داخل تعیین کننده، خارج موثر

تقی رحمانی
تقی رحمانی

گشودن باب تعامل داخل و خارج به شکل مستمر و اصولی در شرایط فعلی امری مهم استکه باید به انجام آن همت گماشت. داخل کشور فضا بسته است و سخت می گیرند بر فعالان سیاسی و مدنی. اما جامعه مدنی و ژله ای ایران و برخی از جریانات، سخت کوشی می کنند و به نحوی صدای خود را بلند و اعلام می کنند که این راه و رسم ملک داری نیست. چرا که آنچه بر فرهنگ و سیاست و اقتصاد میرود و نباید برود از مرحله استهلاک ملی به مرحله اسقاط ملی رسیده است. پس در حالیکه سایه حمله و جنگ خبر از حادثه نابودی می دهد باید ندای ایران باید بماند را سردادکه آخرین آن بیانیه فراخوان به صلح وآزادی است.

اما خارج در چه شرایطی است؟

دست خارج بازتر است. منتها این امکان را چندین و چند کمین تهدید می کند که هر کدام هول انگیز است و مخرب.

سئوال مهم این است که خارج از کشور بودن به معنی تندرو شدن است یا به معنی شفاف تر و عمیق تر و با توجه به امکانات در اختیار، موثر عمل کردن؟

نگاهی به ایرانیان خارج از کشورو مناسبات بین المللینشان میدهد که داخل تعیین کننده است و خارج باید نیروی موثرشود، تا در پیوند با داخل به تغییر یاری برساند.

اما چرا داخل تعیین کننده است؟

نیروی تغییر در داخل است، چون رهبری قدرتمندی در خارج برای رهبری دموکراسی شکل نگرفته است. به عبارتی رهبری دموکراسی خواهی در داخل ضعیف شده اما این به معنی آن نیستکه در خارج از کشور جایگزین آن شده است.

بررسی شرایط خارج از کشور دو نکته را به ما گوشزد می کند:

1- ایرانیان مهاجر و نیروهای سیاسی و نسبت آنها با یکدیگر.

2- شرایط بین المللی و جهانی در رابطه با حکومت و مسئله خاورمیانه و انرژی فسیلی.

با اینکه نیروی تغییر در داخل است، که همان اقشار مختلف مردم و بخصوص اقشار شهری در حال حاضر مهمتر قلم داد میشوند، اما کافی به نظر نمیرسند و باید با اقشار زحمتکش پیوند بخورند.

باید توجه داشت که ایرانیان خارج کشور در مدت دو دهه اخیر رفتاری از خود نشان داده اند، که مهم است؛رفتاری که با صدای بلند خارج از کشور متفاوت است. اکثر ایرانیان به داخل مسافرت می کنند و سرمایه های خرد خود را به ایران برده اند.

بیش از ۸۰ درصد ایرانیان به داخل سفر می کنند و سال گذشته در حدود ۴ میلیارد دلار به ایران پول برده اند.

این رفتارها نشان ازچه چیزی می دهد؟

رفتو آمد به ایران و سرمایه گذاری در آن نشان میدهد که ایرانیان خارج ازکشور با صدای بلند اپوزیسیون ایرانی فاصله عملی دارند حتیاگر همدلی داشته باشند.

این ویژگی ها باعث میشود که بهره گیری از توان ایرانیان خارج از کشور منوط به درک و رفتار حساب شده ازسوی نیروهای دموکراسی خواه باشد.

حال باید دید که چگونه میتوان رابطه میان ایرانیان خارج از کشور با نیرو های دموکراسی خواه را به شکل خلاق و مستمر در آورد.

چگونه است در پاریس ۵ هزار نفر با جنبش سبز همراه میشوند، اما در مواقع عادی این رقم محو میشود؟

چرا از امکان رفت وآمد ایرانیان به داخل به درستی استفاده نمی شود؟

چرا امکان آمادگی و رابطه مستمرو مدام میان دموکراسی خواهان و ایرانیان خارج از کشور وجود ندارد؟

چرا ایرانیان خارج از کشور از مختصر فضای نیمه بازدر انتخابات استقبال و در آن مشارکت قابل توجه انجام می دهند؟

پاسخ به این سئوالات باید منجر به تعامل موثر میان داخل و خارج شود تا نیرو های دموکراسی خواه بتوانند از پتانسیل های درست استفاده کنند.

فراموش نکنیم که روابط بین المللی ایران جا یگاه مهمی دارد، این جایگاه نشان می دهد که نحوه برخورد با ایران را عوامل گوناگون تعیین می کنند.

منافع کشور های قدرتمند، نه خواست مردم ایران که تعیین رفتار کشور های مزبور است اما اکثریت مردم ایران، چه در خارج چه در داخل از جنگ می ترسند چون عاقبت آن مشخص نیست.

با توجه به این ویژگی ها نیروی دموکراسی خواه در خارج کشور باید چه کند که تابتواند در روند تغییر نقش موثر پیدا کند و در تحولات نقشی در خور داشته باشد؟

فراموش نکنیم که هر نیرویی به میزان توان تاثیر گذاری بر روند حوادث نقش مطرح و موثر یا تعیین کننده می یابد نه به میزان حقانیت خود.