فاصله گرفتن بیشتر ناطق نوری از جناح راست

نویسنده
جلال یعقوبی

» پیشنهاد ریاست جبهه خط امام و رهبری را نپذیرفت

چند روز پیش گزارشی در نشریات ایران منتشر شد که براساس آن اعضای شورای مرکزی جبهه پیروان خط امام و رهبری، به علی‌اکبر ناطق نوری پیشنهاد کرده بودند که ریاست این جبهه را بر عهده گیرد. همت بیگ‌مرادی، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی نمایندگان ادوار در این‌باره گفته بود: “پس از درگذشت مرحوم عسگراولادی اعضای شورای مرکزی جبهه پیروان و بعضی از شخصیت‌های سیاسی که نمی‌توان نام آنها را اعلام کرد، به ناطق نوری رسما پیشنهاد ریاست جبهه پیروان را دادند اما وی این دعوت را رد کرد.” (شرق-26 آبان 1392)

جالب اینکه همان روز خبری دیگر از قول دبیرکل جامعه اسلامی نمایندگان ادوار منتشر شد که با تکذیب پیشنهاد ریاست جبهه پیروان خط امام و رهبری به ناطق نوری، گفته بود: “شورای مرکزی جبهه پیروان بعد از ارتحال عسکراولادی جلسه ای نداشته است.” محسن کوهکن در پاسخ به این سئوال که پیشنهاد شما برای ریاست جبهه چه شخصیتی است، گفته بود: “پیشنهاد آقای باهنر مبنی بر باقی ماندن سمبلیک نام آقای عسکراولادی به عنوان رئیس جبهه پیروان قابل طرح و دفاع است و من نیز آن را قبول دارم اما باید تمام اعضای شورای در این خصوص نظر دهند.همچنین وجود ناطق نوری در جبهه پیروان می تواند فرصت خوبی برای جبهه باشد اما در این خصوص هنوز هیچ تصمیمی گرفته نشده است.” (رسالت-26 آبان 1392)

جبهه پیروان خط امام و رهبری که متشکل ازچند حزب و گروه سیاسی متعلق به جریان راست سنتی در ایران است، در دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد به حاشیه رانده شد و به سختی ضعیف گردید.

محمود احمدی‌نژاد که بدون حمایت رسمی راست سنتی به قدرت رسید، گرچه در کابینه اول خود چند وزارت‌خانه را به این جریان واگذار کرد، اما به مرور و با حذف این افراد، از راست سنتی فاصله گرفت. او با بکارگیری وزرا و مدیرانی که وابستگی رسمی به راست سنتی نداشتند، در بوجود آمدن طبقه جدیدی از راستگرایان صاحبان نفوذ اقتصادی و سیاسی شرکت کرد و به نظر برخی ناظران تا بتواند با حمایت از این جریان نوظهور، به حضور خود در صحنه سیاسی ایران بدون تکیه بر تشکل‌ها و احزاب سنتی راستگرا ادامه دهد.

اما پیروزی حسن روحانی، موجب دوباره جان گرفتن راست سنتی هم شده است. حسن روحانی و دو تن از حامیان قدرتمند او، ناطق‌نوری و هاشمی رفسنجانی در سال‌های پس از پیروزی انقلاب ایران، تا اواسط دهه هفتاد و ظهور اصلاح‌طلبان از شاخص‌ترین چهره‌های راست‌ سنتی در ایران بودند. تغییر در آرایش سیاسی نیروهای راست‌گرای ایران حتی پیش از انتخاب سیدمحمد خاتمی به ریاست‌جمهوری و صف‌بندی جدید اصلاح‌طلبان و محافظه‌کاران شکل گرفته بود. از یک طرف گروه‌های تندرویی ظهور کرد که با نام راست‌ افراطی شناخته می‌شدند و به عنوان گروه‌فشار در صحنه سیاسی ایران عمل می‌کردند. از طرف دیگر بخشی از بدنه تکنوکرات دولتی که توان همراهی با بدنه راست سنتی را نداشت، با تاسیس گروه کارگزاران سازندگی در اواخر سال 1374 و در آستانه انتخابات مجلس پنجم، زمینه جدایی راست مدرن از راست سنتی را فراهم کرد. ناکامی‌های راست سنتی از همان زمان آغاز شد و تا کنون تداوم داشته است.

جامعه روحانیت مبارز تهران ریشه راست سنتی در ایران است. هیات‌های موتلفه اسلامی (بعدها جمعیت موتلفه اسلامی) نیز بدنه این جریان را تشکیل می‌دادند. بعدها و با تاسیس جامعه اسلامی مهندسین در سال 1367، این گروه نیز به عنوان جریان جوان‌تر به دیگر نیروهای راست‌گرا پیوست. تداوم ناکامی‌های راست سنتی، موجب شد که چندین گروه کوچکتر دیگرهمراه با سه گروه ذکر شده، جبهه پیروان خط امام و رهبری را تشکیل داد که امروز به بزرگترین نماینده راست سنتی در ایران تبدیل شده است. این گروه در دومین دور ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد بر خلاف دور اول از وی حمایت کرده بود.

در سال 1387 علی اکبر ناطق نوری کوشید تا با طرح تشکیل “دولت وحدت ملی” زمینه فعالتر شدن راست سنتی را فراهم کند.گفته می‌شد که او می‌خواهد با کنارگذاشتن احمدی‌نژاد زمینه‌ ماجراجویی‌های او را از بین برده و جریان راست سنتی را احیا کند. طرح ناطق‌نوری خشم حامیان احمدی‌نژاد را برانگیخت و در مناظره‌های انتخاباتی نیز پاسخ طرح خود را با افشاگری احمدی‌نژاد دریافت کرد. ناطق‌نوری همان زمان با تشکیل شورای حکمیت اصولگرایان به دنبال تعیین کاندیدایی واحد از سوی آنان در برابر احمدی‌نژاد بود.گفته می‌شود در صورت توافق نهایی، احتمال اینکه بخشی از اصلاح‌طلبان نیز از طرح ناطق‌نوری حمایت کنند وجود داشت. این شورا هم کار چندانی پیش نبرد. آن روزها از اختلافات درونی راستگرایان اخباری نیز به بیرون آمده بود. جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی مخالف هرگونه نزدیکی به اصلاح‌طلبان بود و نیازی به آنان احساس نمی‌کرد. قائم‌مقام جمعیت ایثارگران درباره چگونگی وحدت اصول‌گرایان گفته بود: “اولین ویژگی چنین سازوکاری می‌تواند این باشد که جریان دوم خرداد را خط قرمز بدانیم و بعد از آن گفتمان اصولگرایی را تصویب و سپس زمینه مقبولیت در بین مردم را بررسی کنیم.”

عدم توفیق جریان راست میانه‌رودر ایجاد دولت وحدت ملی، موجب شد که اصلاح‌طلبان با کاندیداهای مستقل به میدان آمدند. با نزدیک شدن زمان انتخابات، خطر پیروزی اصلاح‌طلبان بیشتر شده بود و نهایتا نیز انتخابات سال 1388 تبدیل به بزرگترین بحران حکومت دینی در ایران شد. حمله تاریخی احمدی‌نژاد به هاشمی‌رفسنجانی و ناطق‌نوری نمایشی از جدایی استراتژیک این دو از بدنه راست‌جدید بود. این اختلاف هیچگاه ترمیم نشد.

به دلیل مخالفت هاشمی‌رفسنجانی و ناطق‌نوری امکان حمایت یکپارچه راست سنتی از احمدی‌نژاد وجود نداشت. با اینهمه حمایت بخشی از راستگرایان نیز به دلیل نگرانی از پیروزی رقیب اصلی‌اش بود. انتشار خبری مبنی بر حمایت روحانیت مبارز از احمدی‌نژاد تکذیب ناطق‌نوری را به دنبال داشت و حتی موجب جدایی کامل او از این گروه شد.

همچنین انتقاد از تضعیف راست‌سنتی توسط احمدی‌نژاد، از سوی وابستگان به این جریان علنا بیان ‌شد.حسن غفوری فرد در همان ایام خبر داد که در جلسه جبهه پیروان خط امام و رهبری با احمدی نژاد از او سوال شده است: “شما که بحث کابینه 70 میلیونی را مطرح کردید، چرا در عمل دایره انتخاب‌هایتان محدود به دوستان شما در استانداری، شهرداری و دانشگاه علم و صنعت شده است؟”

در آن زمان ناظمی اردکانی اولین وزیر تعاون دولت احمدی‌نژاد، علی لاریجانی اولین دبیر شورای عالی امنیت ملی، محمود فرشیدی اولین وزیر آموزش و پرورش، داوود دانش جعفری اولین وزیر امور اقتصادی و دارایی و مصطفی پورمحمدی اولین وزیر اطلاعات دولت احمدی‌نژاد و بسسیاری دیگر از افراد نزدیک به جریان راست سنتی، از دولت کنار گذاشته شده بودند.

احمدی‌نژاد در دو سال آخر ریاست‌جمهوری‌اش چنان خشم راستگرایان را برانگیخت که آنان حتی خواستار برکناری زودرس او نیز شدند. اما پافشاری آیت‌الله خامنه‌ای بر اتمام دوره قانونی ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد راه را بر استیضاح و برکناری او بسته بود. دور دوم ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد که با بحران اعتراضات مردمی هم مواجه بود، به انزوای کامل او و دوستانش در میان همه جناح‌های سیاسی در ایران انجامید و کوشش او برای ساختن طیف جدیدی از حامیانش نیز ناکام ماند.

اما در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1392، بار دیگر جریان راست سنتی ناکام شد. رییس‌جمهور برگزیده شده اگرچه به صورت سنتی از جریان راست بود اما در طول سالهای دهه هشتاد از پایگاه سیاسی خود کاملا فاصله گرفته بود و به همین دلیل هم آنها در انتخابات از روحانی حمایت نکردند.

حسن روحانی و حامیان او ناطق‌نوری و هاشمی رفسنجانی به دلیل درگیری‌های درونی حکومت به “ساکتان فتنه” تغییر نام داده بودند و حتی اتهاماتی دریافت کرده بودند. هاشمی رفسنجانی سال‌ها بود که در جلسه روحانیت مبارز شرکت نمی‌کرد. آیت الله مهدوی کنی زمانی گفته بود: “از آنجایی که حضور آقای هاشمی در هر جلسه ای مستلزم آن است که 24 ساعت قبل مکان مورد نظر بازرسی شده باشد و برخی اتاقها و مکان‌های مربوطه نیز پلمب گردد، ایشان از حضور در جلسه صرفنظر کرد”. ( آفتاب امروز ـ 17 مهر 1378).

ناطق‌نوری نیز مدتها بود که در این جلسات شرکت نمی‌کرد و در آذرماه 1390 صریحا گفته بود: “ ت نمایلی به همکاری با جامعه روحانیت مبارز ندارم و فعالیت‌هایم در این راستا مسکوت است.” او تاکید کرده بود: “علی‌رغم شایعات منتشر شده در برخی از رسانه‌ها در خصوص حضور من در جلسات جامعه روحانیت مبارز، چنین خبری صحت نداشته و بنده در این جلسات شرکت نخواهم کرد.” (جام‌جم – 8 آذر 1390)

حسن روحانی نیز همچون دوستان حامی‌اش حاضر به شرکت در جلسات جامعه روحانیت مبارز نبود. چندی پیش غلامرضا مصباحی‌مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز نیز از احتمال شرکت او در جلسات این گروه خبر داد که مشخص می‌کرد پیش از آن شرکت نمی‌کرده است.

از طرفی دیگرحمایت رسمی سید محمد خاتمی از روحانی در انتخابات، موجب فاصله گرفتن بیشتر راستگرایان سنتی از حسن روحانی شد. با این‌همه پیروزی غیرمنتظره او موجب شد که راست سنتی دوباره به سوی دوستان قدیمی حرکت کند. اظهارات عسگراولادی درباره موسوی و کروبی که نوعی همدلی در آن وجود داشت نشانه‌ای از تلاش راست سنتی برای نزدیک شدن به دوستان سابق بود.

انتشار اخباری مبنی براینکه بخشی از فعالان جبهه پیروان خط امام و رهبری خواستاردبیرکلی ناطق‌نوری شده‌اند، درواقع تلاش برای ترمیم رابطه‌ای است که بعد از ناکامی تلاشهای سیاسی ناطق‌نوری قبل و بعد از انتخابات 1388 تخریب شده بود.

ائتلاف ناطق‌نوری و هاشمی رفسنجانی و همچنین نزدیکی سیدمحمد خاتمی به این ائتلاف موجب شده است که سرنوشت انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال آینده نیز نگرانی راست‌گرایان را برانگیزد. نزدیکی به ناطق‌نوری تلاشی است برای بازسازی راست سنتی بعد از ده‌ها سال ناکامی. با اینهمه تنها یک روز بعد از انتشار اخباری مبنی بر احتمال دبیرکلی ناطق‌نوری در جبهه پیروان خط امام و رهبری، او خود در پاسخ به سوالی در این مورد چنین احتمالی را تکذیب کرد.

به نظر گروهی از ناظران سیاسی اگر ناطق‌نوری، این مسئولیت را بپذیرد به این معنی خواهد بود که بخش بزرگتری از نیروهای بازیگر در صحنه سیاسی ایران به طرح بزرگتر هاشمی‌رفسنجانی پیوسته‌اند.