بخشهایی از اصولگرایان و حامیان دولت٬ مقصر اصلی شکست خود در انتخابات ریاستجمهوری اخیر را کسی نمیدانند جز آیتالله محمدتقی مصباحیزدی.
اصولگرایان در روزهای گذشته انگشت اتهام خود را به سمت رییس موسسه آموزشی امام خمینی و جبهه پایداری - که مصباحیزدی پدر معنوی آن است - گرفتهاند و از آنها به عنوان دلایل اصلی عدم ائتلاف در میان اصولگرایان و در نتیجه شکست در انتخابات نام میبرند.
پیش از این احمد کریمیاصفهانی٬ دبیرکل جامعه اصناف و بازار٬ ضمن انتقاد از رفتار انتخاباتی مصباحیزدی٬ گفته بود که “آیت الله مصباح یزدی متاسفانه سازجدایی در بین علمای قم را میزند که این حرکت ناپسند و ناشایسته است. ایشان در انتخابات نیز دچار رفتارهای متناقض شده بودند به طوری که پیش از انتخابات لنکرانی را به عنوان گزینه اصلح معرفی میکردند و از ناکارآمدی جلیلی سخن میگفتند ولی به محض عدم احراز صلاحیت لنکرانی، جلیلی را به عنوان گزینه اصلح عنوان کردند”.
برخی از شاگردان سابق مصباحیزدی نیز انتقاد از وی را آغاز کردهاند. برای مثال محسن غرویان در چند گفتوگو به انتقاد از مصباحیزدی پرداخته و تلویحا از وی با عنوان یکی از دلایلی نام برده که باعث شده تا احمدینژاد مقابل اصولگرایان بایستد: “وقتی یکی از بزرگان [مصباح یزدی] میگوید که برای من مسجل شده است که نظر امام زمان رای به احمدینژاد است این روزها را میتوانستیم پیشبینی کنیم”.
غرویان پیش از این نیز مدعی شده بود که در موسسه آموزشی امام خمینی - تحت ریاست مصباحیزدی - “یک اتاقی بود که اتاق محکمه و اتاق تفتیش عقاید بود و آنجا برخوردهای خیلی غیر اخلاقی با افراد میکردند؛ برخوردها به خاطر مسائل سیاسی و اجتماعی بود که حالا من فعلا بنا ندارم آنها را خیلی باز کنم و توضیح دهم؛ لذا دیگر از نظر سیاسی و اخلاقی من نتوانستم آن روشهای تند و افراطی و نیز بد اخلاقیهای سیاسی و اجتماعی آنان را تحمل کنم، لذا ادامه همکاری ندادم و استعفا کردم”.
همزمان وبسایت شفافنیوز٬ نزدیک به محمدباقر قالیباف٬ پیرامون رفتار انتخاباتی جبهه پایداری در انتخابات اینگونه نوشت: “از معرفی لنکرانی به عنوان اصلح گرفته تا اظهارنظرهای سخنگوی پایداری علیه جلیلی؛ از اجماع شبانه بر سر جلیلی گرفته تا «اگر روحانی را زودتر میشناختیم به او رای میدادیم»… تناقضات در جبههای که روزگاری برای گردآوردن حامیان بریده و خسته از پیوند احمدینژاد-مشایی دورهم گرد آمدند، کم نیست. از حضور همزمان برخیهایشان در دولت و پایداری گرفته تا حاضر نشدن به یک اظهارنظر صریح علیه جریان انحرافی”.
این تحلیل به بهانه سخنان سیدامیرحسین قاضیزاده٬ سخنگوی جبهه پایداری٬ منتشر شده که گفته بود: “آقای روحانی در نشست خبریاش پس از انتخابات ریاستجمهوری مواضعی گرفت که اگر قبلا بیان کرده بود ما در انتخابات به او رای میدادیم”.
هم زمان وبسایت شبکه ایران٬ متعلق به موسسه دولتی مطبوعاتی ایران٬ در این باره نوشت: “آنچه حیرت آور است، عبور سریع و آسان جبهه پایداری از سعید جلیلی است؛ چهره ای که از سوی این جبهه به عنوان نماد مقاومت و سمبل همه ارزش های انقلابی و اسلامی معرفی می شد. در عین حال هیچکس فراموش نکرده است که اعضای شاخص جبهه پایداری بارها و بارها دکتر حسن روحانی را با اتهاماتی نظیر سازشکاری، نمایندگی فتنه گران و… مورد نوازش قرار داده اند”.
شبکه ایران همچنین با انتقاد از مصباحیزدی نوشت: “نکته حائز اهمیت اینکه آیت الله مصباح یزدی در روزهای منتهی به ۲۴ خرداد حتی باب توهین به دکتر روحانی را نیز باز کرد… اشاره آیت الله مصباح یزدی به سخنان منسوب به حجت الاسلام روحانی است… آیت الله مصباح از واژه نادان برای توصیف فردی استفاده کرد که چندی بعد منتخب اکثریت ملت ایران شد. وی منتخب ۱۸ میلیون ایرانی را به فراموش کردن خدا متهم کرد؛ همچنان که پیشتر منتخب ۲۵ میلیون ایرانی را به یاری گرفتن از شخص شیطان، بهایی گری، فراماسونری و… متهم کرده بود… چگونه ممکن است آیت الله مصباح یزدی و جبهه پایداری به عنوان قله های بصیرت و بنیان گذاران ۹ دی، از تشخیص حقانیت حسن روحانی عاجز بمانند و پس از سال ها اتهام زنی به هاشمی و نزدیکانش، به این نتیجه برسند که نه تنها اشتباه کرده اند، بلکه می توانند حسن روحانی را جایگزین سعید جلیلی کنند و پرچم گفتمان انقلاب اسلامی را به او بسپارند؟”
اما حمید رسایی٬ نماینده مجلس و از اعضای جبهه پایداری٬ در یادداشتی به حمایت از مصباحیزدی پرداخته و نوشته است: “مصباح یزدی و مثل او فقهایی هستند که انتخابات را از منظر فقه می بینند و تکلیف، نه از دریچه قواعد سیاسی و نتیجه؛ برای همین رفتار چهره ای به نام آیت الله مصباح برای بسیاری از اهالی سیاست که همه بنیان فعالیت های سیاسی شان بر نتیجه استوار است، قابل فهم نیست. درنگاه او برای انتخاب اصلح، نظرسنجی مهمترین شاخص نیست یا بهتر بگویم اصلا شاخص نیست شاید مهم باشد اما شاخص نیست؛ ائتلاف را عاقلانه و بی اشکال می داند اما چون بازیگران عالم سیاست را خوب می شناسد، آن را تحقق نیافتنی می داند. در نگاهش، خدای عالم سیاست با خدای جبهه جنگ یکی است، برای همین با قاطعیت می گوید: خدا منتظر نظرسنجی نمی ماند؛ با قاطعیت معتقد است: اگر همه برای خدا کار کنند، اصلح مقبول جامعه می شود و همه اینها یعنی نگاه به سیاست از دریچه ای دیگر، نه دریچه ای که اهالی احزاب و گروه ها و حتی شاید برخی محترمین در لباس روحانیت به آن نگاه می کنند”.
همزمان محمد یزدی٬ رییس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم٬ در گفتوگویی پیرامون دیدار مهدویکنی با مصباح یزدی پیش از انتخابات٬ چنین گفت: “در آن جلسه که بیش از یک ساعت به طول انجامید، بنده خطاب به جناب آقای مصباح عرض کردم: جناب آقای مصباح، اگر جامعه مدرسین و روحانیت مبارز در مسائل انتخاباتی آینده که در پیش داریم به یک نقطه واحدی رسیدند شما که در جامعه اثرگذار هستید آمادگی آن را دارید که همراهی و کمک کنید تا اختلاف کمتر شود تا با همراهی شما این دو نهاد که اثرگذار هستند یکی شوند و اختلافات بین آنها کمتر شود؟ ایشان فرمودند: در آن زمان هر تکلیف شرعی که داشته باشم عمل خواهم کرد. آیتالله مهدوی فرمودند که همه ما موظفیم که تکلیف شرعی را عمل کنیم. بنده مجدداً عبارات خود را تغییر دادم و عرض کردم: جناب آقای مصباح، این مشخص است که همه ما تکلیف شرعی را عمل خواهیم کرد. هیچکس قصد ندارد به تکلیف غیرشرعی عمل کند. بحث این است که از نظر سیاسی فرمایشات شما در جامعه تأثیر دارد و مردم به این مسائل توجه دارند، هرچه شکاف کمتر باشد و اگر به یک نقطه رسیدیم شما حاضر هستید همراهی و کمک کنید تا هرسه به یک نقطه مشترک برسیم؟ ایشان فرمودند: صحبتهای شما درست و عاقلانه است بههرحال شرایط زمان باید بررسی شود باید در زمان خودش بررسی کنم. دفعه سوم که بنده اصرار کردم و جواب درستی نگرفتم یکی از آقایان گفتند: این موضوع را ادامه ندهید به نتیجهای نخواهیم رسید. جلسه بهخوبی به اتمام رسید”.
یزدی ادامه داد: “در حالی که هنوز شورای نگهبان نظر نداده بود که چهکسی صلاحیت دارد یا صلاحیت ندارد. این کار درستی به نظر نمیرسید. ما دنبال این بودیم که شکافی وجود نداشته باشد. بنده واقعا متأسفم که یک سرمایه گرانقدر حوزه بخواهد به این شکل آسیب ببیند. متأسفانه این آسیب به آیتالله مصباح رسید”.