گزارشی از اجرای نمایش “ پسر زیبای من ” در لندن
تجربه ای دیگر از تئاتر مستند…
” پسر زیبای من “ عنوان نمایشی ست که به همت گروه تئاتری سام لندن، در روزهای بیست و چهارم و بیست و پنجم ماه نوامبر در سالن کوچک و صمیمی نمایشخانه ی جوانان محله ی ” ایست فینچلی “ لندن به روی صحنه رفت.
این نمایش که به کارگردانی “ سوسن فرخ نیا ” آماده ی اجرا شده بود، نوشته ای از “ قاضی ربیحاوی ” نویسنده و نمایشنامه نویس ساکن لندن دارد و از معضلی حرف می زند که در سالهای اخیر محل گفت و گو و بحث بسیاری از فعالین مدنی و اجتماعی ایران بوده است.
بحث مربوط به افراد دوجنسی در ایران و اصرار حکومت بر عمل تغییر جنسیت و مشکلات فراوانی که از این عمل های اجباری دامنگیر جوانان دوجنسی ایرانی شده، موضوع کلام در این نمایشنامه بود.
این طور به نظر می آید که نوشته ی قاضی ربیحاوی در واقع ادامه ی تلاشی ست که از چندی پیش آغاز کرده و در این راه قصد دارد تا معضلات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی امروز ایران را در قالب “ نمایش ” به مردم و مخاطبین غربی معرفی کند.
وی پیش تر از این در قالب نمایش هایی کوتاه از مشکلات زنان گفته و قوانین تبعیض آمیز ایران را به نقد کشیده بود. آقای ربیحاوی همچنین قبل تر از آن تکه های نمایشی هم، در اثری دیگر، وضعیت و مشکلات حرفه روزنامه نگاری را به هیات نمایش در آورده و از یک داستان واقعی برای یک اثر نمایشی بهره گرفته بود.
اما روایت “ پسر زیبای من ” در واقع از جامعه ی سنت زده ( تابو زده ) ی ایران در برابر دوجنسی ها حکایت می کند و همچنین از حکومتی می گوید که در میان دفتر و دستک ثبت احوالش، افراد دوجنسی را صاحب هویت به حساب نمی آورد.
در این نمایش “ نسیم ” ( رضا پور ) یک جوان دوجنسی ست و فرزند مادری سنتی و دلسوز( سوسن فرخ نیا). این دو در خانه ای گرم و صمیمی روزگار می گذرانند؛ بیشینه ی دیالوگ های نمایش هم میان هم این دو برقرار می شود. در میان هم این دیالوگ هاست که رفتار غیر انسانی جامعه ی مذهبی با این افراد از یک سو و کشمکش های عاطفی مادر سنتی با تابوی دوجنسی بودن از دیگر سو، مرحله به مرحله عیان می شود.
برای سهولت انتقال معنا، پرده های نمایش کوتاه و در مکان های متنوعی در نظر گرفته شده اند. سیزده پرده ی این نمایش در مکان های جور واجوری رخ می دهند تا حال و و هوای جامعه و مردم و شیوه ی برخورد نمونه های متفاوت اجتماعی با دوجنسیان بیشتر از پپیش برای مخاطبین عیان شود. خانه ی نسیم، اداره ی اماکن و آگاهی، دفتر پزشک امین نیروی انتظامی، مطب جراحی که عمل تغییر جنسیت را عهده دار شده و حتی فضایی بیرونی در کوه طبیعت که برای دیالوگ های روان و عاطفی میان مادر و فرزند انتخاب شده است.
در جملگی این فضاها دکور و چیدمانی ساده سعی در انتقال فضا به مخاطب دارد و نمایش لااقل به دلیل امکانات ناچیز تئاتر ایرانی در خارج از کشور، از زرق و برق های نمایشی به دور است و بیشینه ی زحمت انتقال حس را دیالوگ های متن و بازی بازیگران بر دوش می کشند.
اما هم آن طور که پیش تر اشاره اش رفت و رها از بازی های نمایشی و امکانات کم تئاتر ایرانی در خارج از ایران، نمایش پسر زیبای من در واقع ادامه ای ست بر تجربه هایی که نویسنده ی اثر پیش تر از این با عنوان “ نمایش مستند ” از آنها یاد کرده بود.
آقای ربیحاوی در باره ی دلایل نگارش این اثر و ایده ی اولیه ی شکل گرفتن این کار به “ روز گفت:
” این یک مشکلی س که جوانهای زیادی در ایران با اون درگیر هستن. جوانهایی که تنها گناهشون در اون جامعه اینه که با یکجور خواست و تمنای جنسی متفاوت متولد شده ن. خب من به عنوان یک شخص ایرانی جوانهای ایرانی را دوست دارم حالا هرجور تمنای جنسی که داشته باشن. و فکر می کنم کسی حق نداره سر به سر اونها بذاره و اگر کسی اینکار را کرد افراد دیگر جامعه باید درباره ش حرف بزنن و علیه اون آزارها باید اعتراض بکنن با هر صدایی که ممکن هست. صدای من نوشتن نمایشنامه ست. “
دیگر از این و با توجه به فراوانی فضای اینترنت فارسی زبان از گفته هایی اینچنینی و کثرت مقالاتی که باب همجنسگرایان و دوجنسیان به رشته ی تحریر در آمده، از قاضی درباره ی تاریخ مصرف و سوژه ی روز بودن این مباحث پرسیدیم. وی در این باره هم توضیحاتی به ما داد:
” برای من در وهله اول بیان یک موضوع انسانی مهمه. گفتن درباره درد انسان معاصر. بعد برام این مهمه که این درد بتونه روایت خودش را در شمایل یک اثر هنری بیان بکنه. بدون کمک گرفتن از هنر هیچ کاری نمی شه کرد. به هرحال من سعی خودم را می کنم و اونقدر روی شکل هنری این کارها کار می کنم تا نسلهای آینده هم که امیدوارم تا اون زمان از شر این اذیت و آزارها خلاص شده ن، توسط همین طناب یا نخهای هنری در این نمایشها بتونن با اینها رابطه خوبی برقرار بکنن و تاریخ و گذشته اجتماعی خودشون را روشن تر ببینن. اگه هم این پیش بینی در آینده غلط از آب دربیاد برام مهم نیست. مهم اینه که من فریاد بغض از اون درد را به موقع از گلوی خودم بیرون فرستادم و خیال خودم را راحت کردم. البته اگه راحتی خیال معنی داشته باشه.”
اما علاوه بر مخاطبین ایرانی، سوژه هایی اینچنینی با استقبال گسترده ی مخاطبین غربی و آنانکه می خواهد بیشتر و بیشتر از واقعیت ایران بداند هم مواجه شده. در همین زمینه، درباره ی ترجمه ی احتمالی اثر به انگلیسی و امکان اجرای آن به زبان های دیگر هم، از آقای ربیحاوی پرس و جو کردم. وی در پاسخ گفت:
” بله به انگلیسی هم ترجمه شده و امیدوارم در سال آینده در لندن اجرا بشه.”
گفتنی ست که نمایش “ پسر زیبای من ” قرار است به زودی راهی تور اروپا شود و اجراهایی را در شهرهای بزرگ این قاره ی سبز تجربه کند.