شطرنج با ایران

نویسنده

» مقاله تحلیلی اکونومیست درباره دیپلماسی دولت اوباما

اگر بلوف باراک اوباما درخصوص شهرک سازی اسرائیلی ها در کرانه غربی را درنظر بگیریم، می توان گفت رئیس جمهور آمریکا یک پوکر باز بالفطره نیست. رویکرد وی به ایران نشان می دهد اوباما به مراتب شطرنج باز بهتری است.  برای اولین بار در یک سال گذشته، دیپلمات های ایران برای گفتگو درباره برنامه هسته ای با نمایندگان شش قدرت برتر دنیا شامل آمریکا، روسیه، چین، انگلستان، فرانسه و آلمان در ژنو دیدار کردند. این دیدار پس از دو روز متوقف شد و ظاهراً با توافق بر سر انجام دیداری دیگر در ماه ژانویه دنبال شد. از نقطه نظر یک شطرنج باز، این نتیجه لزوماً یک نتیجه بد برای آمریکایی ها نیست.

برای درک بهتر این موضوع، باید بخشی از گذشته را مرور کنیم. آقای اوباما با وعده دور نگهداشتن ایران از ساخت بمب هسته ای وارد کاخ سفید شد. از آن زمان تا کنون، دولت اوباما با شیوه ای حساب شده در مسیر تضعیف و محدود ساختن رژیم تهران حرکت کرده است. در همین راستا، شورای امنیت سازمان ملل نیز قطعنامه چهارم علیه این کشور را تصویب کرد و از ایران خواست غنی سازی اورانیوم را متوقف کند. هرچند ایران این قطعنامه را نادیده گرفت، اما شدت دور تازه تحریم ها به حدی بود که ظاهراً رژیم را غافلگیر کرده و باعث بازگشت این کشور به پای میز مذاکره شده است.

 از دید آمریکا، این مقطع زمانی به همان اندازه که یک فرصت محسوب می شود، خطرناک نیز هست، زیرا دوره های متعدد مذاکره به کشورهای مرددی نظیر روسیه و چین بهانه می دهد تا فشار خود را تعدیل کنند. تا اینجای کار، هیچ نشانه ای از نتایج مذاکرات ژنو مشاهده نشده است. بر اساس برخی مکالمات، که البته هنوز به وب سایت ویکی لیکس راه نیافته است، دیپلمات های آمریکایی احتمالاً نفس راحتی کشیده اند.

اگر چنین باشد، خیل انبوه منتقدان رویکرد آقای اوباما به ایران در این آرامش خیال سهیم نیستند. تندروترین افراد در این گروه می گویند اوباما درباره بازداشتن برنامه هسته ای ایران به کمک تحریم ها، زیاده از حد خوش بین است و آنها بی صبرانه منتظر پرواز بمب افکن های آمریکایی هستند. یکی از این منتقدان جان بولتون، مقام سابق دولت جورج بوش در امور ایران است. او اکنون می گوید ممکن است نامزد ریاست جمهوری دور آینده شود و معتقد است رئیس جمهور فعلی توجهی به امنیت ملی ندارد. البته منتقدان دیگری نیز هستند که اعتراض آنها به رویکرد آقای اوباما در قبال ایران، دلیل کاملاً متفاوتی دارد.

از جمله این افراد، فلینت و هیلاری مان لورت هستند. این زن و شوهر برای دولت بوش کار می کردند اما از نزدیک شدن آمریکا به یک جنگ خانمانسوز دیگر نگران شده بودند. آنها انتقاد می کنند که اوباما علیرغم وعده معروف “دستان دراز شده”، هرگز به تماس مجدد با ایران اعتقاد نداشته است و این تنها یک حرکت نمایشی است. آنها می گویند رویکرد وی به گفتگو به شیوه ای بوده که می دانسته با شکست روبرو خواهد شد تا به این وسیله، شرکای بین المللی و افکار عمومی آمریکا را برای وضع تحریم های همه جانبه  و در نهایت دست زدن به حمله نظامی آماده کند. از نقطه نظر آنها، طرح سال گذشته وی برای تحویل سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران در ازای خروج بخش اعظم اورانیوم غنی شده از ایران، خود بخشی از این رویکرد “ماکیاولیستی” بوده است.

منطقی است که پرسیده شود آیا آمریکا فرصت کافی برای انجام این بازی طولانی را دارد؟ درحالیکه آقای اوباما به کنار هم گذاشتن قسمت های مختلف طرح خود مشغول است، دستگاه های سانتریفوژ تأسیسات نطنز در ایران به کار خود ادامه می دهند. ممکن است “برخی نهادها با پشتوانه قدرت دولتی” در آمریکا یا اسرائیل، به کاستن از سرعت برنامه ایرانی ها مشغول باشند. ایران اخیراً پذیرفته است که یک بدافزار رایانه ای (به نام استاکس نت) برخی از دستگاه های سانتریفوژ این کشور را برای مدتی از کار انداخته است. هفته گذشته نیز یکی از دانشمندان هسته ای این کشور کشته شده و دانشمند دیگری نیز به دست گروه ترور زخمی شد. کاترین آشتون مذاکره کننده ارشد اروپایی در ژنو بلافاصله این اقدام را محکوم کرده بود. در کنار همه این اتفاقات، ایران بر ذخیره شناخته شده اورانیوم غنی شده با خلوص پائین خود افزوده است.

ایران هنوز برای ساخت یک بمب هسته ای باید از درجات پائین غنی سازی فراتر رود. از آنجا که هم تأسیسات نطنز و هم تأسیسات فاش شده در نزدیکی قم زیر نظر بازرسان آژانس بین المللی انرژی هسته ای هستند، این آژانس قاعدتا باید بتواند سریعاً متوجه هرگونه تلاش برای غنی سازی بیشتر در حد خلوص تسلیحاتی شود. کارشناسان آمریکایی فکر می کنند اگر ایرانی ها بازرسان را بیرون کنند و به سرعت به سمت تولید یک بمب حرکت کنند، این روند حداقل یک تا دو سال به درازا خواهد کشید. این یک بازی خطرناک برای ایران خواهد بود زیرا سبب به راه افتادن یک بحران و دادن فرصت کافی به آمریکایی ها برای تصمیم گیری در خصوص یک حمله نظامی خواهد شد. به نظر می رسد در شرایط فعلی،  طول کشیدن بازی به نفع هر دو کشور باشد و بازی آقای اوباما به سهم خود و تا اینجای کار، بسیار خوب بوده است. 

منبع: اکونومیست- 9 دسامبر