حداقل از رضاخان بیاموزید

نویسنده

nateghnori.jpg

مازیار رادمنش

علی‌اکبر ناطق‌نوری عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز در جلسه جامعه اسلامی مهندسین گفت: «خیلی از آنها رای نیاورند رایحه خوش و غیر رایحه خوش و گروه‌های دیگر و همه این اصول‌گراها باید یک کاسه بشوند… در انتخابات آینده هم اگر رایحه خوشی جدا باشد، اگر ناخوشی جدا باشد، قطعا محکوم به شکست خواهد بود.» ناطق نوری در انتقاد از احمدی نژاد گفت: «می گویند که تا می‌خواهیم مفسدی را معرفی کنیم سر و صداها بلند می‌شود… برای مبارزه با مفاسد اقتصادی، ستادی هم تشکیل شد و سران در آن جمع می‌شوند اما اینها هیچ‌کدام درد را دوا نکرد، متاسفانه گاهی مبارزه با مفاسد اقتصادی، ابزار سیاسی می‌شود… باید درست و حسابی بروی ببینی مفسد اقتصادی کیست؟ نه این‌که یک دفعه بیایی اسم یک نفر را ببری و بگویی فلان شخص دو هزار میلیارد اختلاس کرده است و در تلویزیون هم نشانش بدهی و بعد بگویی ببخشید اشتباه شد یک صفر زیادی گفتیم… اولا اگر اشتباه کرده بودید چرا اعلام کردید و گفتید؟ بعدا دو هزار هم نه، 20 میلیارد آخر از کجا و از کی آورده؟… می‌گویند تا می‌خواهیم با مفسد اقتصادی برخورد کنیم سر و صدا در می‌آید، به نظر من این حرف بی‌ربطی است، شما اول بیایید آن مفسد را بگیرید و بعد اعلام کنید تا ببینیم صدای چه کسی در می‌آید؟ این که نشد کار، این‌که امنیت نمی‌آورد… اسم یک نفر را آوردند و در تلویزیون هم او را نشان دادند، من از یکی از مسوولان قضایی پرسیدم که این پرونده‌اش چه بوده که این‌طوری اسم بردند، او هم گفت که رییس بانک مرکزی به من گفته که اصلا این بنده خدا هیچ تخلف بانکی ندارد و جزو بهترین مشتریان ماست. روز قیامت می‌خواهی چه کار کنی؟»

ناطق‌نوری سپس به بیان مثالی از رضاشاه پرداخت و غیرمستقیم از احمدی‌نژاد خواست که حداقل از رضاشاه بیاموزد، وی گفت:«رضاشاه یک موقعی رفت مشهد بالای قبر نادرشاه با چکمه یک لگد به قبر نادر زد و گفت مرتیکه، تو چه آدم نادانی بودی؟ اول آدم کار را می‌کند بعد اعلام می‌کند، تو اول قبل از اینکه چشم در بیاوری اعلام می‌کنی که می‌خواهی چشم دربیاری؟ خوب چشم خودت را در آوردند،رضاشاه ظالم و جنایتکار می‌داند و بعضی‌ها نمی‌دانند.»

علی اکبر ناطق نوری کیست؟

منطقه نور در مازندران منطقه ای خاص است. پیدایش بهائیان در این منطقه باعث شد تا جریان مخالف آن نیز در منطقه نور مورد توجه خاصی قرار بگیرد. به همین دلیل تقریبا منطقه نور و آمل به لحاظ توجه به شیعه و دینداری همیشه در میان دیگر شهرهای مازندران که در دوران پهلوی نیز مورد توجه خاص پهلوی ها بود، موضوعیت ویژه ای دارد. علی اکبر ناطق نوری در سال 1322 در نور به دنیا آمد. وی همچون بسیاری از روحانیون در شبکه ای از ارتباطات خانوادگی روحانیت قرار داشت، که پس از انقلاب قدرت یافتن روحانیت این شبکه را محکم تر کرد. وی داماد آقای رسولی محلاتی، مسوول دفتر آیت الله خمینی در دوران زندگی اش و باجناق عباس احمد آخوندی، معاون سیاسی سابق وزارت کشور و وزیر مسکن سابق، شوهر خواهر رسولی ها، علی رسولی از مسوولان وزارت مسکن، جواد رسولی از مسوولان وزارت خارجه در دوران ولایتی، و از طریق رسولی محلاتی خویشاوند نزدیک حجت الاسلام صادق خلخالی، شوهر خواهر آقای رسولی محلاتی است. برادران علی اکبر ناطق نوری، عباسعلی که نماینده نور بود، در انفجار هفتم تیر به وسیله مجاهدین خلق در حادثه انفجار حزب جمهوری اسلامی کشته شد و برادر دیگرش، احمد ناطق نوری جزو معدود نمایندگان مجلس است که هفت دوره نماینده مجلس از نور و محمودآباد بوده است. علی اکبر ناطق نوری نیز پنج دوره نماینده مجلس بود.

علی اکبر ناطق نوری مثل بسیاری از روحانیون تربیت شده تهران، در کنار دروس فقهی تحصیلات دانشگاهی نیز کرد. او فارغ التحصیل رشته فلسفه اسلامی از دانشگاه تهران است و تحصیلات حوزوی خود را تا خارج فقه و اصول خوانده است. وی با زبان های عربی و انگلیسی آشنایی دارد. و در سالهای پیش از انقلاب تنها به فعالیت به عنوان یک روحانی می پرداخت و همیشه به عنوان یکی از پیروان آیت الله خمینی شناخته می شد. ناطق نوری در سال 1346 دستگیر شد و به زندان رفت و مدتی را در زندان گذراند. وی جامعه روحانیت مبارز را با کمک آیت الله مطهری و مهدوی کنی پیش از انقلاب تشکیل داد و همیشه یکی از اعضای فعال آن باقی ماند.

دوعکس، مردی سرشناس و مردی ناشناس

دو عکس از روزهای ورود آیت الله خمینی، یکی در بهشت زهرا و دیگری در مدرسه رفاه یک شخصیت سرشناس و یا شخصیت ناشناس را به ما نشان می دهد، اولی علی اکبر ناطق نوری است که در روز ورود آیت الله خمینی به کشور از لحظه خروج ایشان از هواپیمای حامل رهبر انقلاب در کنار وی بود و همراه با آیت الله مطهری و بهشتی تلاش کرد تا از حضور نیروهای نهضت آزادی مانند هاشم صباغیان و دیگران در کنار آیت الله خمینی جلوگیری کند. اما عکس دیگر در مدرسه رفاه و در روز 19 بهمن که همافران نزد آیت الله خمینی رفتند، تصویری از حمید نقاشیان که حالا دیگر شخصیتی گمنام است نشان می دهد. حمید نقاشیان از محافظان ویژه آیت الله خمینی در هنگام ورود به کشور بود، مدتی در سپاه فعالیت می کرد، سپس به همراه آیت الله ناطق نوری به وزارت کشور رفت و مدیرکل انتظامی این وزارتخانه شد و پس از آن به وزارت اطلاعات رفت و به دلیل نقشی که در تجارت اسلحه داشت، پس از مدتها زیر ضرب نیروهای وزارت دفاع قرار گرفت، به سوء استفاده و فساد مالی متهم شد و از صحنه سیاسی کشور کاملا حذف شد. البته بعید است که علی اکبر ناطق نوری، روحانی رفیق باز و کسی که به جوانمردی در میان روحانیون معروف است، دوست سابقش را از یاد برده باشد.

وزیر کشور روزهای سخت

علی اکبر ناطق نوری که نماینده مجلس بود، همزمان به عنوان یکی از روحانیون وفادار به آیت الله خمینی مامور ایجاد نهادی شد که در سالهای اول انقلاب نقش مهمی در مسائل اقتصادی کشور داشت. وی نماینده امام در جهاد سازندگی و رئیس این نهاد انقلابی بود، اگرچه باجناقش یعنی عباس آخوندی و دوست قدیمی اش، احمد پورنجاتی یکی به عنوان قائم مقام و دیگری به عنوان مسوول واحد پزشکی جهاد، این نهاد را اداره می کردند. این دوران دیری نپائید و از اوایل سال 1361 ناطق نوری وزیر کشور شد. وی وزارت کشور را که جز مدتی کوتاه دست غیر روحانیون نبود، از آیت الله مهدوی کنی تحویل گرفت و نیروهای خودش، یعنی پورنجاتی و عباس آخوندی را به آن وزارتخانه برد. او همچنین تلاش کرد از طریق ارتباط عباس آخوندی با شبکه دانشجویان انقلابی دفتر تحکیم وحدت گروهی از آنان را به این وزارتخانه بکشاند، نامهایی مانند حمید جلایی پور، غلامحسین کرباسچی، ابراهیم نبوی، محمد صادقی( فرزند آیت الله خلخالی) و بسیاری دیگر از نامهایی است که بعدها در وقایع سیاسی کشور، شنیده شدند. یکی از معاونین ناطق نوری، یعنی سید عبدالحسین معزی از شاگردان نحله فکری محمد رضا حکیمی بود و سالها در دفتر آیت الله خامنه ای به عنوان مسوول امور فرهنگی به کار پرداخت. ورود ناطق نوری به وزارت کشور، به فاصله کمی از بحران سیاسی 1360 صورت گرفت. وی پس از پنج سال وزارت، سرانجام در جبهه بندی چپ های دولت که پشتیبان میرحسین موسوی نخست وزیر بودند، مانند بهزاد نبوی و خاتمی و اکثر وزرای غیرسیاسی و راست هایی مانند دکتر ولایتی و پرورش و دیگران، جانب راست ها را گرفت و زمانی که آیت الله خمینی در پاسخ به رهبران موتلفه و اکثریت مجلس که مخالف موسوی بودند، به آنان گفته بود که شما حتی عرضه اداره یک نانوایی را ندارید، ناطق نوری مدتی به حالت قهر در وزارتخانه اش نیز حاضر نشد. دیری نگذشت که ناطق نیز از وزارت کشور رفت.

نماینده مجلس و بازرس ویژه

ناطق نوری پس از بیرون آمدن از وزارت کشور به همان جای همیشگی خود بازگشت، وی از تهران به عنوان نماینده انتخاب شد و در مجلس باقی ماند. در مجلس چهارم، نایب رئیس مجلس و در مجلس پنجم رئیس مجلس بود. همزمان با همین موارد وی از 17 دی ماه سال 1368 مسوول دفتر بازرسی آیت الله خامنه ای شد. مسوولان سابق این دفتر مانند جواد مادرشاهی و میرسلیم و دیگران متهم به عضویت در انجمن حجتیه بودند و حضور ناطق می توانست شبهه ها را برطرف کند و دفتری را که کاملا به دور از سیاست های نفوذ جناح های مختلف و کاملا همسو با شخص رهبری باشد، ایجاد کند. ناطق نوری بعدها در خاطراتش مسائل عجیبی را از تجربیاتش از کار در دفتر رهبری نوشته است.

رقابت با خاتمی و تیر خلاص

شاید بلایی که در انتخابات دوم خرداد 1376 بر سر ناطق نوری آمد، حاصل شخصیت خودش نبود، اما مجموعه ای از وقایع مختلف در رقابت های انتخاباتی باعث شد که ناطق نوری برخلاف منش نسبتا متعادلش در موقعیتی قرار بگیرد که تا مدتی طولانی به قول خودش « بعد از مجلس پنجم بنا داشتم کمتر سخن بگویم.» مذاکرات جواد لاریجانی با نیک براون مسوول میز ایران در وزارت خارجه انگلیس توسط رقبای انتخاباتی لو رفت و مهر انگلیسی بودن به پیشانی ناطق نوری خورد. جواد لاریجانی صریحا از انگلیسی ها خواستار حمایت از ناطق نوری شده بود. از سوی دیگر احمد ناطق نوری برادرش نیز با تشبیه ناطق به رضاخان پهلوی، یک موج منفی دیگر را علیه برادرش راه انداخت. احمد ناطق نوری در توصیف خود و برادرش گفته بود: « ما اینقدر پنیر را با انگشت شست مان روی نان می مالیدیم که انگشت مان ورم می کرد.» این جمله به مضحکه ای علیه ناطق نوری تبدیل شد. از سوی دیگر تبلیغاتچی های ناطق نوری در زیباسازی پوستر او چنان اغراقی کردند که این پوستر خود به برگ بازنده ناطق که رودرروی روحانی سیدی مانند خاتمی قرار گرفته بود، تبدیل شد. در خرداد 60 قوه قضائیه تحت ریاست آیت الله یزدی ولی زیر نظر شبکه وسیعی از نیروهای موتلفه اداره می شد. مجلس کاملا در دست راست ها بود و قرار گرفتن دولت در دست ناطق نوری می توانست وضع را کاملا یکسره کند. ناطق نوری بازی انتخابات را به بدترین شکل باخت، اما در کمال سیاستمداری پیروزی خاتمی را تبریک گفت و رفت تا به مشکل کوچکی که در گوشه خانه اش داشت و مثل خوره روح او را می خورد بپردازد.

پس از احمدی نژاد

ناطق نوری در انتخابات تیر 83 صریحا از علی لاریجانی دفاع می کرد و علاقمند بود که او رئیس جمهور شود. شاید اگر احمدی نژاد بازی هایش را بیرون شورای هماهنگی نیروهای انقلاب نکرده بود و از جلساتی که نامزدهای اصولگرا باید در آن حاضر می شدند تا نهایتا یکی از آنان مورد حمایت حکومت قرار بگیرد، سرباز نزده بود و به شورا که علی لاریجانی را برگزیده بود بی اعتنایی نکرده بود، علی لاریجانی امروز رئیس جمهور ایران بود و ناطق نوری نیز از وضع موجود رضایت بیشتری داشت. پس از روی کار آمدن احمدی نژاد ناطق نوری تقریبا دوباره به همان لاک سکوت خود بازگشت. اگر چه که مدت کوتاهی پس از بازی های احمدی نژاد در مورد امام زمان، گفته بود: «رئیس جمهور کارشناس مساله امام زمان نیست.»