میلاد اسدی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، روز نهم آذرماه سال گذشته بازداشت شد. امروز مدت زمان بازداشت او به یک سال می رسد. میلاد اسدی از جمله زندانیانی بوده است که در این مدت از مرخصی نیز استفاده نکرده است. وی دردادگاه – که 3 بار تشکیل آن به تعویق افتاده بود - به هفت سال و نیم زندان محکوم شد. حکم اسدی در دادگاه تجدیدنظر نیز عینا تایید شد.
درباره وضعیت میلاد اسدی، گفتوگویی کردیم با نسیم سرابندی، از فعالان جنبش دانشجویی و فعالان حقوق زنان. خانم سرابندی، در این گفتوگو، به بررسی وضعیت میلاد اسدی. دیگر زندانیان جنبش دانشجویی پرداخته اند.
خانم سرابندی، از آخرین وضعیت آقای اسدی چه خبری وجود دارد؟ الان که یک سال از بازداشت ایشان می گذرد، چه وضعیتی دارند؟
متاسفانه خبر خاص و قابل ذکری وجود ندارد. در روزهای گذشته، موجی از امیدواری وجود داشت که با آزادی برخی از زندانیان سیاسی، میلاد هم بعد از یک سال به مرخصی بیاید. به خصوص آن که این شایعه این بار بسیار قوی بود. ولی متاسفانه این بار هم خبری از مرخصی میلاد نشد تا او سالگرد بازداشتش را هم در زندان به سر ببرد.
شاید بهتر باشد، از همان ابتدا داستان را دنبال کنیم. آقای اسدی چطور بازداشت شد؟
میلاد دقیقا نهم آذر سال گذشته در موجی که برای بازداشت فعالان دانشجویی آغاز شده بود، بازداشت شد. البته حدود یک ماه بود که میلاد تحت تعقیب بود، چندین بار نیروهای امنیتی برای بازداشت وی به مکان های مختلف رفته بودند، اما موفق به بازداشتش نشدند. تا این که روز نهم آذر ماه و در منزل میلاد، او را بازداشت می کنند. این بازداشت مصادف شد با جستوجوی منزل آن ها و البته ضبط وسایل شخصی میلاد که همراه وی به زندان برده شد.
در واقع آن زمان بازداشت میلاد، نوعی آغاز بود برای بازداشت و فشار بیشتر بر اعضای دفتر تحکیم. پیش از میلاد اسدی، عباس حکیم زاده در آبان ماه بازداشت شده بود، سپس بهاره هدایت یک روز پس از عاشورا بازداشت شد، چند روز بعد شاهد بازداشت مرتضی سیمیاری بودیم و در بهمنماه هم مهدی عربشاهی بازداشت شد. این بازداشت ها هم دلیلی نداشت جز تلاش برای افزایش فضای سرکوب و اختناق در دانشگاه ها و جلوگیری از گسترش اعتراضات دانشگاه ها. اگر در خاطر داشته باشید، آن زمان، دانشگاهها بسیار فعال بودند و همین مساله موجب شد که نیروهای امینتی تلاش کنند تا با سرکوب و فشار این موج اعتراضات در دانشگاه ها را از بین ببرند.
یعنی در واقع بازداشت آقای اسدی، مقدمه ای بود برای فشار بر جنبش دانشجویی؟
بله. این مساله حتی در نحوه برخورد با میلاد هم مشخص است. میلاد بیشتر از یک ماه در سلول انفرادی بود و بدون این که تفهیم اتهام شود، بازجویی پس می داد. بعد از آن هم به بند 240 منقل شده بود. شما در نظر بگیرید که یک ماه از میلاد خبری نبود و او بعد از یک ماه موفق شد با خانواده اش تماس بگیرد. اولین ملاقاتش با خانواده، حدودا 3 ماه بعد از بازداشتش بود. دادگاه میلاد هم که 3 بار به دلایل مختلف به تعویق افتاد تا این حکم سنگین و ناعادلانه برایش صادر شد.
مبنای صدور چنین حکم سنگینی چه بوده است؟ چون حداقل در میان اعضای شورای مرکزی تحکیم، حکم میلاد یکی از سنگین ترین حکم هاست؟
چیزی که دادگاه اعلام کرده، اتهاماتی چون عضویت در تحکیم، تبلیغ علیه نظام، برگزاری تجمع و.. بوده. اما به طور مشخص، این مسایل بهانه ای بیش نیست. مگر عضویت در یک تشکل قانونی دانشجویی جرم محسوب می شود؟ حکمی که برای میلاد صادر شده است، درواقع برای زهرچشم گرفتن از فعالان دانشجویی بوده است. برای آن بوده که تمامی فعالیت ها در دانشگاه به حال تعلیق درآید. شما اگر دقت کنید، حکم میلاد در ماه خرداد صادر شده است. یعنی نزدیک به 18 تیر و می دانید که اصولا ماه های خرداد و تیر، همیشه ماه های پرتلاطمی در دانشگاه بوده است. تصور افرادی که حکم را صادر کرده اند، این بود که با صدور چنین احکامی، می توانند دیگر فعالان دانشجویی را به سکوت وا دارند.
با این توجیه هم، نمی توان دلیلی برای عدم اجازه به استفاده از مرخصی، پیدا کرد
بله. متاسفانه نه تنها حکم صادر شده برای آقای اسدی غیرقانونی است، بلکه شرایطی که در زندان هم به وی تحمیل کرده اند، غیرقانونی است. شما اگر دقت کنید می بینید که بسیاری از فعالان دانشجوی، از جمله خانم هدایت، آقای ملیحی، آقای نبوی، آقای توکلی، آقای دری و حدود هفتاد فعال دانشجویی که در بند هستند، شرایط بسیار سختی را در زندان ها سپری می کنند. از طرف دیگر به بسیاری از اعضای موثر سازمان ها و احزاب و تشکل ها، اجازه مرخصی نمی دهند. به طور مثال می توان از آقای زیدابادی نام برد. و البته بسیاری از زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات. این نشان می دهد که مسوولان از این مساله واهمه دارند که ازادی این افراد، باعث ایجاد موج جدیدی از اعتراضات در دانشگاه ها و جامعه شود.
پیگیری ها خانواده آقای اسدی هم تاکنون برای مرخصی به نتیجه ای نرسیده است. آیا دلیل مشخصی برای این امر اعلام شده؟ مثلا نهادهای امنیتی با مرخصی مخالفند یا…؟
خانواده آقای اسدی بارها برای مرخصی به دادگاه رفته اند. بارها به دادستانی، قوه قضاییه، نهادهای حقوق بشری و.. مراجعه کردهاند. گرچه گاهی قول هایی به آنان داده شده، اما هرگز این قول ها جامه عمل به خود نپوشیده اند. هیچ دلیل خاصی هم برای این مساله اعلام نشده است.
البته نباید فراموش کنیم که برخی مقامات قضایی و امنیتی، به زندان مراجعه کرده و از زندانیان – از جمله میلاد اسدی – خواسته بودند که نامه هایی را بنوسند که در آن ها از افکار و اعمال گذشته خود اظهار پشیمانی کرده و درخواست عفو ارائه دهند. اعلام شده بود که این نامه ها و درخواست عفو، می تواند باعث استفاده از مرخصی شود. میلاد و خیلی از زندانیان دیگر، این درخواست ها را امضا نکردند و همین باعث شد که از مرخصی محروم شوند.
خانم سرابندی، فکر می کنید بازداشت آقای اسدی، خانم هدایت و دیگر فعالان دانشجویی، تا چه حد می تواند روی فضای دانشگاه ها و تحرکات دانشجویی اثر بگذارد؟ آیا این گونه رفتارها می تواند باعث ایجاد واکنش منفی نسبت به فعالیت دردانشگاه از سوی دانشجویان شود؟
ببینید، دانشگاه بخشی از جامعه است و به طور حتم از آن تاثیر می گیرد. در حال حاضر، در جامعه سکوت نسبی برقرار است. سکوتی که البته من به شخصه آن را منفی ارزیابی نمی کنم. شاید سال گذشته، در چنین زمانی، توقعات و امیدهای بیشتری وجود داشت. یا شاهد تجمعات و اعتراضات دردانشگاه های مختلف بودیم. اما امسال وضع بدان گونه نیست. جو سرکوب و بازداشت فعالان دانشجویی، و همچنین تهدیدها و برخوردهایی که در دانشگاه ها انجام می گرد هم چون احکام مختلف اخراج، تعلیق از تحصیل، ستاره دار کردن دانشجویان و… شاید در کوتاه مدت تاثیر بگذارد، اما سابقه جنبش دانشجویی نشان می دهد که یان سکوت، سکوتی مقطعی است. جو سرکوب و اختناق، بالاخره و خیلی زود در هم خواهد شکست. سکوتی که الان در دانشگاه ها شاهدآن هستیم، در واقع آرامشی پیش از طوفان است. فعالان جنبش دانشجویی اکنون در حال ارزیابی گذشته و یافتن راه حل برای فعالیت در آینده هستند. تصورم این است که باز هم چون همیشه، این دانشگاه خواهد بود که علیه استبدا قیام می کند و جو سرکوب و اختناق را در هم می شکند.