اردیبهشت آخرین گلهای سرخش را نثار فلات قدیمی می کند و موج خون مغولان از سر ایران می گذرد. آنان که رژیم گذشته ایران را روسفید کردند، اکنون بر یورش تازیان و مغولان پیشی می گیرند.
دو برادر برچوبه دار می رقصند . مدعیان فرهنگ که شبانه روز مردمان را به عشق و مهربانی دعوت می کنند، حتی اجازه نمی دهند این دو برادر، درلحظات پیش از مرگ مادرخود را درآغوش بکشند.
احمد صد رحاج سید جوادی که همه عمر به راه آزادی رفته ، محضر مهندس بازرگان و یداله سحابی درک کرده ، دستان مهربان آیت اله طالقانی را فشرده، مهر ایران را دیده که چسان درچشمان پروانه و داریوش فروهر شعله برکشیده، پیرانه سر بانگ بر می کشد. او به مناسبت پنجاه سالگی “ نهضت آزادی ایران” می گوید:” ازحمله مغول به اینسو «ایرانیت و اسلامیت» به حد کنونی مورد «یورش» قرار نگرفته است.”
مغولان نه داعیه فرهنگ داشتند، نه از مهر ورزی می گفتند، نه خود رانماد عدالت می دانستند.
طالبان شیعی که “یورش مغول” را و” هجوم تازیان “ را از سکه می اندازند، شناسنامه ایرانی دارند. شکر فارسی دردهان می جوند وخون تف می کنند.
اگر “ تازیان” بزرگترین کتابخانه ایران را به آتش سوختند، اینان درمقابل چشمان جهانیان کتاب ها را که خوداجازه داده اند، دسته دسته از نمایشگاه تهران به غارت می برند.
هفته آخر اردیبهشت با رقص “ هشت نفر در آذربایجان غربی” برسر دار شروع می شود. پیرمرد بهائی را در شهری شمالی ز نجیر بر پامی گردانند. گناهش تنها این است که آئین دیگری دارد.
هما دروتی پروز ، خبرنگار الجزیره که ملیت های آمریکائی و کانادائی و ایرانی دارد، در فرودگاه دمشق دستگیر می شود و از زندان جمهوری اسلامی سر درمی آورد.
خبرنگارایرانی دیگری در”فرونت لاین” برگی از پرونده طالبان شیعه را به ثبت تاریخ می دهد که روح مغولان هم ازآن بی خبر است. ستاره ثابتی می نویسد:“سی سال بعد از انقلاب، خارجی ها تحت قوانین ایران «بیشتر برابر» هستند. آیت اله خمینی، توانست با انتقاد از قوانین کاپیتولاسیون ـ -مجموعه قوانینی که شهروندان امریکا را از تحت تعقیب کیفری بودن در ایران مصون می داشت-ـ به رهبر مخالفان شاه تبدیل شود. او در یک سخنرانی گفت که یک آشپز امریکایی می تواند در ایران مرتکب قتل شود، بدون اینکه مورد مجازات قرار گیرد .اما در عوض یک وزیر ایرانی می تواند در امریکا مورد مجازات قرار بگیرد، هرچند که کوچکترین عمل خلافی انجام داده باشد. در یک پیچ عجیب سرنوشتی در همان جمهوری اسلامی الهام گرفته از ایت اله خمینی، و درست سه دهه بعد، اگر خارجی باشید احتمال اینکه مورد شکنجه یا تجاوز قرار بگیرید بسیار کمتر است تاوقتی که یک ایرانی هستید. هنوز بهتر است که یک خارجی باشید. “
ایرانی باشی، در ایران باشی، حتی اگر سگ کوچکی باشی از “مهرورزی” به تو دریغ نمی کنند. یکی از دخترکانم روی فیس بوک می نویسد:” سگ کوچکم را گرفتند و آنقدر زدند که وقتی رهایش کردند، کنار جوی آب خورد و مرد.”
مغولها ، هشت قرن پیش به ایران یورش آوردند. کشتند و خوردند و بردند. هر دو بخش حاکمان ایران امروز چنین می کنند.
“آقای نخعی ” مدیرکل پیشگیری از قاچاق ، از میلیادرها دلار “قاچاق” مواد غذائی خبر می دهد : “حدود سه میلیارد دلار مواد غذایی خارج می شود.”
و تنها دوقلم از واردات قاچاق به این شرح است:« 50 درصد مصرف داخلی یعنی حدود 50 هزار تن چای »و«750 میلیون دلار وسایل آرایشی .»
این مرزهای بیکران به روی که می تواند باز باشد جز سپاه ؟ در” جنگ گرگها” ،این هفته “جریان منحرف” به “ باند” تغییر ماهیت می دهد و طبق معمول به “ دشمن” پیوند می خورد. حسن فدایی می گوید:” جریان انحرافی برای ارتباط با آمریکا و سرویسهای جاسوسی برنامه دارد.”
ومعلوم می شود رئیس جمهور-ـ لابد برخلاف رهبر-ـ دارای “روحیه خود محوری” است، “ دیکتاتوری رضاخانی دارد” وطبق” منطق دیکتاتورها”میخواهد کشور را به تنهایی اداره کند.” و:” جریانی را برای ورود به انتخابات راهاندازی کرده است.”
سپاه که صاحب اصلی اقتصادایران است و سردارانش به “ صد میلیارد” کمتر می گویند پول خرد، در جنگ قدرت خامنه ای – احمدی نژاد، فعلا طرف اولی را دارد و دست در دست کسانی که جامه امام زمانی را از تن دولت می کنند و لباس تبهکاری به قامتش می پوشانند.
از” پرونده ۴۵۰ میلیارد تومانی کیش “، ” پرونده واگذاری زمین های دولتی در لواسان و شمال کشور “ پرده برداری می شود.“طرح پیچیده” و “تبانی”برای” تصرف “ دو شرکت خودرو سازی بزرگ ایران؛کارخانه های سایپا و ایران خودرو از پرده بیرون می افتد.
بله. خانم ها !آقایان، دعوا بر سر غارت ثروتی است در قدو قامت ایران که مغولان خوابش را هم نمی دیدند.
و اصلا نگران مردم هم نباید بود. گوش کنید “رهبر” یکی ازجناحین که محمود احمدی نژاد باشد در تلویزیون جمهوری اسلامی ، می گوید: “تنها کشور در کره زمین هستیم که هیچ خانوادهای در آن گرسنه نیست”.
و درهمان حال نیروهای امنیتی و انتظامی کشور در حال سرکوب موج اعتراضات کارگری در کاشان، رشت، سیرجان، تبریز، و اهواز هستند. کارگرانی که ماههاست حقوق نگرفته اند، تابلوهائی در دست دارند که رویش نوشته شده:” ما گرسنه ایم… “
و حتما به خاطر همین است که « ایران به قدرت نوظهور اقتصادی دنیا تبدیل شده است»، و«مسئولان صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی اعلام کردهاند با این کار در ایران شاهد یک معجزه هستیم.»
البته معلوم نیست مسئولان صندوق بین المللی پول و بانک جهانی کجا این معجزه را اعلام کرده اند، اما اخبار وگزارش ها در مورد مشارکت نظام درسرکوب مردم سوریه دیگر جهانگیر شده است.
پیداکردن گزارشی شبیه” لا راسون” در مطبوعات معتبر جهان کار دشواری نیست.این نشریه تحت عنوان«انتقال تکنیک های سرکوب به سوریه» می نویسد:“شلیک به سوی مردم و بازداشت های گزینشی تظاهرکنندگان همه برای ایجاد رعب و وحشت است. این شیوه متعلق به یک نام آشناست: سردار احمدرضا رادان، نفر شماره دو نیروی انتظامی ایران و کسی که دو سال پیش به طور مستقیم دستگیری ها و زندان کهریزک را هدایت می کرد. در آن زندان صدها نفر از مخالفان حکومت به شکلی وحشیانه و غیرانسانی شکنجه شدند، مورد تجاوز قرار گرفتند و برخی نیز کشته شدند. اکنون چند روزی است که همان شیوه ها توسط دمشق مورد استفاده قرار می گیرد، و هدایت کننده آنها همچنان سردار احمدرضا رادان است. “
انقلابی که «انفجار نور»عنوان داشت، می خواست فرهنگ به جهان هدیه کندو در عهد احمدی نژاد” مهرورزی” راپیشه کرد، اکنون ترور وتروریست به جهان صادر می کند.
بیچاره مغولها ، کجا ایرانیان رابه کشتن مردم دنیا روانه کردند؟
و البته هنوز” ویرانی شهرها و روستاها” به نام مغولان است و طالبان شیعی به سرعت تمام می روند تا باکشاندن ایران به دامان جنگی ویرانگر دراین زمینه هم ازغارتگران وحشی هشتصد سال قبل پیشی بگیرند.
این هفته اخبار تازه ای از” قاچاق اسلحه ایران به سوریه” منتشر می شود. بر اساس یک گزارش محرمانه سازمان ملل متحد، ایران و کره شمالی «به طور مداوم» به «تبادل فنآوری موشکهای بالستیک با یکدیگر پرداخته و بدین ترتیب مفاد تحریمهای سازمان ملل را نقض کردهاند.»
نتیجه همایش دوحه تبدیل شورای خلیج فارس به جبهه ای علیه ایران است . شعیب المویزری نماینده مجلس کویت از ایران می خواهد مفاد بیانیه شورای همکاری خلیج فارس را “ خوب بخواند.”
بیانیه می گوید:“ایران از طریق دامن زدن به اختلافات قومی میان شهروندان و به مخاطر انداختن حاکمیت ملی، استقلال اعضای کشورهای شورای همکاری و زیر پا گذاشتن اصل حسن همجواری، قوانین بین المللی و منشور سازمان ملل و مصوبات سازمان کنفرانس اسلامی در امور این کشورها مداخله می کند. “
جواد اکبرین ، در مقاله ای خواندنی و با استناد به داده های روزنامه الشرق الاوسط ، جنگ را درافق منطقه می بیند. جنگی که ایران را سراسر ویران و خاطره مغولان را کهنه خواهد کرد.
بیهوده نیست که یک فرمانده سپاه می گوید:” سال آینده، خونین است.”
تا سربداران، سربردارند و مغولان جذب فرهنگ ایران شوند فصلی دراز گذشت و تا حکومت های ایرانی مستقر گردند،قرنی.
اما ایران دلاور به تمامی طالبان شیعی-ـ نو مغولان-ـ را درمحاصره دارد. سه ماه اززندانی کردن رهبران جنبش سبز می گذرد. شکاف بین جناح های حکومت عمیق وپر نشدنی است. ماندن احمدی نژاد عذابی است و رفتنش بحرانی در پی دارد. بر تیرک نظام که بر سر نیزه استوار است، ترک افتاده است. خیمه و خرگاه از این ترک می لرزد.
فریاد درست از همانجائی بر می خیزد که انتظارش نمی رود.آبی و قرمز یکی می شوند:
- نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران…
ترانه زیبای داریوش در فیس بوک می درخشد:
نه تیر و دشنه
نه دار و زندون
ستاره هارو از شب نترسون……….
کلیپی از گروه کیوسک – آقا نگه دار-ـ فصلی نو را در موسیقی ایران رقم می زند. همه ایران در آن موج می زند. اندوه و شادی. مبارزه وشکست.
باترانه می گریم. ومی گویم:
آهای بچه ها ما پیاده نمی شویم. ایران مال ماست. یادتان هست؟ سیاوش گفت :“وطنم قلب من است. قلب من زندانی است .”
مامغولان را شکست داده ایم. تازیان را تسلیم کرده ایم.راه درازی آمده ایم. ما پیاده نمی شویم. ما مثل قرمز وآبی دست دردست هم می دهیم.
- جانم فدای ایران..
وما خواهیم رفت تا سخن بایزید بسطامی در تذکرة الأولیای عطار نیشابوری که درحمله مغولان جانباخت.
“به صحرا شدم. عشق، باریده بود و زمین، تر شده. چنان که پای به برف فرو شود، به عشق، فرو میشد”!
و عشق خواهد بارید.