بهار عرب، ترکیه را به ایران ترجیح می دهد

نویسنده

» مقاله ای از حریت

بارچین اینانچ

یک کارشناس منطقه گفت که نخست وزیر ترکیه، رجب طیب اردوغان خواستار سکورلاریسم برای کشور های عرب شده و سخنانش این نگرانی را در پی آورده که ترکیه قصد دارد شبکه دولت هایی که توسط اخوان المسلمین اداره می شود، تحت کنترل در بیاورد. پل سالم، مدیر بخش خاورمیانه بنیاد کارنگی معتقد است که   اظهارات اردوغان باعث خوشنودی سکولار هایی شده است که از اسلامگرایی بیم دارند. سالم در جریان مصاحبه اش با حریت می گوید که ترکیه بعد از شکست مدل ایران برای کشور های عربی، یکی از جذاب ترین نمونه ها محسوب می شود.

بهار عرب یک تغییر در دنیای عرب است. طرز تفکر مردم تغییر کرده است. حتی با وجود اینکه وضعیت کشور ها تغییر نکرده است، اما مردم تغییر کرده اند. این تغییر مردم را به سمت ارجح دانستن دموکراسی و کثرت گرایی سوق می دهد. این مشخصا یک انقلاب دموکراسی خواهانه است.

حالا ما وارد یک دوران جدید می شویم. دورانی که اسلام سیاسی که در معمولا در قالب غیر دموکراتیک و خشونت آمیز خود بعنوان یک راه حل توصیه می شد، به پایان رسیده است. این دورانی است که دموکراسی خواهی کلید اصلی  است. اسلام سیاسی تحت مفهوم و شرایط دموکراسی قرار خواهد گرفت. مسلما ترکیه بعنوان کشوری که ریشه های اسلامی دارد و با موفقیت به دموکراسی رسیده است، می تواند یک مثال خوب باشد.

امروز اکثریت ساکنان کشور های عربی یا در کشور های درحال انتقال به سمت دموکراسی مثل مصر و تونس و لیبی زندگی می کنند، یا در کشور های نیمه دموکراتیک مثل عراق یا لبنان زندگی می کنند یا در کشور هایی که برای رسیدن به دموکراسی دست به انقلاب زده اند، مثل یمن و سوریه. این  نکته مهمی است.  اما روند رسیدن به دموکراسی پر از تردید ها و خطرات و چالش هاست.

 

تاثیر آن بر  توازن بین المللی و منطقه ای چیست؟

بهار عرب تا کنون نقش مهمی در توازن منطقه و بین المللی نداشته است. شاید بعد از به ثمر رسیدن اعتراضات در سوریه و تغییر حکومت در این کشور  تغییراتی ایجاد شود. اگر حکومت سوریه تغییر کند، به این معناست که حکومت جدید احتمالا روابط عمیق قبلی را با ایران و حزب الله لبنان حفظ نخواهد کرد. این حکومت دسترسی هایش را به حزب الله و مسئله فلسطین از دست خواهد داد. این یک شکست بزرگ برای ایران است. این کشور تمرکز بیشتری بر عراق و افغانستان خواهد کرد.

آمریکا در میان بهار عرب سردرگم است اما این سردرگمی بسیار کمتر از آنچه انتظار می رفت، است. رابطه با مصر مانند ترکیه یکی از سایر کشور ها سخت تر است.

ترکیه برنده این مبارزه است. انقلابی ها نمی گویند که می خواهند شبیه ایران یا عربستان یا آمریکا باشند. اکثر آنها می گویند که می خواهند شبیه به ترکیه باشند.

این انقلاب ها طرفدار جهانی شدن و تجارت هستند. این به سود ترکیه است. مصر می خواهد در اقتصاد و تجارت پیشرفت کند. اخوان المسلمین و نیرو های اسلامگرا که به نظر نمی رسد نقش مهمی داشته باشند، به دنبال حزب عدالت و توسعه هستند تا شاید چیزی بیاموزند. حالا آنها فهمیده اند که مخالف حکومت بودن آسان تر است تا اینکه خود حکومت باشند. بهار عرب به دلیل فقر و عدم توسعه اقتصادی بوجود آمد.

اخوان المسلمین می داند که اگر نتواند ایجاد کار بکند و اقتصاد را توسعه بدهد، مردم از آنها هم بدشان خواهد آمد. آنها این موضوع را بخوبی می دانند. به همین دلیل برای استفاده از توصیه های ترکیه به این کشور رو می کنند. آنها ترکیه را مدل مناسبی نمی دانند اما این را می دانند که از ترکیه بیشتر می آموزند تا عربستان سعودی و ایران.

آیا برای اینکه اسلام سیاسی بتواند تحت دموکراسی عملکرد داشته باشد،نباید با سکولاریسم تعامل داشته باشد؟ خواسته رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، در مورد سکولاریسم مورد استقبال همه واقع نشد.

سکولاریسم بعنوان یک کلمه و یک فلسفه برای ایجاد مشروعیت در دنیای عرب شکست خورده است. اما معنای سکورلاریسم در اکثر کشور های عرب مشروعیت دارد

بسیاری از احزاب و مردمان کشورهایی که در اعتراضات شرکت می کنند، به جزئیات سکولاریسم معتقد هستند. اسلامگرایان در این مبحث به پیروزی رسیده اند که اگر سکولار باشی معنایش این است که خداپرست نیستی. اما شعار های اسلامگرایان به سختی در اعتراضات مردمی شنیده می شد. آنها بر سر “حکومت مدنی” به توافق رسیده اند.

در اینجا آنها با اردوغان اختلاف پیدا می کنند: اسلامگرایان می گویند از آنجایی که ما مسلمان هستیم باید قوانین اسلامی و شریعت را در قانون اساسی لحاظ کنند اما ما نمی گوییم که خواستار حکومت اسلامی هستیم.

آیا احزاب اسلامگرا نقش مهمی را در منطقه بازی خواهند کرد؟

آنها در انتخابات بخوبی ظاهر شدند. آنها بزرگ ترین گروه مستقل هستند اما اکثریت نیستند. این می تواند تا حدی استراتژی اسلامگرایان را مشخص کند. آنها می دانند که ترسیده اند.

استراتژی آنها این است که بتدریج وارد ائتلاف بشوند.

 

این ترس وجود دارد که مانند ایران، اسلامگرایان از شر گروه هایی که با آنها ائتلاف کرده اند راحت شوند و قوانین سختگیرانه ای را به اجرا بگذارند.

این خطر وجود دارد. اما آن انقلاب اسلامگرا ها با شعار های اسلامی بود که از توسط میلیون ها نفر در خیابان ها فریاد زده می شد، اینبار وضعیت فرق دارد.  دوم اینکه بزرگترین جنبش اسلامی که اخوان المسلمین است، اهدافی دارند که به مورد پسند سکولار ها و مسیحیان نیست.  اما آنها از تجربه ایران و شکست آن آگاه هستند. آنها این تجربه را دوست ندارند چون محبوب مردم ایران نیست. ایران یک حکومت سرکوبگر است و مردم شاهد فساد مالی و عدم موفقیت در ایجاد کار و توسعه اقتصادی اش هستند.

آنها عربستان سعودی را هم مدل موفقی نمی دانند؛ آنها مدلی مثل طالبان و القاعده را هم در نظر ندارند. این جنبش اسلامی بعد از اینکه مردم شاهد تندروی ها و قضاوت هایی که در مورد این تندروی ها شده بود، به قدرت رسیده اند. ده سال پیش ترکیه مدل جذابی محسوب نمی شد اما روند به گونه ای ادامه پیدا کرد که چنین شد.

به همین دلیل سال 2011 بسیار مهم است.

همچنین در مصر و تونس فقط احزاب اسلامی وارد فضای سیاسی نشده اند. احزاب نظامی، دولتی و تجاری نیز در این فضا وجود دارند. اسلامگرایان  یکی از بازیگران این عرصه هستند.

هر حکومتی که در مصر بر سر کار بیاید باید برای سرمایه گذاری و پول تلاش کند، به همین دلیل نمی تواند تندرو باشد. اما درلیبی و سوریه اوضاع فرق می کند.

 

چه چیز باعث جذابیت ترکیه می شود؟

 ترکیه تنها دموکراسی واقعی در خاورمیانه است. مردم از اینکه حزب عدالت در این کشور بین مسائل فرهنگی و مذهب، ملی گرایی و جهانی شدن تعادل ایجاد کرده است، تحت تاثیر قرار گرفته اند. تندرو ها مخالف جهانی شدن و اقتصاد هستند. این کشور تنها اقتصاد در منطقه است که بدون تکیه بر درآمد نفتی به سرعت توسعه اقتصادی یافته است.

 

آیا این تصویر با  اظهارات اردوغان در مورد سکولاریسم مخدوش نمی شود؟

اخوان المسلمین از این موضوع خوشش نمی آید اما آنها همیشه گفته اند:« ما همواره برای ترکیه و حزب عدالت اسلامی احترام قائل هستیم و بسیار از آنان آموخته ایم. اما مدل ترکیه را بعنوان معجون جادویی نمی پذیریم.»

در عین حال یک نگرانی فزاینده وجود دارد که ترکیه شبکه ای بوجود آورده است که دولت هایی که اخوان المسلمین آنها را می گردانند تحت کنترل خود در بیاورد. این باعث اختلاف می شود. برخی می گویند:« ترکیه بیش از حد بلندپرواز شده است. ترکیه نمی تواند از طریق اخوان المسلمین جهان عرب را اداره کند.»

و همچنین، اسلامگرایان با اشاره به ترکیه می گویند:« به آنها نگاه کنید. ترکیه هم اسلامی می شود.» اما اردوغان می گوید:« چند دقیقه صبر کنید. ما یک حکومت سکولار هستیم.» این نکته برای کسانی که از اخوان المسلمین می ترسند، خوشحال کننده است.

 

نقش موثر ترکیه در منطقه قبل از بهار عرب چگونه بوجود آمد؟ انتقاد هایی مبنی بر دوران نو عثمانیسم نیز وجود دارد؟

این نقش موثر در برابر اسرائیل بوجود آمد. اما در جهان عرب فقط در مورد روابط تجاری و لغو ویزا آغاز شد. این اقدامات مورد استقبال قرار گرفت. مبحت نئو عثمانیسم کمی احمقانه است. آنها قصد ندارند یک امپراطوری را بنا کنند؛ آنها در منطقه ای مداخله می کنند که در گذشته بخشی از امپراطوری عثمانی بوده است و وارد عرصه خوبی چون تجارت شده اند. هیچ کس نمی تواند آنها را سرزنش کند.


آیا این تصویر بهار عرب را تغییر خواهد داد؟

تصویر جدیدی بوجود آمده است. قبل از این ترکیه به دنبال سیاست “ بدون مشکل” بود. آنها به دنبال تجارت های با ثبات بودند. اما حالا همه چیز تغییر کرده است. مسئله دیگر تجارت نیست؛ موضوع تغییرات دموکراتیک است. ترکیه نقش و مسئولیت هایی دارد. موضع ترکیه بستگی به پاسخ این سووالات دارد. آیا ترکیه به موفقیت تغییرات دموکراتیک کمک می کند؟ آیا نقش مثبتی بازی می کند؟

حریت، 28 اکتبر