توبیخ به خاطر غلامحسین ساعدی!
به دنبال پخش ویژه برنامهی رادیویی “هفتاقلیم” دربارهی غلامحسین ساعدی، این برنامه تعطیل شد.
محمدصادق رحمانیان، مدیر شبکه رادیویی فرهنگ، درباره اختصاص چهره هفته برنامه «هفتاقلیم» به غلامحسین ساعدی گفته: “ناظر پخش این برنامه توبیخ شده و دستاندرکاران تولید برنامه نیز عذرشان خواسته شد. برنامه «هفتاقلیم» تا دو هفته آینده تعطیل خواهد شد و رویکرد آن از ابتدای دیماه تغییر میکند و با عنوانی متفاوت روی آنتن شبکه رادیویی فرهنگ خواهد رفت.” با اینکه صادق رحمانیان مدعیست این تصمیم ناگهانی گرفته نشده و از پنج شش ماه پیش پایان برنامهی “هفت اقلیم” قطعی بوده اما تهیهکنندهی این برنامه، مرتضی صداقتگو، از این تعطیلی اظهار بیاطلاعی کرده.
هفتهی گذشته روزنامهی صبا هم که یک شمارهاش را به غلامحسین ساعدی تقدیم کرده بود، پس از اعتراض روزنامهی کیهان، در نوشتهای به قلم مدیرمسئولاش بابت این کار عذرخواهی کرد و از روزنامهی کیهان خواست سوابق ارزشی مدیرمسئول روزنامه را در تهیهی سریالهای انقلابی در نظر بگیرد!
فیلمِ داعشی در سینماهای ایران!
روزنامهی کیهان فیلمی را متهم به همراهی با داعش و فتنه کرده که زمان ساختاش به ده سال پیش برمیگردد.
فیلم “بازم سیب داری؟”- بایرام فضلی- که براساس قصهی قدیمی و فولکلوریک “حسن کچل” ساخته شده، از سوی روزنامهی کیهان متهم به همراهی با داعش و فتنه برای از بین بردن “سپاه” شد. روزنامهی کیهان نوشته: “یکی از فیلمهای به نمایش درآمده در گروه سینمایی «هنر و تجربه» میکوشد با استعاره و در لفافه به انقلاب اسلامی و پاسدارانش بتازد و تلاش دارد به صورت سمبلیک روایتگر سرنوشت یک قوم تحت سلطه گروهی مستبد به نام «داسداران» باشد.«داسداران» گروهی ستمگر و خون ریز هستند و توانستهاند بر سرزمینی که مردمان آن مطیعترین مردم جهانند حاکم شوند. نیروهای «داسدار» فقط با کسانی کار ندارند که یا خوابند یا ادای گرسنگان را در آورده و تکدیگری میکنند یا مدام مشغول «عزاداری و گریه» هستند، هر کسی که در برابر آنها مطیع و سر به زیر نباشد به «اغتشاش» متهم شده و توسط آنها دستگیر میشود و به زندان میافتد!” روزنامهی کیهان در پایان مطلباش از قوهی قضائیه خواسته با سازندهگان فیلم برخورد کند.
فیلم “بازم سیب داری؟” محصول سال 1384 است؛ یعنی زمانی که نه اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری شکل گرفته بود، نه گروه داعش به وجود آمده بود. این فیلم تنها در جشنوارهی سال 1385 به نمایش درآمد و حالا پس از نزدیک به ده سال توقیف، اکران شده.
نامهی نوابصفوی به پوتین!
حسام نواب صفوی که نسب خانوادهگی به مجتبی نواب صفوی- از تروریستهای گروه فدائیان اسلام- میرسد، پس اعلام جنگ به داعش و تهدید مجری شبکهی فارسیوان به شکایت، نامهای خطاب به ولادیمیر پوتین نوشت.
حسام نوابصفوی که مدتیست با اظهارنظرهای عجیب سعی دارد در صدر اخبار قرار بگیرد، در اقدامی غیرمعمول نامهای به رئیسجمهور کشور روسیه نوشت و از او خواست برای از بین بردن صنعت توریسم در ترکیه به ایران کمک بکند. نواب صفوی در بخشی از نامهاش نوشته: “ سلام آقای پوتین! مردم گردشگر ما نیز میتوانند به کریمه بیایند؟ دستوری اعمال فرمایید مردم ما بدون ویزا به مردم شما در کریمه بپیوندند؛ لااقل میدانیم دلار و ارز مملکت دست رفقای خودمان میآید. چرا این همه دلار باید بره تو جیب اینا؟ وقتی میشود در زیباترین و بزرگترین جزیره جهان قشم سرمایهگزاری کرد چرا آنالیا؟ چرا امارات؟ دیدید که چطوری اماراتیها پول مردمو بالا کشیدن! آنالیا هم بدتر از اونها. میپرسن روس از کی تا حالا با ایران دوست بوده؟ جواب از همین امروز. مگه عراق با ما خوب بود؟ الان با هم دوستیم ببینید چقدر راحت میریم کربلا پس ایران امروز یک ایران قدرتمند است و در کنار برادران روسی، سوری،عراقی، لبنانی ،یمنی و.. با همه برادر میشویم به جز یک کشور!”
کشور روسیه که از سوی نوابصفوی رفیق و برادر خطاب میشود، یکی از متحدین استراتژیک حکومت جمهوریاسلامی به حساب میآید که از سوی مردم و فعالان سیاسی به دخالت در امور داخلی ایران و کمک به جمهوریاسلامی برای سرکوب معترضان متهم است.
فیلمنامهی چند صد میلیونی پیامبر سادهزیست!
فیلمنامهی فیلم سینمایی محمد ساختهی مجید مجیدی که از سوی منتقدان ضعیف و سست ارزیابی شده، برای سازندهگان این اثر سینمایی حدود سیصد میلیون تومان هزینه برداشته.
سایت اصولگرای “سینما پرس” در مطلبی نوشته: “ براساس آمار رسمی، مجیدی بودجهای ۳۰۰ میلیون تومانی را از برای نگارش فیلمنامه این پروژه چند صد میلیارد تومانی اختصاص داده و این در حالی است که صرف نظر از عدم پذیرش این اثر به عنوان یک شاهکار ادبی و یا به قول برخی یک شعر بلند؛ باید اعتراف نمود که به وضوح آنچه که در نهایت مشاهده میشود درامی فاقد نیروهای محرک لازم؛ منطق روایی منسجم، پیرنگ مستحکم قوی و نهایتاً فاقد تعریف وضعیت نهایی قابل فهم است.”
فیلمنامهی محمد به قلم کامبوزیا پرتوی و حمید امجد نوشته شده. فیلمنامهنویسانی که همیشه سعی داشتهاند خود را به عنوان نویسندهگان غیردولتی معرفی بکنند. کامبوزیا پرتوی که سابقهی همکاری با جعفر پناهی را هم دارد، مدتی به دلیل توقیف پاسپورتاش اجازهی خروج از ایران را نداشت.
چرخنده و تتلو؛ از دیروز تا امروز!
حواشی مصاحبهی تصویری الهام چرخنده کماکان ادامه دارد. اینبار علیرضا امیرقاسمی- مدیر شبکهی طپش- در برنامهی تلویزیونیاش نسبت به ادعاهای چرخنده واکنش نشان داد.
الهام چرخنده در مصاحبه با رضا رشیدپور مدعی شده بود که تا به حال پایاش را در دیسکو نگذاشته. اما علیرضا امیرقاسمی که مدتی کوتاه با چرخنده و همسر سابقاش در مالزی همکاری داشته، روایتی دیگر از حضور و فعالیت این بازیگر در کشور مالزی ارائه میدهد. مدیر شبکهی تلویزیونی تپش در برنامهی تلویزیونیاش گفت “ با همسر ایشان دو برنامه رفتیم؛ که یکی از برنامهها در دیسکو اجرا میشد.” گفته میشود خوانندهی برنامهی مورد اشارهی امیرقاسمی، امیر تتلو بوده.
تتلو و چرخنده که زمانی در خارج از مرزهای جمهوریاسلامی سعی داشتند فعالیت خود را ادامه بدهند، پس از عدم موفقیت به ایران بازگشتند و هر دو نسبت به رهبر جمهوریاسلامی اظهار علاقه کردند و مدعی شدند که قصد دارند طبق هنجارهای حکومت به کار هنریشان ادامه بدهند.
بازیگری که فقط احمدینژاد را میشناسد!
سحر قریشی بازیگر پرکار سینمای جمهوریاسلامی، در مصاحبهای تلویزیونی در مقابل عکسهای کارگردانهای مشهور سینما سکوت کرد و با دیدن تصویر محمود احمدینژاد گفت “ از او انرژی زیادی گرفتم!”
سحر قریشی که یکی از بازیگران پرکار سینمای جمهوری اسلامی است با حضور در برنامهی دید در شب به سوالات مجری برنامه دربارهی زندهگی شخصی و حرفهایاش پاسخ گفت. جالبترین بخش این برنامه جایی بود که تصاویری برای این بازیگر نمایش داده شد تا نظرش را بگوید. سحر قریشی در مقابل تصاویر کوئنتین تارانتینو و فرانسیس فورد کاپولا- دو کارگردان مشهور و مطرح سینمای آمریکا- سکوت کرد و گفت “هیچکدام را نمیشناسم!” و در مقابل عکسی از محمود احمدینژاد پاسخ داد “او کاریزمای فوقالعادهای دارد. از او انرژی زیادی گرفتم!” قریشی با دیدن عکس حسن روحانی از رئیس فعلی دولت خواست که کلید معروفاش را به او اهدا کند.
این بازیگر که مدتیست به دلیل مشکلات اخلاقی از سوی صدا و سیمای جمهوریاسلامی ممنوعالکار شده خطاب به مدیریت این سازمان گفت “من هم از شبکههای ماهوارهای پیشنهاد داشتم. اما چون دوست دارم حجاب بر سرم باشد، پاسخ منفی دادم. پس چرا به من اجازه نمیدهید در کشور خودم فعالیت بکنم؟” رسانههای حکومتی پس از پخش این برنامه، از حجاب سحر قریشی به دلیل معلوم بودن گردن و گوشاش انتقاد کردند!