“از وقتی روحانی رئیس جمهور شده تکه های آناناس از رانی راحتتر درمیاد، از وقتی روحانی رئیس جمهور شده بابام کولر رو خاموش نمی کنه، دیگه این انگشت کوچیک پام گیر نمیکنه به گوشه مبل، زمان احمدینژاد همه موقعیتهای کُره گل میشد”. اینها تنها چند جمله از صدها جمله طنزی است که در صفحات فیس بوکی موسوم به “روحانی مچکریم” منتشر شده است؛ صفحاتی که کم هم نیستند. جستجو در فیسبوک بیش از 20 صفحه و گروه با این نام را پیش روی کاربران میگذارد. بسیاری شکلگیری این موج شوخی و طنز را بازتاب فضای جامعه در شبکههای اجتماعی میدانند. پیروزی حسن روحانی در انتخابات، راهیابی تیم فوتبال ایران به جام جهانی و سپس موفقیتهای تیم ملی والیبال بهانههای خوشحالی چند هفته اخیر ایرانیان بوده؛ بهانههایی که برخی کاربران صفحات اجتماعی را هم سر ذوق آورده و حالا کمکم با گویش طنزآمیز ازموفقیتهای ملی گذشته و به زندگی روزمره رسیده است. چنانچه مدیر یکی از این صفحات فیسبوکی هم به “روز” میگوید: “وقتی فضا شاد و شنگول باشه، آدم سرحال میاد و میگه برم یه صفحه فیسبوکی راه بندازم و همین چیزایی که همه میگن رو بذارم توش. هم معروف میشیم بین رفقای فیسبوکی هم مردم خوششون میاد از این جور چیزا. خدا رو چه دیدی، شاید رفتیم خواستگاری گفتن آقازاده چی کاره هستن؟ گفتن ادمین صفحه «روحانی مچکریم»، گفتن به به مبارکه، اون وقته که دیگه واقعا روحانی مچکریم.”
نباید انتظار دشت همه چیز روبراه شود
“من اولین کسی بودم که شوخی «روحانی مچکریم» را شروع کردم.”
این حرف ادمین یکی دیگر از این پیجهای فیس بوکی است. او به “روز” میگوید: “خب اینجوریه دیگه، اینجا همه از ایده هم کپی برداری میکنند اما عیب نداره، دل ملت شاد میشه. همین مینیمالها رو هم معلوم نیست کی گفته برمیدارن بدون اسم طرف می نویسن، اما ما همه رو با اسم میذاریم. برو بچهها هر روز کلی از این جملههای بامزه مسیج میکنن ما هم همه رو با اسم خودشون کار میکنیم.”
به نظر این کاربر فیسبوک جمله “لب پنجره نشسته بودم یهویی دیدم یه هلیکوپتر اومد بالا ساختمونمون و یه مامور نیرو انتظامی با عملیات راپل اومد رو پشت بوم دیش ماهواره مونُ تنظیم کرد و رفت” یکی از بامزه ترین و در عین حال معنادارترین پستهای این صفحه است. او اما این دیالوگ را هم پیشنهاد میدهد: “گفت:سلام، نیشت بزنم؟ گفتم نه عزیزم، مرسی، گفت:خواهش میکنم و رفت، پشه ها چه با ادب شدن، روحانی مچکریم.”
یکی دیگر از ادمینها که گروهی با حدود 1000 عضو دارد. میگوید: “این شوخیها که این روزها باب شده در حقیقت میگوید نباید انتظار داشت با آمدن روحانی همه چیز رو به راه شود.”
او معتقد است: “شوخی با همه چیز خوب است و این هم تا جا دارد و مردم را میخنداند باید ادامه پیدا کند.”
قدمخیر وارد میشود
“قدمخیر” لقبی است که این روزها خیلی از کاربران شبکههای اجتماعی به حسن روحانی میدهند و معتقدند بعد از بیرون آمدن نام او از صندوق، گویا بخت ایرانیان باز شده و پشتسر هم خبرهای خوب به گوش میرسد. هر خبر و اتفاق کوچک یا بزرگی هم یک موج شوخی جدید را به دنبال داشته است. پیروزی تیم ملی فوتبال و راهیابی به جام جهانی، کاهش قیمت عرض و سکه، پخش چند ثانیهای شکیرا -خواننده معروف آمریکایی- روی سکوی بازی ایتالیا و اسپانیا، پخش بدون سانسور بازی والیبال ایران و ایتالیا و حضور زنان ایرانی بیحجاب به عنوان تماشاگر روی جایگاه تماشاچیان از شبکههای سیما و… اتفاقاتی بود که بازار “روحانی مچکریم ” را داغ کرده است. البته این شوخیها همیشه هم با استقبال مواجه نشدهاند، عدهای هم تکرار این جمله و ایده را خارج از حوصله و بیمزه میدانند. چنانچه وقتی از یکی از ادمینهای صفحات «روحانی مچکریم» میپرسم، از پیامهای متوالی برخی کاربران برای تمام کردن این شوخی خبر میدهد. او اما میگوید تا وقتی “لایکخور” دارد ادامه خواهد داد.
این بود آرمان های ما؟
شوخیهای مربوط به رئیسجمهور جدید اما به تشکر ختم نمیشود. عدهای هم با نوشتن درخواستها طنزآمیز روش دیگری را انتخاب کرده اند. برای مثال یک کاربر توییتر نوشته است: “از روحانی درخواست داریم یه فکری واسه سوراخ ای نون تافتون بکنه، مربا که میخوریم از لای سوراخ هاش میریزه کوفتمون می شه.” این نوع طنز به جراید هم راه داشته است چنانچه مسعود و حمید مرعشی در طنزی که در روزنامه قانون منتشر شده در قالب درخواستهای مردمی از روحانی نوشتهاند: “چرا جردن دیگه پاتوق نیست؟ بلوار اندرزگو و پاسداران خیلی به ما دوره. این چه وضعشه؟”، “چند روزی است یک پروفایل را در فیس بوک پوک کرده ام و تاکنون مرا پوک بک نکرده. این بود آرمان های ما؟ هر روز دیر جواب دادن، یک پوک اضافه ای است که به سیگارم می زنم. سیگار پشت سیگار.” این دو طنز نویس با اشاره به فیلم جدایی نادر از سیمین از قول نادر نوشته اند: “آقای رئیس جمهور پدرم نمیداند من پسرش هستم، من که می دانم او پدرم است! اگر ممکن است همسرم سیمین را راضی کنید، پیش من و ترمه بماند.”
مشخص نیست این کار تا چه وقت ظرفیت کشش دادن داشته باشد، اما بیش از هرچیز گویای ذهن درگیر جامعه ایرانی با آیندهای مبهم است. نسل جوان ایرانی که بیش از هر عرصه دیگری در اینترنت ظهور و بروز دارد، میخواهد بداند آیا گشایشی در وضعیت فعلی ایجاد میشود که به واسطه آن از روحانی متشکر باشد؟ و اگر هم چنین نشد، لااقل تلخی این ناامیدی را با شیرینی شوخیها و سرخوشیهای این روزها کاهش داده باشد. تا چند روز دیگر کاربران ایرانی اینترنت همچنان از روحانی “مچکر” خواهند بود؟