برادر کرامت الله زارعیان، دانشجویی که جسد وی در منزل اش پیدا شده در مصاحبه با “روز” اعلام کرد خانواده او تنها دنبال روشن شدن واقعیت و علت و چگونگی مرگ این دانشجو هستند و این تنها چیزی است که می تواند به آنها آرامش ببخشد.
برادر کرامت الله زارعیان با تکذیب برخی اخبار و شایعات منتشر شده در خصوص قتل برادرش در زیر شکنجه گفت که وی از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات خرداد ۸۸ بوده و تحت شکنجه هم قرار گرفته اما زیر شکنجه جان نباخته است.
او همچنین گفت که مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به نامه خانواده اش، از آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه خواستار پی گیری و روشن شدن علت و چگونگی این مرگ شده است.
کرامت الله زارعیان به گفته خانواده اش، دانشجوی مرکز علمی - کاربردی رسانه دانشکده صدا و سیما بود. جسد بی جان او آذرماه در وان حمام منزل مسکونی اش پیدا شد. براساس گفته خانواده، پزشکی قانونی فرضیه خودکشی را در مورد او رد کرده اما هنوز علت، محل و چگونگی مرگ او روشن نشده است.
آقای زارعیان از بازداشت شدگان اعتراضات مردمی به اعلام نام محمود احمدی نژاد به عنوان برنده انتخابات خرداد ۸۸ و به گفته برادرش دو بار بازداشت شده و قبل از مرگ نیز تحت نظر بود. برادر آقای زارعیان میگوید که کرامت الله قبل از مرگ به خانواده و دوستانش گفته بود از سوی نیروی انتظامی او را احضار و بازجویی می کنند و از او خواسته اند تهران را ترک کند.
مصاحبه “روز” با برادر کرامت الله زارعیان به شرح زیر است.
آقای زارعیان پی گیری های شما در خصوص علت و چگونگی مرگ برادرتان به کجا کشید؟ آیا از سوی مسئولان مربوطه پاسخی دریافت کرده اید؟
چند روز پیش ما را خواستند تهران وگفتند برای تکمیل پرونده است. بعد سئوالاتی کردند ما هم همه آنچه راکه میدانستیم گفتیم و تاکید کردیم که براساس نظریه پزشکی قانونی فرضیه خودکشی منتفی است و ما میخواهیم که واقعیت برای ما روشن شود.
از کدام ارگان شما را خواسته بودند؟
از اداره آگاهی.
چه پاسخی دادند؟
چیزی نگفتند؛ نه در اداره آگاهی و نه در شعبه جنایی. فقط تهدید کردند و گفتند که با جایی صحبت نکنیم. در اداره آگاهی از ما خواستند که سکوت کنیم.
شما گویا به مجمع تشخیص مصلحت نظام و کمیسیون اصل 90 مجلس هم مراجعه کرده بودید؛ آنها چه پاسخی داده اند؟
از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام نامه ای برای آقای لاریجانی فرستاده و از ایشان خواسته شده که پرونده را در اولویت قرار داده و رسیدگی کنند. رونوشت این نامه را به ما هم داده اند اما از سوی کمیسیون اصل 90 مجلس تاکنون هیچ پاسخی به ما داده نشده. حتی وقتی مراجعه کردیم و نامه دادیم شماره ای برای پی گیری نامه هم به ما ندادند.
برخی از سایت ها عنوان کرده اند که برادر شما زیر شکنجه کشته شده؛ در این زمینه ممکن است توضیح دهید؟
این مسئله به هیچ عنوان صحت ندارد. از سویی نوشته اند که اطلاعات جهرم در بازداشت و قتل برادر من دست داشته در حالیکه این هم کذب است و برادر من در تهران بازداشت شده بود و ربطی به اطلاعات جهرم نداشت. حالا اطلاعات جهرم هم از ما شاکی شده در حالیکه این مطالب کذب ربطی به ما ندارد. از سوی دیگر نوشته اند که برادر من زیر شکنجه کشته شده این هم صحت ندارد. برادر من قبلا دو بار بازداشت و در زمان بازداشت شکنجه هم شده بود اما او زیر شکنجه کشته نشد. بعد حتی نوشته اند که برادر من قطع نخاع شده بود در حالیکه این هم صحت ندارد و برادر من در زمان بازداشت از ناحیه کمر به شدت آسیب دیده بود اما قطع نخاع نشده بود بعد از آزادی هم در حال درمان و مداوا بود.
برادر شما دقیقا چه زمانی و برای چه بازداشت شده بود؟
بار اول خرداد ۸۸ و در همان اعتراضات بازداشت شد.
چه اتفاقی افتاد؟ چقدر زمان بازداشت او طول کشید و کجا زندانی بود؟
او فقط یک هفته بازداشت بود. البته روز اول او را به کهریزک برده و یک روز بعد به زندان اوین منتقل کرده بودند ولی بعد با ضمانت پدرم آزاد شد.
و بار دوم که اشاره کردید بازداشت شده چه زمانی بود و چطور؟
بار دوم برادرم زمانی که از سنگاپور باز می گشت در فرودگاه امام بازداشت شد. این بار ۲۰ روز بازداشت بود و نه خود او میدانست که کجا او را برده بودند و نه ما میدانیم.
بازداشت دوم توسط چه ارگانی صورت گرفته بود خبر دارید؟
نه هیچ اطلاعی نداریم. برادرم را برده بودند ۱۵ کیلومتری پلیس راه جهرم، ول کرده بودند او به شدت شکنجه شده و کمرش به شدت اسیب دیده بود، طوریکه پزشک رسما گفت در صورت ازدواج بچه دار نخواهد شد. ما هم از اطلاعات شاکی شدیم، هم از پلیس فتا اما اطلاعات، بازداشت اول برادرم را برعهده گرفت و گفتند که بار اول آنها او را بازداشت کرده بودند اما درباره بازداشت دوم گفتند کار آنها نبوده است.
چه زمانی بود آقای زارعیان؟ در واقع میخواهم بدانم از زمان آزادی برادرتان تا زمانی که جسد بی جان او را در خانه اش یافتید چقدر گذشته؟
بازداشت دوم او بین دی ماه ۸۹ تا اوایل بهمن همین سال بود اما پس از آزادی نیز او را راحت نمی گذاشتند و مدام احضار و بازجویی میکردند. مدام از او می پرسیدند کجاها رفته ای با چه کسانی بوده ای و چه کرده ای و.. مثل آدم های تبعیدی با او برخورد میکردند. شهریور همین امسال هم باز او را دو روز بازداشت کردند. دست از آزار بر نمیداشتند. در آخر هم به او گفته بودند که باید از تهران خارج شود. او هم گفته بود که درس ام بهمن تمام می شود و میروم.
از سوی چه ارگانی این احضارها و بازجویی ها صورت می گرفت؟
دقیقا اطلاعی نداریم.
یعنی برادرتان به شما حرفی در این زمینه نزده بود؟
او فقط می گفت نیروی انتظامی. حالا ما حدس میزنیم پلیس فتا یا پلیس امنیت بوده باشد اما اطلاع دقیقی نداریم.
برادرتان چه فعالیتی داشت؟ یعنی این بازداشت ها و احضارها برای چه بود؟
برادرم دانشجو بود. بار اول که گرفتند خب در اعتراضات بود بار دوم هم که عرض کردم زمانی که از سنگاپور باز می گشت.
اتهاماتی که به او نسبت داده بودند میدانید چه بود؟
بار اول اتهام “اخلال و ایجاد ناامنی” بود اما دفعات بعد به خاطر وبلاگی که می نوشت.
برادرتان به چه دلیلی سنگاپور رفته بود؟
برادرم بورسیه دانشگاه علمی کاربردی صدا و سیما بود، سر همین جریانات و بعد از بازداشت و آزادی اش نگذاشتند درس بخواند، خیلی اذیت کردند او هم رفت سنگاپور که آنجا ادامه تحصیل دهد. قصد داشت واحدهایی را که پاس کرده بود معادل سازی کند و همان جا درس بخواند اما متوجه شدند و نگذاشتند.
یعنی چطور نگذاشتند؟
برادرم بورسیه بود و گفتند تعهد دارد و باید برگردد. او هم بازگشت. البته تنها راه ماندن برایش این بود که آنجا تقاضای پناهندگی کند اما ترجیح داد برگردد.
اشاره کردید که از برادرتان خواسته بودند تهران را ترک کند و او گفته بود بهمن درس اش تمام می شود. یعنی برادرتان بعد از بازگشت از سنگاپور هم امکان ادامه تحصیل را یافته بود؟
بله. با ضمانت یکی از اساتید دانشگاه خودشان و با دادن تعهد مبنی بر اینکه هیچ گونه فعالیت سیاسی نکند اجازه بازگشت به دانشگاه را یافت. این مدت هم کار میکرد هم درس میخواند. کار عملی داشتند در کارگاه و کلا بیشتر در شهرک های سینمایی و سر صحنه فیلم بودند. حتی چند فیلم کوتاه هم ساخته بود که موجود است.
علت بازداشت دوم برادرتان در فرودگاه امام را به شما گفته اند چه بوده؟
بله با قاضی که صحبت میکردم میگفت علت بازداشت دوم خروج غیر قانونی از مرز بوده که پدرم گفت نه. کرامت الله با پاسپورت از کشور رفته و از طریق فرودگاه امام هم بازگشته است. در اصل موضوع این است که برادر من از طریق مرز زمینی و با پاسپورت از کشور خارج شده بود. میدانید که کشورهای همسایه مثل ترکیه و ازبکستان، از ایرانی ها ویزا نمیخواهند. برادرم اما تا سنگاپور بدون ویزا و از طریق کشتی و هند و.. سفر کرده بود. در سنگاپور ویزا گرفته و موفق شده بود درس اش را هم شروع کند. گرین کارت دانشجویی و ویزا و جای خواب هم گرفته بود. یکبار آمد و این بار دیگر با ویزایی که داشت رفت و بار دوم که آمد بازداشت شد.
آقای زارعیان ممکن است برگردیم به روزی که جسد را پیدا کردید و بگویید چطور بود؟
بله برادرم ۵ روز بود که به خانه جدیدش رفته بود. آخرین باری که خانواده با او تماس داشت روز عاشورای امسال بود. قرار بود برای او مبلغی پول بفرستیم بعد از آن دیگر خبری از او نداشتیم تا ۴ روز بعد که فردی ناشناس تماس گرفت و گفت اتفاقی برای کرامت الله افتاده و ما آمدیم و با جسدش در داخل وان در خانه اش مواجه شدیم.
جسد در چه وضعیتی بود؟
توی وان حمام بود و آب جوش را باز گذاشته بودند. وضعیت خوبی نداشت یک بریدگی در دست او دیده می شد که همان باعث شد ابتدا بگویند خودکشی کرده. بخصوص که قاضی کشیک هم سر جسد حاضر نشد. اما بعد پزشکی قانونی گفت که این بریدگی سطحی تر از آن است که بتواند عامل مرگ شود و فرضیه خودکشی را رد کرد.
خواهر شما در مصاحبه با وب سایت دانشجو نیوز گفته است که “آلت قتاله انداخته بودن کف حمام و تکه هایی از مغزش کف حمام بود. پشت سرش جای ضربه بوده و آسیب دیدگی سختی دیده بود. ما احتمال میدیم در چهار روز بعد از ظهر عاشورا که جواب ما نداده بود، آب جوش روش باز بوده و تمام بدنش از بین رفته بود”. حال سئوال من این است که بریدگی روی دست برادرتان چگونه قابل تشخیص بوده وقتی تمام بدن او زیر آب جوش از بین رفته. عکسی هم که منتشر شده با عنوان عکس جنازه برادرتان هم وضعیت مساعدی ندارد.
تنها همان دستی که بریدگی داشت زیر آب جوش بود. قسمت های دیگر بدن زیر آب جوش نبود بقیه بدن زیر بخار آب جوش بود اما قسمت دست با قسمت های دیگر بدن کاملا فرق داشت. شما وقتی حمام می روید بعد یک ساعتی زیر آب دست تان رنگش تغییرمیکند یک جور سفید می شود دست برادرم هم به همین شکل بود. قسمتی که بریدگی داشت زیر آب جوش از مچ جدا شده بود یک جور پخته بود دست او و کاملا جدا شده بود نقطه بریدگی. برای همین متوجه بریدگی شدیم. هیچ خونی هم آنجا ریخته نشده بود نه بر در و دیوار نه جای دیگر. در پزشکی قانونی هم مشخص شد خودکشی نکرده و مرگ بر اثر بریدگی مچ دست نبوده.
یعنی بریدگی روی دست به نوعی صحنه سازی بوده؟
به نوعی یا صحنه سازی بوده یا ناشی گری.
آقای زارعیان برادرتان دشمن خاصی داشت؟ با کسی مشکلی داشت؟
هیچ مشکلی با هیچ کسی نداشت. اینقدر طمانینه داشت که حتی این اواخر به اعضای خانواده خودمان و بهترین دوستانش هم گفته بود که با او تماس نداشته باشند. گفته بود که من تحت نظر هستم و احضار میکنند و اذیت میکنند با من تماس نداشته باشید تا برای شما هم خدای ناکرده مشکلی پیش نیاید. یعنی تا این اندازه مراعات میکرد دیگران را. از سویی پدر من، درست است که کشاورز است اما برادرم از هر نظر تامین بود. همه مخارج دانشگاه و کارگاه، هزینه زندگی و خانه اش تامین بود و پدرم می پرداخت. هیچ مشکل خاص دیگری هم نداشت.
در ابتدای مصاحبه گفتید که شما را تهدید کرده اند که با کسی صحبت نکنید. دقیقا چه گفته اند؟
می گویند نزدیک انتخابات است و صحبت نکنید. بعد مساله این است که وقتی دیگران دروغ می نویسند برای ما هزینه ایجاد میکند. اینکه دروغ می نویسند اطلاعات جهرم بوده یا زیر شکنجه کشته شده یا مسائل دیگر، خب اینها خیلی سنگین است.من همه اینها را در دادگاه و پیش قاضی هم تکذیب کردم و گفتم که ما این ها را نگفته ایم. حالا درست است که گروه تجسس اول که بالای سر جسد برادرم آمد رفتارش نادرست بود و کار خود را درست انجام نداد، قاضی کشیک سر جسد حاضر نشد ولی از آن طرف هم پزشکی قانونی اعلام کرد که خودکشی نبوده. در حال حاضر هم که امید ما اول به خدا و بعد هم به قاضی شهریاری است با قول های مساعدی که داده. ما هم چیز زیادی نمی خواهیم فقط میخواهیم حقیقت روشن شود. مشخص شود برادر من کجا، توسط چه کسی یا چه کسانی و به چه دلیلی به قتل رسیده است. این تنها خواسته ماست.