاظران مواجه شد. همایون هم “رفت آن سوار کولی” از سیمین بهبهانی را به آواز خواند که مردم با وی همصدایی کردند.
داریوش شایگان، بهمن فرمانآرا، جعفر پناهی، نسرین ستوده، ضیاء موحد، فرهاد فخرالدینی، محمد بستهنگار، علی دهباشی، شمس لنگرودی، اکبر زنجانپور، علی میرزایی، علی باباچاهی، ، احمد پوری، جمال میرصادقی و تعداد دیگری از اهالی ادب و هنر از جمله حاضران بودند.
انتقاد از شجریان؛ سرود به جای فاتحه
این مراسم هرچند از نظر استقبال مردمی،باشکوه بود اما حواشی هم کم نداشت. آن چه نخستین بار در فضای مجازی طرح شد و همراهی برخی از مدافعان حقوق زن را نیز برانگیخت، عدم حضور یک زن در جمع سخنرانان بود. در مقابل هم برخی این نوع نگاه عنوان شده را افراطی و غیرضروری دانستند. به هر صورت زنان نامدار و شناخته شده هم در آن جمع کم نبودند، از جمله نسرین ستوده و نرگس محمدی که در عکسهای روزآنلاین از مراسم هم ثبت شده است.
اما سخنان شجریان هم در دمیده شدن به آتش انتقادات بیثمر نبود. او به نقل از استادش، غلامرضا دادبه عنوان کرد که “ جهان را مردان میسازند ومردان را زنان.” این سخن برخی از زنان حاضر در فضای مجازی را خوش نیامد.
از دیگر حواشی این مراسم که به خصوص مورد توجه خبرگزاریهای مهر و فارس قرار گرفت، کف زدن و شعار دادن حاضران بود و امتناع از سر دادن “لا اله الا الله” یا صلوات فرستادن که در تشییع جنازههای مسلمانان مرسوم است. در فیلم اختصاصی روزآنلاین، پروین فهیمی (مادر سهراب اعرابی)، شیما قوشه، نرگس محمدی، اکرم نقابی(مادر سعید زینالی)، نسرین ستوده، نوشین احمدی خراسانی، طلعت تقی نیا و شهناز کریم بیگی(مادر مصطفی کریم بیگی)در حال خواندن “مرغ سحر” دیده میشوند.
خبرگزاری مهر همین موضوع را برجسته کرد که “هیچ کس بر پیکر سیمین فاتحه نخواند” و کف زدن و فریاد “درود بر سیمین بهبهانی” را “حرکتی عجیب” توصیف کرد. خبرگزاری فارس هم گزارش داد که “ در این مراسم برخی از حاضران هنگام قرائت قرآن، با خواندن سرود و اشعاری در این بخش اختلال ایجاد کردند. در هنگام شروع مراسم نیز بعد از سخنان مجری برنامه عدهای با سوت و کف از سخنرانان استقبال میکردند که عباس سجادی به عنوان مجری اعلام کرد «امروز روز شهادت امام جعفر صادق(ع) است، ضمن این که در هیج جای جهان در مراسم تشییع و تدفین کسی سوت و کف نمیزند» که باز هم صدای سوت و کف بود که بلندتر میشد. این رویه بعد از هر سخنرانی تکرار میشد. در انتهای برنامه نیز که قرار بود پیکر سیمین بهبهانی روی دوش مردم تشییع شود به جای ذکر لاالهالاالله، اشعاری بیربط با چنین مراسمی سر داده میشد.”
خبرگزاری تسنیم هم از “ رفتارهای نامتناسب با شان یک مجلس عزاداری” خبر داد.
روز بزرگداشت شاعران…
سیمین بهبهانی آخرین باری که امکان یافت تا در یک جمع عمومی در یک سالن بزرگ سخنی بگوید گفته بود که “بزرگداشت شاعران، نویسندگان و هنرمندان این مملکت روزی است که یک نویسنده زندان نباشد، یک شاعر گرفتار نباشد، یک دانشجو زندان نباشد، روزنامهنگار ما آزاد باشد، قلمهای ما آزاد باشد، فقر و بدبختی و نکبت و خفقان از اینجا رخت بربسته باشد”. به این آرزو نرسید اما نشان داد که میشود نماد شاعر و الگوی شاعری شد، آن هم در سرزمینی که تریبونهای رسمی سانسورش میکنند.
عکسها از بامداد داودی