دوماه ازشب های “قدر” گذشت تا محمود احمدی نژاد سه وزیرباقی مانده برای تکمیل قافله جدیداش را به مجلس معرفی کند.
این که چرا شب های قدر را باید به عنوان تاریخی مناسب برای محاسبه زمان معرفی سه نفر باقی مانده از کابینه جدید پذیرفت تا نمایندگان ببینند می توان به آنان برای سکانداری وزارت خانه های نیرو، رفاه و آموزش و پرورش اعتماد کرد یا نه را باید از محمود احمدی نژاد پرسید.
چرایی اش هم به آن زمانی بر می گردد که احمدی نژاد دو ماه پیش نامه یی به مجلس شورای اسلامی نوشت و فاطمه آلیا و علی ذبیحی را به عنوان افرادی معرفی کرد که از نظراوشایستگی لازم برای به دست گیری وزارت خانه های آموزش و پرورش و نیرو را دارند؛ اما ظهرهمان روزی که نامه معرفی این دونفردرمجلس قرائت شد او تصمیم خود را تغییر داد و اعلام کرد که مجلس باید نامه اش را پس بدهد.
محمد رضا باهنر، نایب رئیس دوم مجلس که در غیاب لاریجانی و ابوترابی بر صندلی ریاست نشسته بود هم اعلام کرد احمدی نژاد نامه معرفی آلیا و ذبیحی را پس گرفته است و اعلام آنان به عنوان وزیران پیشنهادی آموزش و پرورش و نیرو که صبح همان روز ازجانب خود او صورت گرفته بود از اعتبارساقط است ونیازی نیست نمایندگان به بررسی کارنامه این دو نفر بپردازند.
دلیل این روند و آیند غیر معمول هم آن گونه که باهنر گفت این بود که با توجه به شب های “قدر” این نامه پس گرفته شده است و پس از این آیین دینی احمدی نژاد سه نفر باقی مانده را معرفی خواهد کرد.
آن موقع هم البته کسی از پاسخ این پرسش مطلع نشد که چگونه احمدی نژاد پیش از معرفی گزینه های پیشنهادی وزارت خانه های آموزش و پرورش و نیرو، اززمان شب های قدراطلاع نداشته است واساسا چه ارتباطی می تواند میان معرفی دو نفر برای تکمیل کابینه و شب های قدر به عنوان یک مناسبت دینی که به مدد علم نجوم زمان دقیق آن تا سال ها معلوم و مشخص است وجود داشته باشد.
درآن زمان هم تحلیل گران سیاسی والبته مردم عادی کوچه و بازار به خوبی می دانستند که شب های قدربهانه ایست برای آن که “پشیمانی نیم روزی” احمدی نژاد از معرفی آلیا و ذبیحی کم تر به چشم بیاید.
معرفی حاجی بابایی و نامجو به جای آلیا و ذبیحی برای وزارت خانه های آموزش و پرورش و نیرو از سوی احمدی نژاد به مجلس، دو ماه پس از شب های قدر واضح ترین دلیل برای تایید این باوراست.
وگرنه در صورتی که علت پس گرفتن معرفی نامه، شب های قدر می بود باید یک روز پس از آن، دوباره نامه معرفی آلیا و ذبیحی به مجلس فرستاده می شد. از این هم بگذریم که مجلس هشتم و دولت احمدی نژاد می توانستند بر سر این موضوع تفاهم کنند که جلسه رای اعتماد به پس از شب های قدر موکول شود؛ وقایع اخیر، مخصوصا جدال بر سر ماده 13 لایحه هدفمند کردن یارانه ها به خوبی نشان داد که امکان و ظرفیت توافق هایی از این سخت تر و در تناقض بیشتر با آیین نامه های قانونی هم برای این مجلس و این دولت اصول گرا وجود دارد.
این که محمود احمدی نژاد به عنوان کسی که پیروز انتخابات ریاست جمهوری دهم اعلام شده مختاراست هرکه را شایسته اعتماد دید به عنوان وزیر به مجلس معرفی کند یک بحث است و این که دو نفر را صبح به مجلس معرفی کند و ظهر- و نه حتی شام – معرفی نامه آنان را پس بگیرد و دلیل این تغییر آنی و نامتعرف مساله یی اعلام شود که دوماه بعد صادقانه بودن آن زیرسوال برود یک بحث دیگر!
این هم که با حیثیت سیاسی آلیا و ذبیحی که اولی ازنمایندگان اصول گرای مجلس و دومی از مدیران احمدی نژاد بوده بازی شده یا نه موضوعی است که باید دغدغه خود آنان باشد و نه دیگران.
البته علت حذف فاطمه آلیا تا حدودی مشخص است؛ احمدی نژاد به دلیل معرفی سه زن برای وزارت، از جانب بخش هایی از اصول گرایان زیر فشار قرار گرفته بود، فشاری که در نهایت باعث شد او تنها به زن بودن وزیر بهداشت قناعت کند آن هم با این استدلال که “با تحقیق در وضع بهداشت و درمان به این نتیجه رسیدیم که نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل می دهند و آنان مشکلات بیشتری درخصوص مسائل بهداشتی و درمانی دارند. به همین علت و با توجه به اینکه نیمی از کادر پزشکی و پیراپزشکی، بانوان هستند متخصص زنان برای تصدی پست وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در نظر گرفته شده است. بررسی ها نشان می دهد بانوان در زمینه بهداشت و سلامت آسیب پذیرترند و به خاطر حُجب و حیا بسیاری از مشکلات و بیماری های خود را بیان نمی کنند”.
در نتیجه پس ازرای نیاوردن فاطمه آجرلو و با پس گیری معرفی نامه آلیا، یک مرد را برای وزارت خانه آموزش و پرورش معرفی شده است.
حالا این که احمدی نژاد مدام از این گفته که عیبی ندارد زنان وزیر شوند و ژست های سیاسی متعددی در مورد اعتقاد به وزیر شدن زنان و جایگاه آنان در کابینه گرفته شاید دیگر خیلی مهم نباشد.
اما تحلیل برگرداندن ذبیحی از در مجلس و معرفی نامجو به جای اوبرای تصدی وزارت نیرو نیازمند توضیح واضح و مشخصی ازجانب احمدی نژاد است که آن هم بیشتر به پرسش علنی ذبیحی از رئیس دولت جدید وابسته است؛ مگرآن که ذبیحی هم مانند صفارهرندی، وزیرارشاد دولت نهم که در فاصله هشت روز مانده به پایان کاردولت عزل شد اما اعلام کرد “با این همه در برابر این تقدیر که در هشت روز باقیمانده از عمر دولت نهم، از نام و آبروی این بنده کوچک خدا و سرباز ولایت امر، به قدر یک “عدد” بهره گرفته شود، تسلیم و راضیام” بیندیشد.
حالا باید دید ذبیحی که دست اش ازچنین استدلالی هم خالی است به دنبال پاسخ این پرسش خواهد بود یا باید این پرسش را هم در کنار پرسش های بی پاسخ دیگر قرار دهیم.
مگر آن که او از این که نام اش به عنوان گزینه پیشنهادی احمدی نژاد برای وزارت خانه نیرو به مجلس اعلام شده “راضی” و “تسلیم” باشد؛ چهار سال وزارت یا نصف روز سر زبان ها بودن هم شاید خیلی برایش فرقی نداشته باشد!