نگاهی به آثار ترجمهشدهی گراس به فارسی
خبر درگذشت گونتر گراس، نویسندهی بزرگ آلمانی، مرا بر آن داشت که به اتفاقی که در این سالها در حال وقوع است با دقت بیشتری نگاه کنم؛ اتفاقی که میتوان از آن به “زوال نسلی بزرگ” یاد کرد. مرگ در این سالها بسیاری از نویسندگان و شاعران بزرگ را از جامعهی جهانی ادبیات گرفته است و هر بار که یکی از این قبیله کم میشود، من با خودم میگویم که آیا جایگزینی برای آنها داریم؟ و بعد که بیشتر فکر میکنم، این سوال برایم طرح میشود که به راستی ضرروتی هم برای جانشینی غولها وجود دارد یا نه؟
گونتر گراس، یکی از آن غولهاست. او اگر پس از نوشتن رمان طبل حلبی هم دیگر کتابی نمینوشت، باز هم یکی از تاثیرگذارترین و ماندگارترین نویسندگان تاریخ ادبیات بود. در ایران آشنایی با گراس از رهگذر ترجمهی خواندنی سروش حبیبی از رمان طبل حلبی است. این رمان شگفتانگیز نخستین بار در سال ۱۳۷۹ از جانب نشر نوقلم و پس از آن نیلوفر منتشر شد و به سرعت به چاپهای بعدی رسید. پیش از آن ادبیات داستانی معاصر آلمان به طور خاص با یک نام شناخته میشد؛ هایرنیش بل. ام پس از ترجمهی گستردهی آثار کراس به فارسی، این نویسنده در میان علاقهمندان به ادبیات جایگاهی ویژه و در خور پیدا کرد. حالا که پس از سالها هنوز هم میتوانم پسلرزههای خواندن رمانی چون طبل حلبی را در درونم احساس کنم، بر آنم تا لیستی از مهمترین آثار ترجمهشدهی گونتر گراس به فارسی را در این مجال گردآوری کنم، تا ویترینی کوچک باشد از یادبودهای فارسیشدهی او:
طبل حلبی
ترجمهی سروش حبیبی
نشر نیلوفر
طبل حلبی
ترجمهی عبدالرحمان صدریه
نشر نوقلم
بر گام خرچنگ
ترجمهی حسن نقرهچی
نشر نیلوفر
آوای وزغ
عبدالرحمان صدریه
نشر فردوس
بیحسی موضعی
حسن نقرهچی
نشر نیلوفر
پابرهنهها تمرین انقلاب میکنند (یک تراژدی آلمانی)
ترجمهی امرالله صابری
نشر نیلا
سیل (نمایشنامه)
ترجمهی جاهد جهانشاهی
نشر دیگر
قرن من
ترجمهی روشنک داریوش
نشر دیگر
قرن من
ترجمهی کامران جمالی
نشر کاروان
در حال کندن پوست پیاز
جاهد جهانشاهی
نشر نگاه
حلزونها به زمان میبازند (شعر)
ترجمهی خسرو کیانراد
نشر افراز
کفچهماهی
ترجمهی عبدالرحمن صدریه
نشر فردوس
سرزادگان
ترجمهی توفیق گلیزاده
نشر آتیه
سالهای سگی
ترجمهی حسن نقرهچی
نشر نیلوفر
رفت و برگشت به تاخت
علی اصغر حداد
نشر تجربه
بوی برف میآید (گزیدهی شعرهای کوتاه)
خسرو کیانراد
نشر تجربه