جنبش سبز و انتخابات نهم مجلس

آرش بهمنی
آرش بهمنی

سید محمد خاتمی، گویا پیمان بسته است که تا آخر عمر، دوپهلو سخن بگوید و هر بار سخنان خود را در پوششی هزارلایه قرار دهد و به مخاطبان عرضه کند. خون به دل کردن حامیان و عصبانی‌تر کردن مخالفان، از روش‌هایی است که تنها خاتمی قادر است هم‌زمان آن را انجام دهد و هرگز هم درسی از آن نگیرد.

خاتمی در آخرین سخنان خود، اعلام کرده است: “اگر خروجی انتخابات این باشد که مردم احساس کنند که اولا کاندیداهایشان در انتخابات حضور دارند و ثانیا آرای اعلام شده همان آرای داده شده است و مقدمات انتخابات مانع حضورشان نشده، بر سلامت آن اطمینان خواهند یافت و همگی با اشتیاق در انتخابات شرکت می کنند. کف و خواست اصلاح طلبان را در گذشته و امروز چنین است:

 1- آزادی زندانیان و ایجاد فضای آزاد برای همه احزاب و گروهها و رفع محدودیت های نا به جا،

2- پای بندی همگان بخصوص مسئولان به قانون اساسی و اجرای همه جانبه و کامل آن بخصوص اهتمام به روح قانون اساسی؛

3- فراهم آوردن سازوکاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد.”

گرچه باید از خاتمی تشکر کرد که باب بحث درباره انتخابات مجلس نهم را از هم‌اکنون باز کرده تا نخبگان جنبش سبز درگیر آن شوند و در این باره به بحث و بررسی بپردازند، اما نکاتی چند در سخنان خاتمی مغفول مانده است.

1- آقای خاتمی معتقدند که این خواسته‌ها در “گذشته” نیز، “کف خواسته‌های اصلاح‌طلبان” برای حضور در انتخابات بوده است. در این‌جا چند سوال مطرح می‌شود:

الف- آن‌گونه که نگارنده در خاطر دارد آقای خاتمی در انتخابات مجلس هفتم، ریاست‌جمهوری نهم و مجلس هشتم شرکت کرده است. انتخابات مجلس هفتم، همان انتخاباتی است که حدود 80 نماینده مجلس و بیش از 2هزار نفر از کاندیداها در آن ردصلاحیت شدند. کاندیداهایی که وابستگی آن‌ها به جبهه اصلاح‌طلبانی بود که هنوز در حاکمیت پست و مقامی نداشتند و نه نیروهای منتقد وضع موجود. آقای خاتمی پس از تشر رهبر جمهوری اسلامی و تهدید سپاه پاسداران، در این انتخابات شرکت و دیگران را نیز تشویق به حضور کردند. آیا به نظر آقای خاتمی، انتخابات مجلس هفتم از نمونه‌های انتخابات آزاد بوده است؟

انتخابات ریاست‌جمهوری نهم، در زمان حضور آقای خاتمی در وزارت کشور به انجام رسید. پس از برگزاری دور اول این انتخابات، تقریبا تمامی کاندیداها – مصطفی معین، مهدی کروبی، اکبر هاشمی رفسنجانی – معتقد بودند که جریانی سازماندهی شده در این انتخابات وجود داشته است. آیا این انتخابات به ن

ظر آقای خاتمی، از مصادیق انتخابات سالم بوده است؟

انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی، پس از ردصلاحیت گسترده کاندیداهای ردیف اول و دوم – و در مواردی سوم -  اصلاح‌طلبان انجام شد. بنا به گفته ایشان، اصلاح‌طلبان تنها در 134 کرسی امکان رقابت داشتند. پس از برگزاری انتخابات نیز اکثریت قریب به اتفاق کاندیداها، نسبت به سلامت انتخابات تشکیک کردند. این اعتراضات، حتی توسط محمد خوش‌چهره، حامی محمود احمدی نژاد در انتخابات نهم و نماینده مجلس هفتم نیز ابراز شد. آیا به نظر آقای خاتمی، انتخابات مجلس هشتم از نمونه‌های انتخابات سالم و آزاد بوده است؟

دقت کنید که نگارنده، سقف انتخابات آزاد را نه حضور همه چهره‌ها و سلایق، بلکه تنها حضور نیروهای اصلاح‌طلب – هم‌چون اعضای حزب مشارت و سازمان مجاهدین انقلاب – فرض گرفته است.

نتیجه آن است که گرچه آقای خاتمی همواره پیش از انتخابات چنین بحث‌هایی را مطرح کرده، اما همواره در هنگام عمل، خود را ملتزم به سخنان خود نمی‌داند.

ب- فرض می‌گیریم – فرض محال، محال نیست - که حاکمیت حاضر شد شرایط را به زمان انتخابات مجلس هشتم در اسفند 86 برگرداند. یعنی تمامی زندانیان عضو احزاب اصلاح‌طلب آزاد شوند. (روزنامه‌نگاران، فعالان دانشجویی و اعضای احزابی چون ادوار متاسفانه هم‌چنان در زندان هستند!) از آن‌جایی که یک بار این مساله تجربه شده است، آقای خاتمی در چنین انتخاباتی شرکت خواهند کرد. سئوال این است: اعضای فعلی اصلاح‌طلبان مجلس، چه کرده‌اند که شایستگی دارند دوباره آن‌ها یا افرادی مشابه را به مجلس بفرستیم؟ آیا غیر از این است که اگر تشتت آرای اینان نبود، صادق محصولی با رای اعضای فراکسیون اقلیت، به عنوان وزیرکشور انتخاب نمی‌شد؟ آیا غیر از این است که آن‌ها از هر فرصتی برای حمله به موسوی و کروبی استفاده می‌کنند؟ آیا آقای خاتمی در خاطر دارند که این افراد ذیل شعار “یاران خاتمی” به مجلس راه یافتند؟

پ- فرض می‌گیریم که همه شرایط مورد نظرآقای خاتمی محقق و انتخابات مجلس نهم برگزار شد. با توجه به آنچه که درانتخابات ریاست جمهوری در سال 88 رخ داده است، چه تضمینی وجود دارد که از آرای مردم محافظت شود؟ آیا آقای خاتمی، به تیمی که در حال حاضر در وزارت کشور و شورای نگهبان مستقر هستند، اعتماد کافی دارند که شمارش آرای مردم را به دست آن‌ها بسپارند؟

ت- چه اتفاقی رخ داده و چه تحولاتی در سطوح بالاتر قدرت رخ داده است که آقای خاتمی از هم اکنون بحث شرکت در انتخابات را با پیش شرط هایی مطرح می کنند؟ آیا جنبش سبز اخیرا حضور و بروز گسترده خیابانی داشته که منجر به عقب نشینی حاکمان شده است؟ آیا در عرصه بین المللی تحول خاصی رخ داده که شرایط را به نحوی تغییر داده که حاکمان خواستار حضور اصلاح‌طلبان در عرصه انتخابات شده و اکنون آقای خاتمی از موضع قدرت شروطی برای آن‌ها تعیین می‌کند؟

2- سخنان آقای خاتمی، تنها در یک وجه آن، قابل تامل است. انتخابات مجلس نهم در پیش است و جنبش سبز نمی‌تواند از این مساله، به راحتی عبورکند. تجربه نشان داده است که تحریم انتخابات از سوی اپوزیسیون در سی سال گذشته، عملا به نتیجه خاصی نرسیده است. حتی در انتخابات مجلس هفتم که با تحریم احزابی چون مشارکت و سازمان مجاهدین همراه شد، 49 درصدمردم در انتخابات شرکت کردند.

از سوی دیگر حضور در چنین انتخاباتی، بدون پیش شرط و یا با شرایط مشابه انتخابات قبلی، عملا غیرممکن است. هر گروه اصلاح طلبی که بخواهد در این انتخابات شرکت کند، باید نخست به مردم پاسخ دهد که چه موضعی در مقابل اتفاقات رخ داده پس از انتخابات و سرکوب و کشتار مردم دارد. یعنی در واقع، گروه‌های اصلاح طلب، در مقابل یک دوراهی قرار دارند که هر دوی آن‌ها، به بن بست می رسد.

به نظر می رسد جنبش سبز باید به دنبال آن باشد که از فرصت انتخابات مجلس نهم، به گونه ای به نفع خود بهره‌برداری کند. اینکه برای استفاده از فرصت انتخابات، بادی چه راهکاری اندیشیده شود، تنها در صورتی مفید است که همه اقشار جنبش سبز، وارد بحثی همگانی در این زمینه شوند. بحثی که نتیجه آن ازدل خرد جمعی و نه از سخنان پدرخوانده‌ها حاصل شود.