کل اگر طبیب بودی...

نویسنده
پدرام فرزاد

در یکی از خبرهای خبرگزاری فارس می‌خوانیم “یک کارشناس سوئدی توجیه‌های امریکا درباره جاسوسی در اروپا را مضحک خواند” در این خبر داریم که: “نیل ادسون (کارشناس سوئدی مسائل سیاسی) در پی برملا شدن جاسوسی دستگاه‌های اطلاعاتی امریکا در اسکاندیناوی در گفت‌وگو با خبرنگار بین‌الملل فارس گفت: واشنگتن با سوءاستفاده از اعتماد کشورهای اروپایی منافع خود را در این کشورها دنبال می‌کند.”

همچنین وقتی سفارت امریکا در سوئد طی بیانیه‌ای اعلام می‌کند “فعالیت ما به ضرر شهروندان سوئدی و نروژی نیست بلکه ما برای تامین امنیت ساختمان‌های اطراف دست به چنین اقداماتی زدیم” فارس به نقل از این کارشناس سوئدی می‌نویسد: “واقعا توجیهات مسخره‌ای است. تامین امنیت بر عهده دولت‌های میزبان سفارت امریکاست یا دولت امریکا؟”

 

این قصه سر دراز دارد

باز هم به نوشته خبرگزاری فارس ادسون افزوده است: “آنها به خود اجازه می‌دهند با نقض قوانین دیپلماتیک و در پوشش کارکنان سفارتخانه دست به هر اقدامی بزنند و حتی حاضر به پاسخگویی نیز نیستند. راستی گستاخی آنها از کجا ناشی می‌شود؟ به نظر من دولت‌های اروپایی باید سختگیری‌هایی در این خصوص به عمل آورند. جاسوسی امریکا در کشورهای اروپایی تازگی ندارد. پیشتر نیز شاهد چنین فعالیتهایی در اروپا بوده‌ایم.”

و: “سازمان جاسوسی امریکا به خود اجازه می‌دهد بدون هماهنگی با کشورهای اروپایی در خاک آنها دست به جاسوسی بزند یا مظنونین را از پایگاهی به پایگاهی دیگر انتقال دهند. آیا این نقض حاکمیت یک کشور نیست؟”

 

یک سر سوزن به “فارس”

حال سئوالاتی که برای نگارنده مطرح می‌شود این است که اگر سوءاستفاده از کشورهای دیگر برای منافع ملی بد است، هم‌اکنون 13 کانتینر اسلحه ما در نیجریه چه می‌کند؟ آن هم در انبار کشتیرانی آنجا و نه در سفارتخانه ما که حداقل بتوانیم پوششی دیپلماتیک برای آنها در نظر بگیریم.

نمونه‌ای دیگر: اگر سوءاستفاده از کشورهای دیگر برای منافع ملی بد است، چرا سپاه قدس که از زیرمجموعه‌های سپاه پاسداران ایران است و تخصص در عملیات‌ خارجی در دیگر کشورها دارد (به فرماندهی سردار قاسم سلیمانی، یکی از رادیکال‌ترین سپاهیان موجود) دست از سر ستیزه‌جویان عراق برنمی‌دارد و با آموزش، تجهیز و تسلیح آنها هر روز در این کشور دست به جنایتی تازه می‌زند؟

اصلا چرا از یک سو در پارچه چادری برای معاون حامد کرزای 50 هزار دلار (حداقل) نقد می‌فرستیم و از سوی دیگر بنا به شواهد و دلایل کاملا متقن، دست به آموزش و تجهیز عمله و اکره طالبان و القاعده در مرز‌های شرقی‌مان می‌زنیم؟

چرا وقتی در بالکان صرب‌ها پدر مسلمانان بوسنی را درآوردند ما هم پدر خودمان را درآوردیم که وااسلاما! تجاوز به زنان مسلمان و… اما همین بغل گوشمان (در چچن) وقتی روسیه دار و ندار مسلمانان این منطقه استقلال‌طلب را به آتش کشید و هست و نیستشان را یکی کرد، صدایی از ما درنیامد؟ این دوگانگی در سیاست‌ها و کردار دیپلماتیک را چطور می‌توان تعریف یا توجیه کرد؟

 

امریکا ماوای شکنجه‌گران!

به نوشته فارس ادسون در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه حمایت سیا از نازی‌های سابق آلمان را چگونه ارزیابی می‌کند؟ می گوید: “اتفاقا مسئله جالبی روی داده است؛ کشوری که خود را فرشته نجات اروپا از جنگ‌طلبی‌های هیتلر می‌داند و به طور مداوم خود را پناهگاهی برای شکنجه‌شدگان نازیسم می‌خواند، اکنون آشکار شد که در واقع ماوایی برای شکنجه‌گران بوده نه سرپناهی برای شکنجه‌شدگان. امریکایی‌ها با پناه دادن به افسران نازی در واقع از تجربیات آنها در شکنجه و سایر روش‌های اطلاعاتی استفاده می کردند. به نظرم رسوایی هر روز دستگاه‌های جاسوسی امریکا به کاری روزانه تبدیل شده است. حال می‌ماند واکنش دولتهای اروپایی.”

برگزاری جالبی است این خبرگزاری “فارس”. قبل از کودتای خرداد 1388 یک خانه‌تکانی اساسی در کادر خود به عمل آورد و تقریبا 90 در صد کارکنانش را اخراج و تمام کارکنان جدیدش را از میان “طرح‌کاد”ی‌های اطلاعات و یا اطلاعاتی‌های تقریبا باسابقه برگزید.

فارس، تنها خبرگزاری‌ای بود که در جریان محاکمات اصلاح‌طلبان و اهالی “جنبش سبز” در دادگاه‌های نمایشی و نیز فرمایشی رژیم حضور مستقیم و بلاواسطه داشت؛ جایی که حتی خبرنگار ایرنا که خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران است نیز اجازه ورود نداشت، فارس با فاصله‌ای در کمتر از 10 دقیقه اخبار سایت خود را در زمان این دادگاه‌ها به روز می‌کرد. یادتان که هست؟

 

ما شکنجه نمی‌کنیم

این آقای کارشناس (ادسون) امریکا را مامنی برای شکنجه‌گران می خواند و خبرگزاری فارس در حالی این خبر را کار می‌کند که عالم و آدم از روش‌های شکنجه در ایران آگاه شده‌اند؛ در اقصی نقاط جهان همه علیه این شکنجه‌ها تظاهرات کرده و خواستار رعایت حداقل‌های حقوق بشر در ایران شده‌اند.

این کارشناس محترم، خواهان واکنش دولت‌های اروپایی شده در حالی که تمام جهان علیه جمهوری اسلامی واکنش نشان داده‌اند و مقایسه مخالفت جهانیان با جمهوری اسلامی در مقایسه مخالفت (تازه اگر بتوان اسمش را گذاشت مخالفت) حتی تمامی اروپا در برابر امریکا، مقایسه فیل است و فنجان.

قدیمی‌ها خوب می‌گفتند اگر بیل زن هستی، ‌اول باغچه خودت را بیل بزن. همسایه پیشکش.

 

متهمان بی‌وکیل، وکلای متهم

وقتی حق انتخاب وکیل برای متهمان (نه مجرمان) را از آنها می‌گیرند‌، وقتی اجازه ملاقات وکیل با متهم را نمی‌دهند، وقتی حتی خود وکیل را به جرم پیگیری مطالبات موکلش به حبس می‌کشند و انواع و اقسام اتهام‌ها را بر او وارد می‌کنند که مبادا خللی بر روند درو کردن معترضانشان وارد شود، به چه چیزشان می‌نازند؟ با این پنج وکیل آخری که دستگیر شدند، در حال حاضر 8 وکیل زندانی داریم که خود نیاز به وکیل دارند!

وقتی نسرین ستوده را که تمام هم و غمش رسیدگی به اتهامات نچسب موکلانش بود، به حبس می‌کشند و با تمام تلاشی که می‌کنند حتی لکه‌ای در پرونده او پیدا نمی‌کنند، اجازه شرکت در مراسم تدفین پدرش را به او نمی‌دهند و… دیگر چه نیازشان به دشمن؟ کارهایشان به اندازه کافی آنها را “خراب” کرده و دیگر نیازی به “خرابکاری” نیست.

 

هتلی برای آدمکشان دولتی

وقتی این همه علیه ترور و تروریست حرف می‌زنند اما انواع و اقسام فک و فامیل اسامه بن‌لادن را در ایران در رفاه کامل نگهداری می‌کنند، به تروریست‌های طالبان آموزش نظامی می‌دهند و “قاتلان حرفه‌ای” را به اسم “قهرمان ملی” به ایران برمی‌گردانند، دیگر نباید به کسی خرده گرفت اگر به اخبار خبرگزاری‌ها یا حرف‌های مسئولان جمهوری اسلامی بخندد.