خانم! آقا! بچه می خری؟

نویسنده
نازنین کامدار

» رواج بی سابقه پدیده "فرزند فروشی" در ایران

پس از سال ها رواج “کلیه فروشی” در بین اقشار بی بضاعت جامعه ایران، حالا پدیده جدیدی به نام “فرزند فروشی” درحال تبدیل شدن به الگوی غالب، جهت فرار از فقر و گرسنگی است.

به تازگی و پس از انتشار تصویر یک آگهی که طی آن خانواده ای اعلام کرده بود پسر ۵ ساله خود را به فروش می رساند، ماجرای فرزند فروشی در کانون توجه فعالان اجتماعی و رسانه ها قرار گرفت و معلوم شد که این آگهی نه تنها یک استثناء نیست، بلکه از چندی پیش و با ورود بخش عظیمی از جمعیت کشور به زیر “خط فلاکت”، این پدیده در بین اقشار بی بضاعت رواج یافته تا حدی که در برخی استان ها، کارگروه هایی برای مقابله با آن تشکیل شده است.

پدیده فرزند فروشی در حالی در جامعه ایران رواج یافته که طبقه نوکیسه و رانت سالار ساخته شده پس از روی کار آمدن دولت اصولگرای محمود احمدی نژاد، در حال نمایش سبک زندگی تجملاتی اش در شبکه های اجتماعی است.

راه اندازی صفحه “بچه پولدارهای تهرانی” در شبکه اینستاگرام و فیس بوک موجب شد تا بخشی از کاربران یک آگهی با مضمون “یک پسر ۵ ساله به فروش می رسد. شماره تماس[…]” را در صفحات خود منتشر کنند؛ عکسی که ابتدا بسیاری نسبت به واقعی بودن آن تردید داشتند اما مصاحبه روزنامه شهروند با مادر این کودک به تردید ها پایان داد.

بنا به نوشته روزنامه شهروند، وابسته به سازمان هلال احمر، در تماس با شماره درج شده در آگهی فروش پسر 5 ساله، معلوم شده که فروشندگان یک زوج محروم در شهر زابل هستند.

مادر این فرزند، در ابتدای گفت و گو، گمان کرده که فرد تماس گیرنده مشتری است و در قبال فرزند خود از وی طلب یک خانه در زابل کرده است.

او در ادامه به از کارافتادگی همسرش که قاچاقچی سوخت در مرز شرقی کشور بوده اشاره کرده و از عدم همکاری نهادهای دولتی برای نجات این خانواده ۵ نفری از فقر سخن گفته؛وضعیتی که منجر به تصمیم این زوج برای فروش “آریا” پسر ۵ ساله شده است.

آرزو.س، مادر ۳۵ ساله “آریا” به روزنامه شهروند می گوید: “فروش بچه ام برای من هم خیلی سخته، از وقتی که کوچک بود، بزرگش کردم، من خودم شبانه‌روز گریه می‌کنم، ولی چه کاری می‌توانم انجام بدهم، گفتم شاید از طرف کمیته امداد کاری بکنند، ولی هیچ خبری نشد… خودش هم خبر داره و گریه می‌کنه، همه‌شان گریه می‌کنند، زهرا، ابوالفضل و آریا گریه می‌کنند، می‌گویند چرا این‌جوری شد، من هم ناراحت هستم، ولی جایی از خودمان نداریم، این کار را برای آینده خود بچه‌ها می‌خواهم انجام بدهم، برای این‌که معتاد نشوند، من جوان‌های دیگر را می‌بینم که پلاستیک جمع می‌کنند تا بفروشند برای عمل‌شان (اعتیادشان)، نمی‌خواهم بچه‌های من این‌طوری بشوند”.

او در این گفت و گو اعلام کرده که کل درآمد این خانواده از طریق یارانه، “۲۰۰ هزار تومان” است و به غیر از یک تلویزیون و یک دستگاه یخچال امانتی که صرفا برای تابستان در اختیار دارند، هیچ وسیله دیگری ندارند.

او از مراجعات سه ساله اش به دفاتر کمیته امداد و سازمان بهزیستی و حتی فرمانداری و… خبر داده اما گفته به دلیل وجود برخی ضوابط اداری، آنها دست رد به سینه اش زده اند.

آرزو.س افزوده: “من بیماری کلیه دارم، یکی از کلیه‌های من کار نمی‌کند، فردا هم من می‌میرم هم شوهرم، می‌خواهم از آینده بچه‌هایم مطمئن شوم، من به آینده امید ندارم، مسئولان هم به داد ما نمی‌رسند، من خیلی وقته که رنگ دکتر را هم ندیده‌ام. چه کاری باید بکنم؟… بچه‌های من رنگ میوه را نمی‌بینند، گوشت و مرغ نمی‌توانم بخرم، همسایه‌ها کمک مان می‌کنند، دو همسایه قدیمی داریم که خیلی به فکر ما هستند، ولی برای آینده بچه‌هایم حاضرم همیشه گرسنه باشم، ولی در مقابل یک خانه داشته باشم تا بچه‌هایم بدون سقف نباشند… من خیلی وقت‌ها در خانه مردم کار می‌کنم، ولی بیشتر مواقع به جای پول و مزد به من لباس می‌دهند، لباس که به کار من نمیاد. هیچ‌وقت حاضر نیستم لباس‌های کهنه دیگران را ببرم و بفروشم. در خانه‌ها کارگری می‌کردم، بادمجان و گوجه‌فرنگی پاک می‌کردم… دو ماه است بچه را برای فروش گذاشته ایم”.

 مورد بررسی شده توسط روزنامه شهروند تنها مورد در سال های اخیر نیست،چرا که پدیده “فرزند فروشی” در ایران به جایی رسیده که موجب تشکیل کارگروه هایی در مراکز برخی از استان ها برای مقابله با آثار آن شده است.

گفتنی آنکه در اصفهان و در پی بروز مواردی از فرزند فروشی، غلامرضا انصاری رئیس کل دادگستری استان اصفهان اعلام کرد که “فرزند فروشی عنوانی مجرمانه نیست”.

او گفته است: “کـودکانی کـه فروخته می شوند غالباً کودکانی هستند که مادران آنها ناخواسته باردار شده‌اند و معمولاً این نوع مـادران در خانواده‌های فقیر با فرهنگ اجتماعی پایین زندگی می‌کنند که نتوانسته‌اند اقدام به جلوگیری از بارداری نمایند. به علت مشکلات مادی، نان آوران خانواده‌های کم درآمد و پرجمعیت که توان پرداخت هزینه‌های فرزندان را ندارند، احتمال دارد فرزند خود را به افرادی که متقاضی فرزند هستند واگذار کنند یا بفروشند به این امید که فرزندشان در آینده خوشبخت تر شود و پولی هم نصیب خانواده گردد. این قبیل فرزندان از طریق ماماهای محلی یا بیمارستانی شناسایی شده و به واسطه آنها که مبالغی کلان هم از فردی که فرزند به او واگذار می شود دریافت می‌کنند واگذار می گردند و راهکار مناسب قانونی برای جلوگیری از تکرار این عمل به اعتقاد بنده آگاه کردن مادران از نحوه پیشگیری از بارداری ناخواسته توسط مسئولان خانه بهداشت و درمان در روستاها و محل های مشابه می باشد”.

او افزوده است: “فروش فرزندان توسط گروه‌ها یا باندها صورت می‌گیرد و در این بــانــدهـا کـسـانـی هـم شـنـاسـایـی فرزندان را بر عهده دارند و همین طور عواملی نیز در اداره ثبت احوال و آمار برای تهیه شناسنامه از طریق غیرقانونی وجعل گواهی های بیمارستانی، بنابراین جمعیت یا عوامل باندهای خرید و فروش نوزاد پول‌های کلانی هم از این طریق به جیب می زنند و مبلغ خیلی کم و غیرقابل توجه به والدین واقعی طفل می‌دهند. به گفته وی، در بسیاری موارد فقر و نداری خانواده فروشنده فرزند از یک سو و رفع نیاز عاطفی خانواده خریدار از سوی دیگر موجب می شود تا والدین چشمان خود را به روی مسائل حقوقی و پیامدهای منفی این کار ببندند و به راستی می توان نداشتن آگاهی حقوقی کافی مردم نسبت به خرید فرزندان غیرقانونی را دلیلی بر افزایش این کار ذکر کرد. شاید فرهنگ سازی و اطلاع رسانی عواقب فرزند فروشی از طریق آنها راهکار مناسبی برای کاهش این معضل باشد. ‌

به گفته وی، “بسیاری از حقوق‌دانان معتقدند که از دیدگاه فقهی و حقوقی موضوعی به نام خرید و فروش انسان وجود ندارد، بنابراین خلاف قانون است. در این میان به نظر می رسد پدیده فرزندفروشی بنا به نحوه عمل، زیرمجموعه عناوین مجرمانه دیگر قرار می‌گیرد”.

سخنان او را رضا جعفری، معاون دادستان تهران در امور جنایی هم تایید کرده و به ایسنا گفته است که “فرزندفروشی در قوانین جزایی کشور فاقد عنوان مجرمانه است”.

او می گوید: “متاسفانه در قوانین کشور، عنوان مجرمانه‌ی خاصی برای فرزندفروشی مقرر نشده است و لازم است همانگونه که قانونگذار در قوانین مختلف با احترام به کیان خانواده به عنوان اولین هسته‌ی اجتماع اقدام به وضع مقرراتی کرده است، در این رابطه نیز پدیده‌ی فرزندفروشی را مورد بررسی دقیق و کارشناسانه قرار داده و به قانونگذاری در قالب قوانین جزایی بپردازد”.

او این اظهارات را در پی تشکیل پرونده ای بیان کرده که ایسنا، آنرا چنین توصیف می کند: “زنی جوان با مشاهده‌ی یک پیرمرد به همراه دختر خردسالش، تصمیم گرفت به آنها یاری دهد و با توجه به آنکه پیرمرد را متکدی می‌دانست، مبلغی به عنوان کمک در اختیار او قرار داد.زن چند قدمی دور نشده بود که متوجه صدای پیرمرد شد که حاضر بود دختر یک‌ساله‌اش (فیروزه) را به مبلغ سه میلیون تومان بفروشد”.

رواج پدید “فرزند فروشی” در ایران در حالی است که اسماعیل احمدی مقدم، دو سال قبل گفته بود: “خوشبختانه ما در ایران با پدیده فرزند فروشی مواجه نیستیم. در سال ۶۶ ضمن تحقیقات میدانی باندهایی در زمینه قاچاق انسان و کودکان در ایران کشف شد که بعد از خریدن کودکان آن ها را از طریق پاکستان به کشورهای عربی می فروختند، اما در دو دهه اخیر این مظاهر زشت از سطح جامعه برچیده شده است”.

در همین باره، روزنامه خراسان می نویسد: “فرمانده نیروی انتظامی در حالی ادعا می کند که در دو دهه اخیر دیگر خبری از خرید و فروش فرزند در سطح جامعه نبوده است که کمتر از ۳ سال از دستگیری باند بزرگ معامله نوزادان در اصفهان می گذرد. به گزارش خبرگزاری فارس در ۳۰ دی ماه سال ۱۳۸۵ “اعضای شبکه بزرگ فروش نوزادان در ایران، که مدت ۷ سال در یکی از بیمارستان های اصفهان فعالیت می کردند، پس از دستگیری، به فروش ۱۴۵ نوزاد اعتراف کردند”.