انتخابات: همه جای دنیا انتخابات برگزار می کنند که حاکم جدید رو انتخاب کنند، ما انتخابات برگزار می کنیم که حاکم قبلی را ساقط کنیم یا قبلی ثابت کنه که هنوز باید حاکم باشد.
اقتصاد: همه جای دنیا اقتصاد عاملی است که باعث می شود مردم در انتخاب قبلی شان تجدید نظر کنند، در ایران اقتصاد وسیله ای است برای اینکه مردم نتوانند در انتخاب قبلی شان تجدید نظر کنند.
فرهنگ: در همه جای دنیا فرهنگ آداب و سنن مردم است که دولت کمک می کند تا حفظ شود، در ایران فرهنگ آداب و سنن مردم است که دولت سعی می کند آن را از بین ببرد، و مردم سعی می کنند به زور نگهش دارند.
دانشگاه: در همه جای دنیا دانشگاه جایی است که در آن جوانان علم می آموزند تا یا با دانش بیشتری زندگی کنند و یا به مردم خدمت کنند، در ایران دانشگاه جایی است که در آن جوانان علم می آموزند، که یا با حکومت مبارزه می کنند، یا بروند خارج برای خدمت به مردم یک کشور دیگر، یا برای خدمت به دولت به سفارتخانه های خارجی حمله کنند.
زندان: در همه جای دنیا زندان جایی است که آدمهایی که برای جامعه خطرناک هستند، نگهداری می شوند تا وقتی خوب شدند آزاد شوند، در ایران زندان جایی است که آدمهایی که برای جامعه مفید هستند در آن نگهداری می شوند تا وقتی که قول بدهند دیگر به مردم کمک نکنند و آزاد شوند.
خیابان: در همه جای دنیا خیابان جایی است که مردم برای خوشگذرانی به آنجا می روند، در ایران خیابان جایی است که بسرعت از آن رد می شوند که به خانه برسند و خوش بگذرانند.
جنگ: در همه جای دنیا جنگ عاملی است که دولت تلاش می کند اتفاق نیافتد تا مردم راضی تر باشند و دارای قدرت بیشتر، در ایران جنگ عاملی است که دولت تلاش می کند اتفاق بیافتد تا مردم بیشتری از بین بروند و مردم قدرت بیشتری نداشته باشد در عوض بسیجی ها در جبهه های بی قانون هر کاری دلشان خواست بکنند.
پلیس: در همه جای دنیا پلیس گروهی از آدمهای قوی هستند که وقتی آدم آنها را می بیند احساس امنیت می کند، در ایران پلیس گروهی از آدمهای مریض هستند که وقتی آدم آنها را می بیند احساس وحشت می کند.
ارتش: در همه جای دنیا ارتش گروهی است از مردمی که دیده نمی شوند، ولی از مرزهای کشور حفاظت می کنند، در ایران ارتش همان دولت است، کسی هم از مرزها حفاظت نمی کند.
دولت: در همه جای دنیا دولت گروهی از مدیران و سیاستمداران و کارمندانی است که به مردم خدمات می دهند تا زندگی راحت تر شود، در ایران دولت گروهی از نظامیان هستند که جلوی مدیران و سیاستمداران و کارمندان را می گیرند که مردم سختی زندگی در این جهان را عمیقا بفهمند.
سفارتخانه: در همه جای دنیا سفارتخانه خاک یک کشور بیگانه است که مردم از آن ویزا می گیرند تا به آن کشور بروند و با آن آشنا شوند، در ایران سفارتخانه یکی از دفاتر جاسوسی کشور خارجی است که بسیجی ها به آن حمله می کنند تا بعدا دولت به آنها خسارت بدهد و مردم برای گرفتن ویزا به یک کشور خارجی بروند تا از آنجا ویزای یک کشور خارجی تر را بگیرند.
خانواده: در همه جای دنیا خانواده نهادی است که پس از دو سال آشنایی میان یک زن و مرد تشکیل می شود و احتمالا ده سال بعد جدایی اتفاق می افتد، در ایران خانواده نهادی است که بعد از ده روز عشق تشکیل می شود و دو سال بعد رابطه زن و مرد تیره می شود و سی سال با هم زندگی می کنند.
اعتیاد: اعتیاد در همه جای دنیا یک فاجعه است که باعث می شود زندگی عادی آدم به لجن کشیده شود، در ایران اعتیاد یک اتفاق عادی است که باعث می شود آدم متوجه به لجن کشیده شدن زندگی نشود.