بیژن فرهیختگان
با مهدی فخرزاده، عضوشورای متحصین کوی دانشگاه تهران از 18 تیر سخن گفته ایم. وی معتقد است نیروهایی در حاکمیت می خواستند برخوردبا دانشجو را به چالشی خصمانه بکشند و بعدا از آن بهره برداری کنند. مصاحبه را بخوانیم.
شما به عنوان عضو شورای مرکزی تحکیم و شورای متحصنین، از 18 تیر چگونه یاد می کنید؟
18 تیر آن سال با تحولات جدید در دانشگاهها مقارن شد. در واقع بعد از انقلاب فرهنگی، دانشگاه به چراگاه دانش تبدیل شده بود اما پس از جنگ و به دنبال سیاست های تعدیل و اتفاق سال 76 فضای بازی در اختیار دانشجویان قرار گرفت. به اعتراف وزارت علوم حدود 900 نهاد طی دو سال اول در دانشگاهها تشکیل شد و نظام که قدرت تحمل این تحرکات را نداشت در صدد مقابله با آن برآمد. آنها در امتداد قتل های زنجیره ای به سراغ دانشجویان آمدند و به تحصن آرامی که بارها درکوی یا محوطه دانشگاه دیده شده و شایسته آن برخوردها نبود، یورش بردند .یعنی نیرویی تعمد داشت و برای این کار تدارک دیده بود تا با برخورد دانشجو را به چالش خصمانه بکشاند و بعداً از آن بهره برداری کند.
به نظر شما آن برخورد، موجب توقف حرکت جنبش دانشجویی نشد؟
البته آن فاجعه تاثیرات و تبعات بسیار زیادی بر دانشگاهها و حتی بر جامعه داشت . در آن دوره تحولات و پیگیری مطالبات روند آرام و مسالمت گونه ای داشت اما در کوی دانشگاه موتور آرام اصلاحات هدف گرفته شد. البته بخشی از این مسئله به دانشگاه بر می گردد؛ برخی تندرویها بهانه ای شد که برخورد ها صورت بگیرد و بتدریج بر جنبش دانشجویی و فعالیت هایش تاثیر بگذارد؛ به حدی که دانشجویان با جریان آوانگارد فعال در دانشگاه همسو نشدند و ما هر روزه شاهد ریزش نیروها شدیم. اتفاق دیگر از دست رفتن جایگاه قبلی دفتر تحکیم در دانشگاه بود که مسیر استحاله را طی کرد. پس بطور کلی اتفاق 18 تیر بر کل دانشگاه اثر منفی گذاشت.
شما به همراه بقیه اعضای شورای متحصنین تلاش زیادی کردید که دانشجویان به خیابان نیایند. مثلاً آقای افشاری گفته خیابانها از نیروی نظامی ایی که حق تیر داشتند، پر بود و ما نمی خواستیم اتفاق ناگواری رخ دهد. بنظر شما ممکن بود نیروی نظامی دست به اسلحه ببرد؟
ببینید! در آن روزها خط « نوپو» ایی وجود داشت که سعی می کرد، دانشجو به خیابان برود که راحت تر بتواند تا رومارش کند. همان خط نوپویی که صبح امروزاز یک بسیجی که در جیبش کارت بسیج و گاز اشک آور بود و بچه ها را به بیرون آمدن تشویق می کرد، پرده برداشت در داخل دانشگاه هم جریانی به بیرون رفتن تن داده بود . ما معتقد بودیم دانشجو در کوی بماند و به تحصن آرام ادامه دهد. لباس شخصی ها را می دیدیم که با موتور یا ماشین در حال ترددند و همه چیز را زیرنظر دارند. از طرف دیگر شهادت عزت ابراهیم نژاد خود گواه قضیه بود و ما را از اینکه اتفاقات بیشتری رخ دهد، ترسانده بود. علاوه برآن قرار نبود کسی به جنگ نظام برود بلکه ما در صدد باز پس گرفتن حق پایمال شده بودیم . شما به بیانیه اول شورای عالی امنیت ملی توجه کنید که کاملاً از دانشجویان حمایت کرده بودند حتی نظرمجلس آن دوره که متعلق به راست بود، در تائید دانشجویان بود اما بعداً اتفاقاتی افتاد که به صلاح نبود و ما چوب اش را خوردیم . بازداشتگاههای توحید را با ما پر کردند. بنابراین ما بخاطر مسئولیتی که داشتیم نمی خواستیم آن اتفاقات بیافتد چون از کیفیت کار لباس شخصی ها اطلاع کافی داشتیم.
به لباس شخصی ها اشاره داشتید و کیفیت کارشان . بنظر شما لباس شخصی ها همان نیروهای موسوم به “ارزشی” هستند که در بخش های مختلف جامعه حضور دارند؟
ببینید بخشی از نیروهای لباس شخصی ، نیروهای بی هویتی بودند . من با یکی از آنها در زندان هم بند بودم . در روزهای اول آدمی نماز خوان و جا نماز آب بکش بود اما بعد از روزهای چهارم ، پنجم متوجه شدیم که معتاد به حشیش و مواد مخدر دیگر است و جرم اش روابط نا مشروع بود. مطمئناً شما او را می شناسید یعنی جامعه می شناسدش. در حال حاضرهم اگر توجه داشته باشید برخورد با اراذل و اوباش تنها در راستای تهیه، تدارک و آماده سازی لباس شخصی هایی از این جنس است. مطمئناً اگر اتفاق دیگری بیافتد نسل جدیدش را خواهید دید.
به جز عزت ابراهیم نژاد کسان دیگری هم در 18 تیر کشته شدند که در خبرهای رسمی نیامده باشد؟
به استناد شنیده هایم از اعضای شورای متحصنین، کسان دیگری هم بودند . یک خانم پزشک و یک دانش آموز و …. به طور کل افراد کشته شده در 18 تیر حداقل 3 نفر بودند که یکی از معاونین نیروی انتظامی آن راتأیید کرد.
دولت وقت نمی توانست رفتار بهتری داشته باشد؟
موضوع این است که دولت خاتمی همان بود. آنها توانایی زیادی نداشتند چون هیچگاه نتوانستند نیروی انتظامی را دراختیار بگیرند. فکر می کنم حضور وزیر کشور و وزیر علوم در جمع دانشجویان و آرام کردنشان بزرگترین کاری بود که از آنها بر می آمد.
جنبش دانشجویی از کوی دانشگاه چه درس هایی گرفت؟
بدیهی است که جنبش از فعالیت های افراطی فاصله گرفت و مهمتر از همه سعی کرد خود را از درون حاکمیت بیرون بکشد . امروزه متوجه می شوید که رفتارها حسابگرانه است و سعی بر این است که از میزان بهانه ها تا حد ممکن کاسته شود . بنظرم اگر چه 18 تیر تبعات تأسف بار و منفی برای جنبش دانشجویی داشت اما درسهای آموزنده ای هم به آن داد .