جدال زیبایی وتقدیر!

نویسنده
یوسف محمدی

» پرده نقره‌ای/ اکران تهران

آسمان زرد کم عمق/ نویسنده وکارگردان: بهرام توکلی، تهیه کننده: سعید ملکان، مدیر فیلمبرداری: پیمان شادمانفر، صدابرداران: محمود سماک باشی، رضا نظری، طراح چهره‌پردازی: سعید ملکان، تدوین: بهرام دهقانی، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: علیرضا نسایی، عکاس: علی نیک رفتار، سمیه جعفری، طراح صحنه و لباس: امیر حسین حداد، صداگذار: فرامرز ابوالصدق، مدیر تدارکات: شادروان امیر نوروزی، جانشین تولید: حیدر زرقومی، دستیار اول فیلمبردار: جلال عالی فکر، مجری نور‌: آرش رمضانی، منشی صحنه: سحر غمخوار، پانته آ حسینی، دستیار کارگردان: امین اشرفی.

بازیگران: ترانه علیدوستی، صابر ابر، سحر دولتشاهی، سعید چنگیزیان و با حضور حمید رضا آذرنگ.

خلاصه داستان: غزل ومهران که سالهای زیادی ست که اززندگی مشترک شان می گذرد درمدتی کوتاه لحظات زندگی گذشته خود را مرورمی‌کنند واین مرور خاطرات، زندگی حالشان راتحت تاثیر قرار می دهد .

جریان سیال ذهن همیشه یکی ازآن مضامینی ست که پرداختن به آن درقاب سینما ازدشواری های زیادی برخورداراست. حال اگرچنین مضمونی انسانی درکنارعنصرتقدیردرزندگی بشرقرارگیرد، آن گاه روایت آن وبه تصویرکشیدن چنین موضوعی درقاب سینما بسیارپیچیده می گردد. توکلی فیلمسازجوانی ست که از همان آغازکارش درسینمای ایران با فیلم “ پا برهنه دربهشت ” سبک کاری وجهان اندیشگانی خود را به همگان معرفی نمود. اودرآثاربعدی خود هم ازچنین پارامترهایی استفاده کرد. “ اینجا بدون من ” و “ پرسه درمه ” حاوی ویژگی هایی ست که همگی آنها باعث شکل گیری جهان روایی وسینمایی توکلی شده اند. وی برای پرداخت وگسترش جهان داستانی “ آسمان زرد کم عمق ” بازهم به سراغ پارامترهای همیشگی - اش رفته است. قصه با حضورزوجی که “ غزل – مهران ” سالهاست با یکدیگرزندگی کرده اند درخانه متروک وقدیمی آغازمی گردد. حضوراین دوشخصیت درخانه، ویژگیهای خانه متروک وحضورکاراکتر – های فرعی دیگرموقعیتی را خلق می کنند که درخلال آنها می توان به تقابل میان اراده بشری با تقدیر رسید. غزل که درکنارمهران ازکاراکترهای محوری قصه است با ویژگی های شخصیتی اش به نیرو محرکه اثربدل می گردد واین اوست که با درونیات وتصاویرذهنی اش جهان روایی فیلم را به پیش می برد صدای مهران هم درقالب نریشن “ صدا روی تصویر” درنقش راوی قصه ازدیدگاه دیگرعمل می کند. غزل که درگذشته معلم مهد بوده وبه دلیل تصادف وحشتناکی که با خانواده اش داشته درگیرتصاویرذهنی وخیالاتی ست که تا به انتهای روایت اورا همراهی می کند. درواقع وجود چنین جهانی دردرون غزل باعث شکل گیری جهان بینی تازه ای دراوگردیده است. غزل با پشت سرگذاردن چنین اتفاقی درگذشته به تعاریف جدیدی ازتقدیر، زیبایی، رابطه میان آنها واراده انسانی دست یافته است. نمود چنین خصلت و نگاهی درغزل را به سادگی می توان دربرخی ازاعمال اومشاهده نمود. نمونه بارزچنین اتفاقی زمانی ست که غزل روبروی آینه می ایستد ودرآن خود وبرآمدگی شکمش را مشاهده می کند. وحشتی که ازدیدن چنین صحنه یی برغزل مستولی می شود نتیجه وجود جهان بینی جدیدی ست که به آن اشاره شد. غزل که با دیدن خون درکف دست زن حاضردرخانه متروک، به یاد صحنه تصادف خود وخانواده اش می افتد، نسبت به زیبایی ودراوج قرارداشتن آن دیدگاه تازه ای اتخاذ کرده است. ازنظرغزل، عنصری وپدیده یی که دراوج زیبایی قراردارد محکوم به فنا ونابودی ست. حضورپررنگ چنین نگرشی درشخصیت غزل است که باعث نمود تضادی فاحش میان واوهمسرش مهران شده است. مهران درجستجوی زندگی معمولی وآرامی ست. ازدیدگاه اواین غزل است که با پرداختن به عنصرزیبایی وتقدیرگرایی زندگی مشترک آنها را سخت وغامض کرده است. توکلی برای روایت چنین مضمون ومعضلی که میان این زوج وجود دارد به خوبی به گزینش نشانه ها والمان ها پرداخته است. فصل آغازین اثربا ریتم وهارمونی مناسبی شروع می گردد، مخاطب پس ازورود غزل ومهران به خانه به درستی با ویژگی های رفتاری وحسی این دوشخصیت آشنا می گردند. نکته دیگردرجان بخشیدن به موقعیت فوق استفاده مناسبی ست که توکلی از روایت غیرخطی، حرکت رویدادها ازسمت شادی به سوی درگیری وحضورتمثیلی تغییرفصل ها در زیرلایه رویدادهای قصه این زوج است. اثراززمستان آغازمی گردد ودربهاربه اتمام می رسد. انتخاب هوشمندانه دیگری که توکلی ازآن استفاده شایانی برده است بکارگیری صدای مهران به عنوان راوی بر روی تصاویراست. چنین تکنیکی نه تنها باعث خستگی ودلزدگی مخاطب نمی گردد، بلکه صدای مهران به عنصری فضاسازبدل می گردد که ازپیشروی ذهن مخاطب به برخی ازجهان های زائد معنایی جلوگیری می کند. ویژگی دیگرآن خلق موتیف های حسی موثری ست که باعث می گردد مخاطب به شناخت بهتری ازرابطه میان غزل ومهران پی ببرند. عنصردیگری که توکلی استفاده درستی ازآن به عمل آورده است تصاویرطبیعتی ست که مخاطب ازطریق رویاهای غزل آنها را می بیند. تصاویربکرفوق در تضاد کاملی با رنگمایه خاکستری وخشن خانه متروک وقدیمی قرارمی گیرد. نکته دیگردکوپاژمتناسب برای به تصویرکشیدن چنین فضایی ست. کادربندی ها، انتخاب زوایای دوربین، استفاده ازرنگمایه خاکستری، بکارگیری سایه – روشن ها درخانه، تکنیک دروبین روی دست و… ازمهمترین ابزارهایی است که توکلی با بکارگیری آنها توانسته تصویرقابل قبول ومناسبی ازدنیای پیچیده درونی شخصیت غزل خلق کند. “ آسمان زرد کم عمق ” تجربه یی متفاوت درکارنامه کاری توکلی به حساب می آید که کمتر کارگردانی درسینمای ایران به آن پرداخته است. اثری تجربه گرا درحوزه خصایص انسانی وجبرمحیطی که تلاش می کند با بکارگیری فرم های مدرن سینمایی به کیفیت مناسب وتأثیرگذاری دست یابد.