بر اساس اخبارمنتشره، نیروهای سیاسی نزدیک به آیتالله مصباحیزدی تبدیل به حزبی سیاسی خواهند شد. در همین راستا هفته پیش یک عضو ناظر مجلس در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب از موافقت اولیه برای فعالیتهای حزبی جبهه پایداری خبر داده و گفته بود: “با افزایش تعداد هیات موسس پایداری به بیش از ۳ نفر مجوز فعالیت حزبی این جبهه در اولین فرصت صادر خواهد شد.”
جبهه پایداری به دلیل نزدیکی با آیتالله مصباحیزدی به عنوان راستگراترین جریان سیاسی در ایران شناخته میشود. آنان در انتخابات ریاستجمهوری گذشته از سعید جلیلی حمایت میکردند. آیتالله مصباح یزدی رهبر معنوی این گروه که پس از شکست در انتخابات سکوت کرده بود، در ماههای اخیر فعالتر شده است.
پس از انتخابات ریاستجمهوری در تابستان گذشته، گروهی از هواداران آیتالله خامنهای از شیوه جبهه پایداری در انتخابات به شدت انتقاد میکردند. آنان معتقد بودند که شکست محافظهکاران به دلیل رفتار سیاسی این گروه و رهبر آنان آیتالله مصباحیزدی بوده است. همان روزها، یکی از اعضای گروههای فشار در یادداشتی با عنوان “تبریک به گروه پایداری بابت اول شدن حسن روحانی!!” نوشته بود: “حقا که بخش عمده گرفتاریهای ما از آن روزهای قبل از ۳ تیر ۸۴ شروع شد که رای و نظر علامه مصباح، برای بعضی دوستان مومن و حزب اللهی، بزرگتر و مهمتر از انقلاب اسلامی و ۳۰۰ هزار خون شهید شد… کاش کسانی که معتقد بودند؛ «اصلاح طلبان در صحنه نیستند و خطری ندارند» و متاثر از همین تحلیل کاملا درست و سنجیده (!!) به بلای تفرقه در جریان اصولگرایی دامن زدند، اینک پاسخگوی سیاستورزی خود باشند. گمانم آنچه گروه پایداری بدان عمل کرد، «تکلیف و وظیفه» نبود؛ «تفرقه و منیت» بود.”
چند روز حجتالاسلام مصباحیمقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در گفتگو با خبرگزاری مهر درباره دلایل شکست محافظهکاران در انتخابات ریاستجمهوری گفت: “قبل از انتخابات ریاست جمهوری به دوستانی که جبهه پایداری را شکل دادند، هم گوشزد کرده بودم که دور جدید دور رقابت درون جناحی نیست. اشتباه نکنید که خیال کنید وزن بزرگی دارید و فکر کنید میتوانید کاندیدای خود را به کرسی بنشانید؛ نه، این دور اصلاحطلبان به میدان میآیند. گرچه وزن آنان نسبت به اصولگرایان کوچکتر است اما اتحادشان غلبه پیدا میکند و این اتفاق افتاد.”
او تاکید کرد: “تصور دوستان جبهه پایداری این بود که اگر به تنهایی به میدان بیایند برنده خواهند بود، چرا که طرفداران احمدی نژاد از آنان حمایت می کنند و روستائیان هم که یارانهها را دریافت کردهاند به پشتیبانی آنان خواهند آمد در نتیجه برنده انتخابات هستند. برای من پیامکی در آن روزهای انتخابات آمد که از برنده انتخابات حمایت کنید، منظورشان کاندیدای مورد حمایت خودشان بود! این رفتارها خوشباوری و غیر سیاستمدارانه است.”
از طرفی، سایت نامه نیوز، وابسته به مصطفی پورمحمدی، در گزارشی که اخیرا با عنوان “تنهایی «آیتالله» در بین مراجع قم” منتشر کرد، درباره آیتالله مصباح یزدی نوشت: “کناره گیری وزیر بهداشت دولت احمدی نژاد از انتخابات و پیروزی حسن روحانی باعث شد تا تمام آرزوهای مصباح رنگ واقعیت به خود نگیرد و آیتالله همچنان نقش یک منتقد را بازی کند. آیتالله مصباح یزدی و حامیان او در مجلس شورای اسلامی در زیر لوای جبهه پایداری به دنبال این هستند که نشان دهند دولت تدبیر و امید، یک دولت ناکارآمد و شکست خورده است. در این میان حمایتهای مقام معظم رهبری، مراجع تقلید و مردم از دولت روحانی نشان میدهد که آیت الله مصباح یزدی در قم و تهران یک نیروی سیاسی و مذهبی تنهاست.”
همچنین سایت دولتبهار که گفته میشود، وابسته به اسفندیار رحیممشایی است، در گزارشی انتقادی از مواضع آیتالله مصباحیزدی، حملات او به دولت روحانی را به نفع او دانست. نویسنده در گزارش خود نوشته بود: “آیا حملات مصباح به روحانی به همان میزان که حملات او به محمود احمدینژاد اثراتی بسیار مخرب بر وضعیت دولت زندهکننده گفتمان انقلاب اسلامی به جای گذاشت، دولت یازدهم را نیز با چالش مواجه میکند؟ به نظر میرسد با نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم این گزاره از اعتبار چندانی برخوردار نخواهد بود، بلکه چه بسا عکس آن درست از آب درآید.”
نویسنده تاکید کرده بود: “علیالحساب حسن روحانی و دولتش میتوانند با استفاده از ظرفیت منفی بسیار گسترده علامه و یارانش در میان افکار عمومی تا حدود زیادی، پایگاه اجتماعی آسیب دیدهشان را جبران کند. روحانی اکنون تا میتواند باید ریههای دولتش را از هوا پر کند که فرصت، فرصت تنفس است.”
نویسنده این سایت از تغییر موضع مکرر مصباحیزدی هم انتقاد کرده و آورده بود: “در ایران، تنها آیت الله مصباح یزدی میتواند ظرف چند روز یک نفر را «نادان» و «خدافراموش» بنامد و بلافصله او را هوادار خط ولایت نام نهد. با این همه این آخرین چرخش در مواضع مصباح یزدی نیست.”
گفته میشود، افزایش انتقاد از آیتالله مصباحیزدی و نقشی که او در شکست محافظهکاران داشت، موجب شد که به تشکیل حزب توسط جبهه پایداری رضایت دهد. او که زمانی از مخالفان تحزب بود، حدود دو ماه بعد از انتخابات ریاستجمهوری در دیدار با اعضای جبهه پایداری بصورت تلویحی خواستار تشکیل حزب شد. مصباحیزدی گفته بود: “در عمل بیاییم در اصول وحدت داشته پای آنها بایستیم، و برای حفظ اصول با همفکران کنار هم بشویم، خواه اسمش حزب، جبهه، گروه، تشکل، دسته و… باشد. تا حال نشنیدهایم کسی این مطلب را رد کند مگر برخی افراد شاذّ که آنها قائل به کار اجتماعی نباشند، ولی اگر کسی قائل به کار اجتماعی باشد همفکرترها را پیدا خواهد کرد، و برنامهای را سامان خواهد داد.” مصباح یزدی در همین دیدار از تردیدهای خود درباره تشکیل حزب هم سخن گفته بود: “کسانی تأسف میخوردند که حیف که ما حزب نداریم و برخی دیگر گفتهاند حزب پنجاهساله داریم، چون حزب مؤتلفه و… میبینید که در وقوع خارجی و درونی آن اختلافی عجیب است. در حقیقت حزب در مفهوم سیاسیاش مفهومی وارداتی است، […] حزب واحد باعث دیکتاتوری حزبی میشود. اگر بخواهند حقوق تضییع نشود و قالب حزبی برقرار باشد یعنی خود باید اختلاف را دامن بزنند و وجود احزاب متعدد، خود موجب تقویت اختلاف است. در این صورت نتیجهاش چه خواهد شد؟ همانکه در کشورهای اروپایی هست.”
پانزدهم اسفندماه، روزنامه شرق در گزارشی از تلاش جبهه پایداری برای دریافت پروانه حزبی نوشت: “حالا «جبهه پایداری» که مصباح را پدر معنوی طیف سیاسی خود میداند به سمت تحزب حرکت کرده و اینطور که از خبرها برمیآید برخلاف مسیر جریان فکری «آیتالله» پارو میزند. آیتالله مصباحیزدی در زمان تشکیل «جبهه پایداری» تاکید داشت که این تشکل سیاسی به سمت حزبشدن حرکت نکند چه آنکه او از گذشتههای دور مخالف تحزبگرایی بود.”
شرق نوشته بود: “او خود بر این مساله تصریح کرده و روزهای آغازین شکلگیری حزب جمهوری اسلامی را به یاد آورده است: «عضویت در یک حزب یا گروه یا دسته وابستگی فکری و علاقه غیرعقلانی میآورد.» یا آموزههای آیتالله تغییر کرده یا یارانش بر سبیل متفاوت گام گذاشتهاند.”