هنربندان

نویسنده
علیرضا رضائی

اعلام موجودیت تیم ضد ملی شوتبال هنربندان  

طبق اخباری که طبق معمول فقط به ما رسیده در نواحی انتهائی سال 89 ده نفره‌ از هنربندان یک تیم ضدملی شوتبال (شوت زدن داخل سالن) تشکیل دادند.

 شوتی،سخنگوی این تیم اعلام کرد: “اصولاً خانواده‌ی هنربندان صدها عضو فعال دارد لیکن از این جمع تنها افرادی به تیم ملی دعوت شدند که توانائی شلیک شوت سرکش به دروازه‌ی خودی و تکل جفت پا از پشت داشته باشند تا بتوانند قله‌های پس‌رفت هنری را تند تند و چهار دست و پا طی بکنند.”

 براساس اطلاعات این سخنگو که قبلا در تیم دیگری “مجاهد”ت می کرده،تیم ملی شوتسال هنربندان اساساً فاقد هرگونه دروازه‌بان بوده و چه بسا تیمی که می‌خواهد به خودش گل بزند اصولاً دروازه‌بان می‌خواهد چکار و لذا این تیم بجای یازده بازیکن، ده تا شوتی بیشتر ندارد. اسامی بازیکنان و نحوه‌ی استقرارشان در زمین به این شرح اطلاع رسانی شفاف می‌گردد:

1-    شوتچی یکم محمدرضا شوت شریفی نیای اصل شوتی. نامبرده در همه جای زمین بطور شناور بازی می‌کند و چون دارای فیزیک بسیار مناسبی برای روی آب ماندن دارد لذا همه جای زمین شناور است. در حال حاضر وی با حضور در تمام عناوین بازیگری، گریم، تیتراژ، دکور، صحنه، انتخاب و کشف بازیگر (فقط خوشگلاش)، بعنوان کاپیتان تیم هنربندان بوده بازیکنان دیگر عمراً اگر بتوانند صد سال دیگر جای او به خودشان و دیگران شوت بزنند. وی همچنین بعنوان یکی از دستگیره‌های آویز به بیت رهبری نقش فعالی داشته بدلیل حال بهم خوردگی از ذکر سایر موارد شوتی او خودداری می‌کنیم.

 

 

2-    شوتعلی مفتخر با نام هنربندی علیرضا افت‌خواری (املاء کلمه کاملاً غلط است ولی خب همینیه که هست). وی بعنوان فوروارد مرده خور در نوک حمله بازی می‌کند و به همین جهت دارای نوک درازی است. بعضیها گفته‌اند کسی که چهار چرخ برود توی بغل یک نوک دراز دیگر و همزمان خر کیف هم بشود اصولاً بازیکن خجسته‌ای است؛ لیکن چون خجسته نام ضعیفه‌ی قبله‌ی عالم است بطور جایگزین به ایشان شنگول گفته می‌شود. بازیکنان شنگول اصولاً آدمهای خوشحالی هستند و در آب سر بالای محوطه‌ی هجده قدم ابوعطا می‌خوانند.

 

 

3-    شوتیار احمد نجفی متولی امور آستان مقدس بیت و چاه جمکران. این بازیکن بدلیل قد بلند بعنوان سر زن در تیم هنربندان بازی می‌کند. ولی چون قدش بلند است و خون به مغزش نمی‌رسد، موقع سر زدن بجای آنوری می‌زند اینوری و بعد بخاطر گلی که به تیم خودشان زده خوشحال می‌شود. وی همچنین بدلیل تیغ ریش و سبیل و فیگور بازیکن کاملاً مناسبی برای عکسهای دریافتی توسط دوربین خبرگزاریهای حکومتی است.

 

 

4-    شوتسود شوت نمکی. نامبرده بدلیل مهارت در استفاده از چماق قرار بود اول بازیکن تیم هاکی بشود،ولی چون بلد نبود هاکی را بنویسد به تیم شوتسال دعوت شد. وی از جهت تمام کمالات شوتکی کاملاً تکمیل بوده فقط یک ایراد دارد آنهم اینکه خیلی بد ترکیب است. تا این لحظه در مجموع چهارصد و سی و دو میلیون و پانصد و شصت و هشت جزّ جیگر برای مهارتهای فردی این بازیکن از نقاط مختلف ارسال شده که رکورد عظیم و غیر قابل رقابتی در تاریخ سینماست.

 

 

5-    شوتوانه معصومی. وی قادر است با تب 39 درجه چنان گلهائی به تیم خودشان بزند که تماشاگرنماها کف بکنند. گفته می‌شود بعد از شوتیدن تب ایشان با تبسم رهبری فوری خوب می‌شود. ولی بعضیهای دیگر نیز می‌گویند وقتی معظم له به ایشان تبسم می‌نماید همزمان توی دلش می‌گوید شوت خودتی. شوتوانه معصومی یکی از استعدادهای گم شده‌ی هنربندان بود که در سال 89 ناگهان با یک شوت برق آسا به زیر طاق خودشان کشف شد و برای ایجاد تعادل خواهران و برادران هنر شوتی فوراً به تیم شوتسال دعوت شد.

 

 

6-    فرج الله سلحشوت. تخصص اصلی این بازیکن سرقت مسلحانه‌ی فیلم و فیلمنامه است و به همین جهت در مسابقات شوتسال از او برای دزدیدن رأی داور استفاده می‌شود. وی همچنین در دزدیدن توپ، دزدیدن بازیکن حریف و سایر انواع دزدی در زمین مسابقه کاربرد فراوانی دارد و گذشته از این تخصصهای منحصر بفرد با قیافه‌ی بدون گریم او می‌شود سی‌تا فیلم وحشتناک دزدی ساخت.

 

 

7-    شوتعلی سبزشوتواری. وی شاعر، فیلسوف، ادیب، محقق، فرزانه، مهین، خجسته و رسماً به اندازه‌ی کل لالیگا شوت است. هنوز کسی نمی‌داند در زمان کودتای 28 مرداد که این شوتعلی رفت خودش را بعنوان انقلابی به کلانتری معرفی کرد چرا هرچی اصرار کرد دستگیرش نکردند. طبع شوت وی عموماً در بیت رهبری شکفته می‌شود و دارای هشتاد دیوان منتشر نشده شامل شوتیات، شوت طویل، شوتنوی معنوی و امثالهم است. وی همچنین از نظر سن شوتیدن رقابت تنگاتنگی با احمد جنتی شوتزن پیشکسوت تیم نظام دارد و پس از میلیونها سال هنوز زنده است.

 

 

8-    شوتید قاسمی. وی قادر است با آر.پی.جی و خمپاره 60 فیلمبرداری بکند و لذا یک منتقد شوتنمائی بزرگ محسوب می‌شود. شوتهائی که وی بیشتر در تلویزیون می‌زند بقدری سنگین است که تیرآهن را خم می‌کند. نامبرده همچنین قوه‌ی کشف عظیمی دارد و مثلاً از نشان دادن آدامس در فیلم می‌تواند بفهمد که استکبار قصد معتاد کردن ملت مظلوم فلسطین را دارد. هنوز هیچ اثر هنری از ایشان در هیچ جای جهان ثبت و درج نشده (تو بگو حتی یکی) لذا ایشان بعنوان پر رو ترین شوتزن تاریخ مسابقات شناخته می‌شود.

 

 

9-    شوتهاب حسینی. وی نیز از استعدادهای نوشکفته‌ی مدعو به تیم ملی شوتسال است و ظاهراً اصرار زیادی دارد که ما به او عنایت داشته باشیم. البته شوتهاب هنوز تجربه‌ی زیادی در پوشیدن پیراهن تیم ملی شوتسال ندارد و قصد ما در اینجا از ذکر نام او صرفاً این بود که بگوئیم داداش ! ساملکم ! (یعنی حواست باشه، حواسمون هست)

 

 

10- شوتیدون جیرانی. ما البته اولش قرار بود ایشان که نامه نوشت گریه کرد به شوتیدن نامبرده کاری نداشته باشیم وچه بسا که یکبار هم درباره شوتهای سرکش او یک چیزی نوشتیم منتشر نکردیم. ولی حالا که بحث تجلیل از شوتزنهای تیم ملی هنربندان پیش آمد نتوانستیم این بی‌عدالتی در مورد او را تحمل کنیم و اسمش را نبریم. از همینجا به شوتیدون اعلام می‌نمائیم که می‌تواند ظرف 365 روز آینده یک نامه‌ی دیگر بنویسد گریه بکند تا ما این مطلب را هم منتشر نکنیم!