روزنامه نگاران کرد، محکوم به دلیل ابراز عقیده

نویسنده


فریان صباحی

نوشتن در هرجای دنیا شکلی از مقاومت است. اما در ایران مخالفت کردن ممکن است به قیمت جان تمام شود. یکی از دادگاه های انقلاب عدنان حسن پور، روزنامه نگار، و هیوا بوتیمار، فعال سیاسی، که هر دو کرد هستند متهم به جاسوسی و محکوم به مرگ کرد. آنها در مجله “آسو” که به دو زیان کردی و فارسی و در مرکز استان کردستان، سنندج، منتشر می شد همکار بودند. این مجله در سال 2005، و در زمان خاتمی، رئیس جمهور اصلاح طلب، اجبارا تعطیل شد. آنها در پایان سال گذشته، دستگیر شدند و بعد از مدتی بازداشت در زندان مریوان، به زندان مرکزی سنندج منتقل شدند و منتظرابلاغ حکم خود ماندند. اتهام آنها همکاری با گروه های مخالف است، اما خواهر عدنان حسن پوراعلام کرد که تنها جرم برادرش نوشتن مقاله بود و او با هیچ حزب سیاسی چه در داخل و چه در خارج رابطه ندارد و هیچ ارتباطی بین وی و اپوزیسیون وجود ندارد و او کاملا مستقل است.

تقاضای نجات برای این دو روزنامه نگار در ایتالیا فقط توسط انجمن آزادی و امنیت اطلاعات و مجمع ماده 21 و گروه “کسی به قابیل دست نزند”، امضا شد. جوزپه جولیتی، سخنگوی ماده 21 در واکنش به این عمل، گفت: “اعمال سانسور در مورد ماجرای پیش آمده برای این دو روزنامه نگار، با ابتکار های دولت مبنی بر منع جهانی مجازات اعدام و ابتکار مجلس در آستانه شصتمین سالگرد بیانه جهانی حقوق بشر، مغایر است. این بی علاقگی در جایی شک بر انگیز می شود که محکومان به مرگ ایرانی، کرد، لائیک و حتی سوسیالیست، در لیست مخالفین مدنی قرار نمی گیرند”.

بیش از یک سال است که اقلیت های مختلف ایرانی متهم به جدایی طلبی می شوند و با وجود اینکه دولت می داند که این عمل چه خطراتی را به دنبال دارد، اما باز هم آنها را آماج خود قرار داده است. در ماه های اخیر، ده ها روشنفکر کرد دستگیر شده اند، زیرا فعالیت آنها تهدید محسوب می شود چون شباهت زیادی به وقایعی دارد که در اوایل انقلاب 1979، اتفاق افتاد و کردها قصد بدست آوردن استقلال را داشتند که این تلاش ناکام ماند. با قوم عرب که در خوزستان و همجوار عراق، زندگی می کنند هم با همین شدت برخورد شد؛ آنها در منطق ثروتمند و نفت خیز زندگی می کنند، با این حال فقط قسمت کوچکی از این درآمد نصیبشان می شود.

مقامات ایرانی کرد ها و عرب ها را متهم کرده اند که تحت تاثیر خارجی ها قرار گرفته اند. این یک فرضیه است که بر اساس آن این افراد از کمک مالی که توسط کنگره آمریکا برای تغییر رژیم در ایران در اختیار مخالفان قرار گرفته است، استفاده کرده اند. شیرین عبادی، وکیل ایرانی، می گوید: “هیچ کس نمی داند که این دلار ها به چه کسی تعلق گرفته است، اما آنچه روشن است این است که هر روز تعداد زیادی ایرانی به جرم جاسوسی به زندان می افتند”. این برنده جایزه صلح نوبل با اشاره به هاله اسفندیاری و کیان تاجبخش، گفت: “بهتر بود که آمریکایی ها لیست کسانی که این پول را گرفته اند منتشر کند تا تعداد زیادی از کسانی که در حال حاضر در زندان هستند، آزاد شوند و کار دفاع ما از متهمان آسان تر شود”.

آنها به جرم سازماندهی انقلابی مخملی در ایران، همانند انقلابی که منجر به فروپاشی شوروی شد، هستند و هردو ایرانی هستتند و در آمریکا کار می کنند؛ هاله اسفندیاری کارمند مرکز وودرو در واشنگتن است و کیان تاجبخش برای موسسه جورج سوروس کار می کند. آنها حتی گذرنامه آمریکایی هم دارند، اما ایران ملیت دوگانه را قبول ندارد و تلاش های دیپلماتیک آمریکا هم به هیچ وجه کارساز نبوده. اخیرا این دو نفر در برنامه تلویزیونی دولت ایران حاضر شدند و به جرم خود “اعتراف” کردند. این اعترافات شبیه به اعترافاتی است که در زمان شاه گرفته می شد. فصل های تاریخ ورق خورده اند، اما به نظر می رسد که ایران به زحمت در جاده دموکراسی قدم بر می دارد.

منبع: لاستامپا، 27 ژوئیه 2007