تحرکات امروز افراطیون پس از شکست در رقابت انتخاباتی دوره یازدهم ریاستجمهوری واقعیتی است که از مدتها قبل از پیروزی جریان سیاسی رقیب در انتخابات پیشبینی میشد چرا که فریادهایشان نه تنها برای شکلگیری ائتلاف به نتیجهیی نینجامید بلکه سیر تحولات طی چهار سال گذشته نیز شکافهای آنها را به حدی رسانده که حداقل در کوتاهمدت امکان هر نوع اجماع و ائتلافی را غیرممکن میسازد که چنانچه این اتفاق نیز رخ میداد پیروزی آنان در این انتخابات با توجه به سبد آرای کاندیداهایشان نیز غیر ممکن مینمود. از همین رو افراطیون از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به حرکت دولت تدبیر و امید فروگذار نخواهند کرد و به نظر میآید نخستین هدف خود را ایجاد شکاف بین ائتلافی میدانند که موجب روی کار آمدن رییسجمهور منتخب شد. بهطور قطع با در نظر گرفتن این هدف فعالیتهایی را نیز در دستور کار خود چه قبل از مراسم تحلیف رییسجمهور منتخب و چه بعد از آن قرار خواهند داد که به باور من چنانچه به این هدف توجهی نشود ممکن است در طرف مقابل واکنشهایی را برانگیزد که دسترسی به اهداف آنان را آسانتر کند. مساله خیلی پیچیده نیست، حال که افراطیون در این انتخابات به موفقیت دست نیافتند.
استراتژی آنان از یک سو عدم توفیق رییسجمهور منتخب و از سوی دیگر پایین آوردن احتمال پیروزی حامیان او در انتخابات آتی خواهد بود و در پی تحقق این استراتژی تاکتیکهایی را به عنوان فعالیتهای آینده در دستور کار خود قرار دادهاند.
۱- قدم اول تلاش برای القای این باور به جامعه بود که روحانی اصلاحطلب نیست و اصلاحطلبان نیز در این انتخابات پیروز نشدهاند. حال آنکه شواهد و قرائن موجود حاکی از آن است که سالهاست رییسجمهور منتخب را از دایره اصولگرایی خود حذف کردهاند. حال چه شده که پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات مجددا این تعابیر را به کار میبرند؟ جریان اصولگرایی که محصولش در دولتهای دهم و یازدهم به بار نشست و در انتخابات اخیر نیز نتوانست به اجماع بر سر یک کاندیدا برسد چقدر میتواند تغییر موضع داده باشد که کسی مانند حسن روحانی را آن هم پس از انتخابات اصولگرا بداند؟ گویی افراطیون بر تحلیلها و نقدهای خود در قبل از انتخابات چشم پوشیدهاند. اما مستندات به قدری هست که این چرخش ۱۸۰ درجهیی زاویه آنان را اثبات کند.
۲- حال که با آمدن روحانی و پیروزی ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل امید و نشاط در جامعه به بیسابقهترین حد خود حداقل در چهار سال گذشته رسیده است آنها تلاش خواهند کرد با کشیدن خط قرمزهایی برای چینش کابینه جدید این امید را به یأس تبدیل کنند. یأس و سرخوردگی از امیدی که با خلق حماسهیی سیاسی امید به تغییر را در مدیریت کشور ایجاد کرده است. بهطور قطع هدف از این ناامیدی ایجاد فاصله بین رییسجمهور منتخب از سرمایه اجتماعی است که در انتخابات با تاکید بر مطالبات معوق خود به برنامههای او رای دادند. آنها با این رویکرد درصدد خالی کردن پشت رییسجمهور منتخب از این سرمایه اجتماعی هستند که خود مهمترین ابزار اعمال قدرت رییسجمهور در مقابل کجاندیشیها و کارشکنیها خواهد بود. چنانچه به این هدف نائل آیند آن روز مصادف با نخستین اقدام آنان برای کارشکنیها پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید نیز خواهد بود.
۳- با آنکه روحانی اعلام کرده دولت او فراجناحی است. اما با معرفی برخی افراد احتمالی برای حضور در کابینه عصبانیت آنان با انعکاس در فضای رسانهیی همراه شده است. در این بین بیشترین نگرانی آنان از حضور اطرافیان خاتمی و هاشمیرفسنجانی به چشم میخورد و به نظر میآید در زمان باقی مانده نیز بر فشارهای خود بیفزایند. آنان فراموش کردهاند که در دولت دهم و یازدهم احمدینژاد در چینش کابینه اجازه حضور حتی اصولگرایان معتدل را که نداد هیچ بلکه با عزل و نصبهای غیر موجه وزرای خود آنها که حتی اندکی با خود زاویه داشتند را نیز کنار زد. حال چه شده که ازپس پیروزی ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل انتظار دارند به گونهیی دیگر رفتار شود. این نوع رفتار بیشتر مصداق مثل معروف یک بام و دو هواست. این در حالی است که هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان معتدل بارها اعلام کردند که به دنبال هیچ سهمی در کابینه جدید نیستند و باید دست رییسجمهور منتخب را در چینش کابینه باز گذاشت.
۴- افراطیون بدون توجه به عوامل عدم توفیق خود در انتخابات اخیر و آسیبشناسی واقع بینانه این شکست در پی آنند که عدم ائتلاف کاندیداهای خود را به عنوان تنها عامل شکست در انتخابات به جامعه بقبولانند. در حالی که خود میدانند چنانچه ائتلافی هم شکل میگرفت در نتیجه تاثیر تعیینکنندهیی به جای نمیگذاشت. آنها نمیخواهند با این واقعیت روبهرو شوند که نخستین پیام این انتخابات نفی افراط گرایی و تغییر رویکردهای قوه مجریه در هشت سال گذشته بوده است و تا با این واقعیت روبهرو نشوند و بر دلایل اصلی شکست خود سرپوش بگذارند، این کارشکنیها و سنگاندازیها به قوت خود باقی خواهد ماند.
۵- از همان روز اول بعد از پیروزی حسن روحانی و بهویژه در مصاحبه مطبوعاتی رییسجمهور منتخب سوالاتی که توسط نمایندگان رسانهیی آنان مطرح شد یک راهبرد دیگر را در رفتارهای آنان نشان داد. در حالی که تمامی آمارهای رسمی دولت از میزان بدهیهای دولت و عدم توازن بودجه با منابع موجود حکایت میکند، افراطیون بدون توجه با این واقعیتها در تلاشند تا با پاک کردن صورت مساله به مطالبات موجود دامن زنند. طرح مسائلی مانند پررنگ کردن رفع تورم و بیکاری در کوتاهمدت ناشی از همین راهبرد آنان است. واقعیت موجود حاکی است انحلال سازمان برنامهریزی و مدیریت در کنار اجرای ناصحیح و غیر کارشناسی طرح هدفمندی یارانهها و… دولت جدید را با مشکلاتی مواجه ساخته است که در کوتاهمدت توقف و رفع این آسیبها غیر ممکن خواهد بود.
منبع: اعتماد، هفتم مرداد