از محور شرارت تا محور نیکی

نویسنده

الکساندر آدلر

شغل ما به عنوان روزنامه نگار این نیست که از قطارهایی که سر وقت به مقصد رسیده اند سخن بگوییم، بلکه باید به قطارهایی بپردازیم که از ریل خارج شده اند. یک کارشناس امور خاورمیانه، زمانی که بحث به تشریح فجایع انسانی، خودروهای بمب گذاری شده و افق های تاریک می رسد، مدارک و اسناد بسیاری در اختیار دارد. ولی در کنار این بیلان غم انگیز، مسایل و عوامل دیگری نیز وجود دارند که در واقع به عنوان مسببین این پیامدها شناخته می شوند؛ مدارک و اسنادی که از آغاز قرن بیست و یکم جمع آوری شده اند: دولت هایی گاه ضعیف که سرپا ایستاده اند، ائتلاف هایی گاه مشکل که توانسته اند در برابر اصلاح نشدنی ها قدعلم کنند و در نهایت مردان میانه رویی که با دیدگاه های واقع گرایانه خود [و نه دیدگاه های آخرالزمانی] همچنان بر روند مسایل تأثیرات خوبی گذاشته اند. در مجموع، این نیروها اکنون گرد هم می آیند تا گروه “محور نیکی” را تشکیل دهند. تا چند وقت دیگر، تأثیر این گروه نیز به نوبه خود می تواند سود بسیاری داشته باشد و مسایل را به گونه ای دیگر رقم زند.

اکنون می خواهیم آنها را به ترتیب زمانی برشمریم. اینها محافل خیرخواه و درستکاری هستند که کم کم در حال شکل گرفتن در خاورمیانه اند:

1- اردن و پادشاه آن ملک عبدالله دوم. هیچ کس به این کشور فکر نمی کرد و پادشاهی اردن به سه دلیل تضعیف شد: شروع انتفاضه فلسطینیان در سال 2000 که همبستگی بسیاری نیز با یکدیگر داشتند؛ نیات خصمانه صدام حسین در مورد این کشور، آن هم به شکلی آشکار؛ و نیات ستیزه جویانه نیروهای اسلام گرای سعودی به شکلی مخفی. پادشاهی اردن بدون اینکه خود را انگشت نما یا از کشوری دوری کند، توانست روابط خود را با اسراییل حفظ و میانه روهای گروه فتاح را تقویت نماید.

ازطرف دیگراردن توانست روابط قابل اطمینانی با دولت جدید سوریه [بشاراشد] برقرار کند و بی صبری های عربستان سعودی را تا ظهور ملک عبدالله اول در ریاض فرو نشاند. پلیس اردن توانست یک اقدام تروریستی القاعده را خنثی کند؛ نیروهای مسلح اردن به همتاهای سعودی خود مقوله حفظ نظم بدون استفاده از سلاح گرم را آموزش دادند و مشاوران نظامی اردن نیز همچنان در میان نیروهای مسلح امارات و عمان باقی ماندند. به علاوه، پیشرفت اقتصادی عمان به پادشاهی اردن این امکان را داد تا نقش جدیدی در این زمینه ایفا کند.

2- ظهور یک قدرت جدید شیعه در بغداد در سال 2003. حتی اگر امریکایی ها در خصوص عدم وابستگی این قدرت جدید به حکومت دین سالار تهران اشتباه کرده باشند، ولی کاملاً مشخص است که دولت های عراق، از جمله دولت فعلی، درصدد روی آوردن به اعتدال و آغاز گفتمان با غرب هستند. حال آنکه شخصیت هایی مانند آیت الله سیستانی روی برخی از صاحب منصبان ایرانی تسلط دارند و در نتیجه موضع اردوگاه عمل گرایان و میانه رویان را در تهران تقویت می کنند. اگر شیعیان در رابطه با مهار کردن جنگ مذهبی با تندروهای سنی [حمایت شده از سوی القاعده] ناتوان ظاهر شده اند، ولی 60 درصد از خاک عراق را تحت اشغال خود دارند. از طرف دیگر، تلاش هایی که از سوی اطرافیان تندروی احمدی نژاد برای ایجاد بی ثباتی در عراق انجام و توسط مقتدا صدر تقویت شده، فعلاً همگی دچار شکست شده اند.

3- به دنبال فروپاشی حکومت بعثی بغداد، در نزد حکومت دمشق نیز جناح بندی هایی صورت گرفت و رییس آن، بشار اسد، پذیرفت که از خاک لبنان خارج شود، درحالی که اپوزیسیون داخلی حکومت دمشق به انجام یک سری اقدامات رعب آور بیهوده دست زد. این مسأله باعث شد تا یک ارگان لبنانی جدید که روز به روز نیز منسجم تر می شود شکل گیرد؛ ارگانی که می تواند خاطره وحشتناک جنگ داخلی سال های 1970 تا 1980 را از یادها پاک کند. در ورای سازش بین مسیحیان و دروزی ها، یک سری از صاحب منصبان سنی حضور دارند که در حال حاضر خواستار ایجاد روابط با اردن و ترکیه هستند و رهبر مستعدشان، فواد سینیوره، بارها در برابر تهدید و ارعاب سوری های افراطی بسیار شجاع و خونسرد ظاهر شده است. ازطرف دیگر، موضع گیری اسراییل نیز مانند عملگرایی ایران و عراق در نزد جامعه شیعه تأثیر گذاشت و بدین ترتیب این جامعه طی هفته های اخیر از حمایت حکومت دمشق دست برداشت.

4- شخصیت جدیدی که می توان وی را فواد سینیوره دوم نامید ظاهر شد: محمود عباس. وی شخصیتی است که به نظر می رسد به لطف کمک های سرویس های جاسوسی اسراییل و اردن، از سلطه و نفوذ بسیاری بر کرانه های باختری رود اردن برخوردار باشد.

5- سیاست ضد افراطی ملک عبدالله، پادشاه عربستان سعودی، باعث شده تا این پادشاهی گفتمانی را با تهران آغاز کند؛ گفتگویی که اردوگاه تندروها را در ایران تضعیف کرده است. ازطرف دیگر می توان گفت که حبس شدن حماس در نوار غزه، درگیر شدن با خشونت ها و اخاذی های بسیار و قطع رابطه آن با حزب الله لبنان از جمله مسایلی هستند که طی سال های اخیر جزو رویدادهای جدید محسوب می شوند.

ولی متأسفانه بادهایی که در خاورمیانه می وزند همیشه از یک جنس نیستند: وضعیت وخیم پیش آمده در غزه و تقویت نقش اخوان المسلمین مصری به عنوان میانجی متعهد در نزد حماس، به هیچ وجه در طرح ما، یعنی “محور نیکی”، نمی گنجند.

منبع: فیگارو، 29 ژوئن 2007

مترجم: علی جواهری