قبلا از دست احمدی نژاد خیلی حرص می خوردیم، یک مدتی گفتیم آقا ا.ن. بعد شد آقای الف نون، بعد شد آقای الفنون، بعد شد مشنگ( منتخب شورای نگهبان)، بعد شد مموتی، بعد هزار تا اسم دیگر. از امروز همان آقای احمدی نژاد را استفاده می کنیم که خودش شامل همه آن حرف ها می شود. همین که به کسی بگوئیم احمدی نژاد خودش می فهمد چقدر احساس بدی نسبت به او داریم. به هر حال چهار سال قبل آقای احمدی نژاد فرمود که “ دلار کاغذ پاره است.” شش ماه قبل قیمت دلار رسید به 2100 تومان و رکورد زد. و بعد دوباره قیمت دلار پائین آمد. هفته قبل آقای احمدی نژاد( گلاب به رویتان) گفت: دیدید گفتم قیمت دلار پائین می آید. هنوز جمله منعقد نشده بود که قیمت دلار دوباره بالا رفت و رسید به 2000 تومان و امروز صبح این قیمت رسید به 2400 تومان و امروز عصر رسید به 2630 تومان و فعلا کاغذپاره ها نقش اساسی در اقتصاد ایران دارند. منتهی من نمی فهمم چرا همه آمارمی دهند که دلار و یورو و خانه و ماشین و پوند و سکه گران شده است. کجا اینها گران شده؟ شما یک سکه طلا را دو ماه قبل می خریدید 400 دلار، دو سال قبل هم همین قیمت بود، یحتمل دو سال بعد هم همین قیمت است. چیزی که قیمتش کم شده، قیمت ریال است که روز به روز ارزان تر می شود. ریال هم به چند دلیل قیمتش بالا و پائین می رود؛ تولید کم می شود، دولت بی شعور است، حکومت عرضه ندارد، مدیر نداریم، ارزش ریال می آید پائین. اصلا عکس آن آقا یعنی آیت الله خمینی را زدند روی اسکناس که معلوم شود مسوول کاهش و افزایش قیمت کیست، گیریم که به رحمت ایزدی رفته. اسکناس را یک کسی امضا می کند، همان آدم مسوول مشکلات مالی این پول است. ولی این قسمتش جالب است که شنبه آقای دکتر فرمودند « دیدید گفتم دلار پائین می آید.»، روز یکشنبه دلار رفت بالا، روز دوشنبه آقا مصاحبه کرده و گفته است که « من نگفتم دلار پائین می آید.» جدا ماها متوجه حرف ایشان نمی شویم، آدم خیال می کند که ایشان خودش را در هاله نور دیده بود، بعد می گوید « من کی گفتم هاله نور»، جدا « من کی گفتم ترکیه برادر همیشگی ماست؟»، « من کی گفتم اسرائیل بزودی سقوط می کند»، « من کی گفتم ایران تا سال دیگر اقتصاد اول جهان می شود.» هی قطره های گوش تان را نمی ریزید، بیخودی یک چیزهایی می شنوید که نیست. لطفا از قطره گوش بتامتازون استفاده کنید.
ایراد عقلی این مرد مومن
آیت الله مومن دیروز فرمودند که : « انتخاب ولی فقیه از سوی مردم ایراد عقلی دارد.» البته این حرف درستی است و فی الواقع یکی از احمقانه ترین کارهای دنیا این است که آدم ولی فقیه انتخاب کند، شاید دلایل ما با دلایل ایشان یک کمی و شاید هم یک زیادی، اختلاف داشته باشد، ولی راه دوری نمی رود. من نشستم برخی دلایل را که نشان می داد انتخاب ولی فقیه از سوی مردم ایراد عقلی دارد، بیرون آوردم که این دلایل را می گویم:
یک: فقیه یک مقام علمی است، مثل حقوقدان، حقوقدان را استاد دانشگاهش باید انتخاب بکند، شما که نمی توانید از بین سه تا راننده و یک کشاورز و یک دانشجوی بیوشیمی رای گیری کنید یک حقوقدان انتخاب کنید. طرف باید حقوقدان باشد تا حقوقدان بشود.
دو: ولی فقیه یک مقام دینی است، یعنی یک آقایی است که نظر خدا را رسما اعلام می کند، یعنی یک بحث خصوصی است بین خدا و فقیه، اصلا به مردم ربط ندارد، حتی به خبرگان هم ربط ندارد. بنا براین اصولا انتخاب ولی فقیه نمی تواند از طریق رای صورت بگیرد.
سوم: کلا وقتی مردم به چیزی رای می دهند، و ولی فقیه علیه آن مردم کودتا می کند و نظر آنها را رد می کند و نظر خودش را زورچپان می کند، یعنی نظر مردم با نظر فقیه متفاوت است و اگر مردم به نظر فقیه رای ندهند، آنها را زندانی و دستگیر می کنند. پس معلوم می شود که نظر ولی فقیه با مردم فرق دارد و اگر مردم نظر بدهند ولی فقیه سه سوت نظرشان را رد می کند، پس اگر مردم که می دانند رای شان مورد قبول نیست و باز اصرار داشته باشند رای بدهند …. خل هستند، حالا اسم کلانتری اش می شود “ ایراد عقلی”
چهارم: کلا فقیه کسی است که تعیین می کند مردم باید چه کنند. ولایت هم یعنی اینکه فقیه برای مردم تعیین می کند چه باید بکنند و چه نباید بکنند، خوب، اگر مردم عقل داشتند که احتیاج به ولی فقیه نداشتند. و اگر ولی فقیه داشته باشند که معلوم می شود عقل ندارند، پس در هر حال مردمی که عقل ندارند، نمی توانند کسی را تعیین کنند که به آنها بگوید گه باید چه چیزی را انتخاب کنند.
پنجم: ولی اصل قضیه این است که خود « ولایت فقیه» ایراد عقلی دارد، یعنی این که شما کسی را تعیین کنید که برخلاف نظر همه عقلا نظر بدهد، اگر عقل خوب چیزی است چرا ما فقیه انتخاب می کنیم، اگر فقیه خوب چیزی است چرا انتخاب می کنیم؟ اصلا انتخاب چیزی که خودش بالذات “ ایراد عقلی” دارد بطریق اولی ایراد عقلی دارد.
وزیر امورخارجه وارد آذربایجان شد
صالحی وزیر امور خارجه در فرودگاه دستگیر نشد، به عنوان تروریست به قرنطینه نرفت، در حین ورود با مشکل مواجه نشد، دولت اجازه نشستن هواپیمایش را به زمین داد، در محل پیاده شدن دو سه نفر به استقبالش رفتند، کسی به طرفش کفش و گوجه فرنگی پرتاب نکرد، زنان در اعتراض به سیاست های زن ستیزانه در فرودگاه علیه او تظاهرات نکردند. پلیس از او انگشت نگاری نکرد….. ببخشید، من فکر کردم رفته جمهوری آذربایجان، مثل اینکه رفته بود آذربایجان شرقی. صالحی صبح رفت آذربایجان شرقی و شب برگشت.
دستگیری مدیر یک تور اخلاقی
مدیر یک تور غیر اخلاقی که در یک مکان غیراخلاقی توافق کرده بودند، تا با یک اتوبوس غیراخلاقی و برخی تجهیزات غیر اخلاقی مثل دوربین، کبریت، فندک، فلاسک، به یک منطقه کوهستانی غیراخلاقی بروند، دستگیر شدند. مسوول نافجا( نیروی انتظامی فیس بوک جمهوری اسلامی) اعلام کرد این افراد اعتراف کردند که قصد داشتند از کبریت برای تولید شعله و از دوربین برای گرفتن عکس استفاده کنند. عکاس این تور غیر اخلاقی که قرار بود در جریان این طور تعدادی از همراهان تور با هم در یک جنگل غیراخلاقی راه بروند، نیز دستگیر شد.
تگزاس گیت
این چهارمین حادثه در پنج روز گذشته است. یعنی انگار اعصاب ملت ریخته کف آسفالت خیابان همه ماشین ها با سرعت صد کیلومتر از روی آن رد می شوند. 14 شهریور اراذل و اوباش اختیاریه و قلهک را به هم ریختند و 19 ماشین را آتش زدند. اسم شان حامد و دانیال بود. در 17 شهریور اراذل و اوباش مست در خیابان شهرزاد به خیابان ریختند و 5 دستگاه خودرو را از بین بردند. اسم روسای باند مذکور وحید و معصومه بود. در 18 شهریور در درگیری میان جوانان محله حکیمیه سه نفر مجروح و چهار نفر دستگیر شدند، این اتفاق در ساعت 3 بعد از ظهر در روز روشن رخ داد. همین طوری پیش برویم از سال آینده درگیری های خیابانی مسلحانه می شود و گنگ ها قدرت را در دست می گیرند. در 19 شهریور یعنی دیروز دزدان فیوج( گروهی از مهاجرانی که هفتاد سال قبل به ایران آمدند و معمولا فقط به کار قاچاق می پردازند و وضع مالی خوبی دارند، به مدت 45 دقیقه خیابان شهید رجایی را بسته و با یکی و خانواده حزب اللهی منطقه درگیر شدند و درگیری محله ای چهل پنجاه نفری رخ داد. در اثر حضور پلیس بعد از آنکه مردم را کتک زدند فرار کردند.
البته لازم به یادآوری است که در همین زمان تلویزیون داشت خبرهای درگیری را در شهرهای نیویورک، پاریس، لندن و سایر شهرها را پخش می کرد.