تندبادی که به ایران رسید

نویسنده
مهرداد شیبانی

مهرداد شیبانی

در پایان هفته ای که “تندباد گونو” به ایران رسید و باعث شد قیمت نفت از مرز 70 دلار بگذرد، و همزمان با گردهمایی رهبران هشت کشور صنعتی جهان در هایلیگندام، آیت الله خامنه ای خبر از آن داد که جمهوری اسلامی “التماس” نمی کند و با “قدرت حق خود را” می گیرد.

هاشمی رفسنجانی اما در مراسم سالگرد بنیانگذار جمهوری اسلامی با اشاره به جنگ ایران و عراق، تعبیر خود از شرایط موجود رادر قالب این جمله به سمع حاضران رساند: “وقتی شرایط جنگ طوری شد که ادامه مبارزه به صلاح نبود [ایشان] با قاطعیت جام زهر را نوشیدند…”

قاطعیتی که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور برکشیده اصولگرایان، تعبیر خود را از آن با حمله مجدد به اسراییل و دادن درس ادبیات به رئیس جمهور جدید فرانسه نشان داد: “توصیه می کنیم مسئولان فرانسه با ادبیات آمریکایی با ملت ایران صحبت نکنند” زیرا “ما در حال حاضر از قدرتمندترین و وسیع ترین مجموعه‌‏های نظام سیاسی اجتماعی برخورداریم.” [پور محمدی، وزیر کشور دولت نهم]

در برابر این “مجموعه قدرتمند سیاسی ـ اجتماعی” بود که نورالدین پیرموذن، نماینده اردبیل ضمن آرزوی اینکه “هیچ دولتی در آینده شاهد این نابسامانی و به هم ریختگی وضعیت اقتصادی در کشور نباشد” اظهار داشت: “کسانی که زیاد حرف می‌‏زنند، کم عمل می‌‏کنند.”

وی در مورد “حرف های” رنگارنگ گردانندگان دولت نهم سخن می گفت که خود احمدی نژاد می داند “دروغ” است و “پشتوانه” ندارد. حرف هایی که اودر گفتن آنها تبحر زیادی دارد. او در همین راستا بود که خبر داد بعد از رای هند علیه ایران “نخست وزیر هند تماس گرفت و گفت نمی خواهیم این اتفاق در روابط دو کشور تاثیر منفی داشته باشد که ما هم گفتیم دیگر از این اتفاقات نیفتد”.

همان وقتی که رئیس دولت نهم از قاطعیت و وزیر وی از قدرتمندی سخن می گفتند، علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی در سوئیس و بعد از دیدار با خانم “میشلین کالمی ری” سخنانی گفت که مطبوعات از آن برداشت “تغییر مواضع” کردند. آن هم در حدی که سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی مجبور شد بلافاصله آن را به تمایل “اصحاب رسانه” تعبیر کند و نه دیدگاه “اصحاب سیاسی”. وی اظهار داشت: “در پرتو دیدارها و مذاکرات لاریجانی- سولانا هیچ تغییری در موضع ایران درباره تعلیق ایجاد نشده است و چنانچه آقای لاریجانی نیز اشاره کردند اصحاب رسانه تمایل بیشتری به طرح این مسأله دارند تا اصحاب سیاسی.”

به ویژه آنکه “زمان برای متوقف کردن برنامه هسته ای ایران خیلی دیر و تهران وارد مرحله جدیدی شده است”. [احمدی نژاد در گفت و گو با خبرنگاران]

در نگرانی از رسیدن به همین “مرحله جدید” بود که مارگارت بکت وزیر خارجه انگلیس از بررسی تحریم‌‏های جدید علیه برنامه هسته‌‏ای ایران خبر داد و مجله نیوزویک فاش کرد آمریکایی ها “نهاد” رهبری کننده شبه نظامیان عراقی را در”قلب سپاه پاسداران” شناسائی کرده اند. نام این نهاد “سازمان 9000” است.

اماواقعیت این است که “قاطعیت” درداخل کشور، نه فقط حرف می زند که عمل هم می کند. در طول هفته گذشته کمیته های انضباطی دانشگاه ها بر اساس رهنمود نهادهای امنیتی ـ نظامی هر روز تعداد بیشتری از دانشجویان را به “صلابه” کشیدند و ماموران تحت نظر سعید مرتضوی از “اعترافات” بیشتر جاسوسان آمریکایی خبر دادند. حسن حداد، معاون امور امنیتی دادستان تهران در گفتگو با خبرگزاری دانشجویان ایران اعلام کرد: “پژوهشگرانی که اخیراً به اتهام جاسوسی در ایران بازداشت شده اند پذیرفته ‌اند که اقداماتی انجام داده اند ولی می گویند که قصدشان کمک بوده است”. به گفته وی، در ارتباط با پرونده این دو پژوهشگر “افراد دیگری نیز شناسایی” و با آنها “برخورد” شده است.

دایره این “برخورد” اما به آمریکایی ـ ایرانی ها ختم نشد، احسان منصوری، دانشجوی دانشگاه امیر کبیر نیز هنگام دستگیری به حدی مورد ضرب و شتم قرار گرفت که به جای سلول 209 یکراست راهی بهداری زندان اوین شد. در عوض در حالیکه علی فرحبخش “نیاز به مداوای فوری” دارد، درخواست خانواده وی در این مورد توسط مقامات دادستانی رد شده است.

و این تازه در تهران بود. در شهرستان ها کار به جایی رسید که اکبر اعلمی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی از وزیر کشور پرسید: “مبنای دستگیری و بازداشت جمع کثیری از شهروندان استان‌‏های آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی، اردبیل و قم و دستگیری و بازداشت جمعی از فرهنگیان و محروم کردن آنان از برخی حقوق اجتماعی و شهروندی” و همچنین “مبنا و مجوز برقراری حکومت نظامی و اعمال محدودیت‌‏های شدید و ایجاد خفقان و جو رعب و وحشت در شهرستان اقلید و ضرب و شتم و سرکوب شدید مردم و تیراندازی مختلفی به نقص عضو نابینا شدن چندین نفر و همچنین هتک حرمت نسبت به بعضی از افراد و خانواده‌‏های محترم در این شهر” چیست؟

به این سئوال ها البته هنوز پاسخی داده نشده، همان طور که به اعتراض احزاب سیاسی در مورد برگزاری انتخابات در روز 24 اسفند: “همین است که هست.”[پاسخ ثمره هاشمی به معترضین] اما دو هفته پس از اعلام آمادگی محمود احمدی نژاد برای برقراری روابط با مصر “بار دیگر مساله تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی در تهران که از آن به عنوان یکی موانع ایجاد رابطه بین دو کشور یاد می شود” مطرح شد و حالا سردار محمد قالیباف منتظر ابلاغ دستور برای تغییر نام این خیابان است. بالاخره در یک جا باید “التماس” کرد و در یک جا باید از”قدرت” گفت.