استفن کینزر
باراک اوباما در دهلی نو برای معرفی هند به عنوان متحد آمریکا، گوی سبقت را از تمامی روسای جمهور قبلی کشورش ربود و اغلب هندیان را تحت تأثیر رفتار گرم خود قرار داد. البته این گرما به معنای یکسان شدن تمامی سیاست های خارجی دو متحد نخواهد بود. هند مایل است ایالات متحده رویکرد خود را در برخی از موارد تغییر دهد.
یکی از اختلافات کلیدی آنها نیز بر سر ایران است. هند در این باره سیاست عقلایی تری دارد و اوباما باید آن را مدنظر قرار دهد.
رویکرد اوباما به ایران، علیرغم برخی تغییرات ظاهری، به رویکرد جورج بوش شبیه بوده است. بوش در دوره دوم ریاست جمهوری خود به این شیوه روی آورد که: ایران را بمباران نکنید اما به این تهدید که “تمامی گزینه ها بر روی میز قراردارند” ادامه دهید؛ تحریم های اقتصادی را رفته رفته سنگینتر کنید؛ هر چند این به ضعیف شدن جامعه مدنی و قدرت گرفتن سپاه سرکوبگر پاسداران می انجامد؛ و نیز به گفتگو بر سر معضل هسته ای و نه موضوعات جامع تر و چیزهایی که ممکن است سبب نگرانی ایران شوند، ادامه دهید.
هند نظیر بسیاری دیگر از قدرت های منطقه ای، تهدید ایران را خیلی کمتر از آنچه آمریکا درنظر می گیرد، جدی فرض می کند. از دید هند، ایران تهدیدی علیه موجودیت آن کشور نیست بلکه کشوری با منابع بسیار است که می خواهد وارد چرخه جهانی شود. هند مایل است آمریکا نیز سیاستی انعطاف پذیر تر در قبال ایران در پیش بگیرد و حتی مایل است خود در این میان، نقش واسطه را ایفا کند.
ترکیه به عنوان یکی از همسایگان ایران، این رویکرد را آزمایش کرده است. رهبران ترکیه ازآمریکا خواسته اند از دامنه سخنان ضد ایرانی خود بکاهند و به جای مقابله در پی مصالحه باشند، و برای خارج کردن ایران از انزوای فعلی، به فکر رفع نگرانی های این کشور باشند. دولت اوباما این نصایح را رد کرده است. اکنون نوبت به هند رسیده تا بکار گیری این پند و اندرزها را تکرار کند.
گاهی تصور می شود باید این کشورها را متعلق به گوشه های مختلف منطقه در نظر گرفت: ایران در خاورمیانه بی ثبات و هند با سیطره بر جنوب آسیا. این یک تصور اشتباه است. ایران و هند با داشتن دو نوع از قدیمی ترین فرهنگ های دنیا، هزار سال است که همسایه یکدیگر هستند. بوجود آمدن پاکستان در سال 1947 به این معنا بود که ایران و هند دیگر همسایه ارضی نیستند، اما اشتراکات تاریخی آنها به حدی زیاد است که خود را مانند همسایه کنار دستی فرض می کنند.
هند به واردات نفت و گاز از ایران مشغول بوده و خط لوله گاز طبیعی را در سر دارد، همان طرحی که با مخالفت آمریکا متوقف ماند. شرکت های هندی برای عقد قرادادهای چندین میلیارد دلاری برای اکتشاف نفت در دریا به مذاکره با ایرانی ها مشغول هستند. نیروپاما رائو وزیر خارجه هند در ماه فوریه راهی سفری دو روزه به تهران شد. وی یک ماه بعد در واشنگتن اعلام کرد دولتش با تحریم ها علیه ایران مخالف است زیرا “تحریم ها سبب ایجاد مشکل برای مردان و زنان و کودکان معمولی می شود و راه حلی برای معضل موجود نیست.“
همانطور که رویارویی تنش زا میان ایران و آمریکا سبب آزار هند می شود، رفع تنش نیز می تواند سبب تثبیت خاورمیانه و جنوب آسیا شود. زنگ های خطر خصوصاً در اسرائیل به صدا درآمده است، جائی که بهبود روابط تهران و واشنگتن سبب برانگیختن هراس ذاتی می شود. ایران می تواند از نظر استراتژیک کمک های فراوانی به آمریکا بکند، مثلاً در شروع می تواند برای تثبیت اوضاع در عراق و افغانستان کمک کند. این همان جایی است که سازش، منطقی خواهد بود. برخی از مقامات در هند خواهان آن هستند که کشورشان برای تغییر ذهنیت واشنگتن در قبال این معضل حیاتی، به آمریکا فشار وارد آورد.
اکنون ایالات متحده صاحب دو متحد خوب، ترکیه و هند، است که هر دو همسایه ایران هستند و خواهان روابط بهتر تهران- واشنگتن. ترکیه توانسته است دولت اوباما را ترغیب کند که ایجاد تغییر در رویکرد به ایران یک امر منطقی است. اکنون نیز که اوباما روابط میان هند و آمریکا را به عنوان “مفهوم شراکت در قرن 21” توصیف کرده است، ممکن است تمایل بیشتری به گوش دادن به پند و اندرز هند نشان بدهد.
منبع: بوستون گلوب- 13 نوامبر