درد مرگ یک فرزند و نگرانی از سرنوشت فرزند دوم که در زندانست، یکجا در مادر کیانوش و کامران آسا جمع شده است. او را با اصرار از خانه ای که نیمی از در و دیوارش با عکسهای کیانوش و کامران پوشانده شده، خارج می کنم برای یک گپ کوتاه.اما فرقی نمی کند، او در همه چیز فرزندانش را می بیند.در همین حال است که می گوید: منتظرم این هفته کامران به خانه باز گردد.
آخرین وضعیت کامران را از مادرش جویا می شوم. کامران آسا برادر دانشجوی جان باخته کیانوش آسا روز 16 آذر، زمانی که قصد داشت برای شرکت در مراسم بزرگداشت برادرش وارد دانشگاه علم و صنعت شود، توسط مأموران نیروی انتظامی بازداشت شد.
فاطمه فلاح میگوید: در این مدت به جز روزهای تعطیل، دخترم که دانشجوی دانشگاه تهران است درس و کلاسش را ول کرده و برای پیگیری کار برادرش هر روز به دادگاه انقلاب، پزشکی قانونی و زندان رفته است. خودم هم تا حالا سه بار به تهران رفتهام و یک بار توانستم کامران را در دادگاه انقلاب ببینم. او بیشتر از اینکه نگران خودش باشد، ناراحت من و خواهرانش بود.
خانم فلاح ادامه می دهد:قاضی شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران همان روز دستگیری قرار بازداشت کامران را تایید کرد. هر چه اصرار و خواهش کردم فایدهای نداشت. گفتم من یک پسرم را از دست دادهام، روا نیست که با من این طور رفتار بکنید و پسر دیگرم را هم بگیرید و به زندان بیاندازید. گفتند خانم شما فکر میکنید پسرتان را ما کشتهایم؟! طی این مدت کامران هر دو روز یک بار تماس تلفنی میگیرد. 10 روز پیش هم بالاخره دخترم به همراه آقای صالح نیکبخت که وکیل پرونده کیانوش است و در حال حاضر وکالت کامران را هم قبول کرده، توانستند او را در زندان ملاقات کنند.
مادر دل نگران این یکی ست که زندانیست و بیمار:کامران ناراحتی قلبی دارد و به همین خاطر از خدمت معاف شده، تحمل وضعیت و شرایط زندان برایش سخت است. مخصوصاً الان که از اوین به قزل حصار منتقل شده و این زندان به لحاظ بند محل نگهداری و شرایط بهداشتی وضعیت مناسبی ندارد.ما قبلاً گواهی پزشک همراه با تاییدیه اداره نظام وظیفه را برای دادگاه بردیم و خواستیم تا کامران را به خاطر بیماریاش آزاد کنند. اما گفتند باید پزشکی قانونی تایید کند. بعد از کلی دوندگی و نامه نگاری از دادگاه به زندان، بالاخره هفته پیش کامران را برای معاینه برده بودند. پزشکی قانونی هم تایید کرده است که پسرم بیماری قلبی دارد و نمیتواند شرایط زندان را تحمل کند.قاضی پرونده به دخترم گفته بود در صورت تایید پزشکی قانونی کامران را آزاد خواهند کرد. من به قولی که آقای قاضی داده امیدوارم و این هفته منتظرم تا کامران به خانه برگردد.