احمدی نژاد هنوز تسلیم نشده

نویسنده

» نظر ونکوور سان در باره جنگ قدرت در ایران

جاناتن منتهورپ

پس از یک شکست تاکتیکی در اوائل سال که توسط آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران بر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران تحمیل شد، اکنون احمدی نژاد در تلاش  است تا قدرت خود را باز یابد.

در واقع دلایلی در دست است که نشان می دهد داستان اخیر در مورد توطئه ایران برای قتل سفیر عربستان سعودی در آمریکا، پنجره ای به سوی این جنگ قدرت نهانی است.

یکی از نظریه هایی که درباره افشای توطئه تروریستی واشنگتن مطرح شده  این است که این طراح از اساس قرار بوده ناموفق باشد و توسط آمریکائی ها فاش شود.  استخدام  یک فروشنده ماشین به نام منصور ارباب سیار برای قتل سفیر عربستان سعودی از طرف نیروی قدس از سپاه پاسداران، چنین نمودی دارد.

از این دیدگاه به نظر می آید بر ملا شدن این توطئه بیش از هر چیز با هدف آسیب زدن به وجه و قدرت آیت الله خامنه ای بوده است. و فردی که در شرایط حاضر بیشترین سود را از آن می برد، احمدی نژاد است.

تحلیلگران بر این نکته تاکید دارند که توطئه مسلما به صورتی بسیار غیر حرفه ای طراحی شده  که باعث افزایش تنش میان ایران و عربستان سعودی از یک سو و سبب تشدید تحریم های واشنگتن علیه ایران می شود. تحریم هایی که در حال حاضر هم آثار نامطلوب خود را بر برنامه هسته ای ایران و اقتصاد این کشور گذاشته است.

تقصیر بر ملا شدن این توطئه متوجه شخص خامنه ای، رهبر ایران  است، که عملا تمام وجوه جمهوری اسلامی را تحت نظر دارد و در نهایت مسئول کارهایی است که انجام می شود.

آنچه از جنگ قدرت در ایران معلوم شد این است که ظاهرا کنترل دو نهاد وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران انقلاب، موضوع اصلی مناقشه دو جناح رقیب حاکم است.

در نظریه و همچنین در عمل، خامنه ای فرمانده کل سپاه پاسداران است و حرف آخر را در مورد اعضای کابینه، که توسط احمدی نژاد انتخاب می شوند، هم او می زند.

ولی احمدی نژاد هم عضو سابق سپاه پاسدارران و عضوی از نیروی قدس بوده است.

او از زمان انتخاب شدن در سال 2005 بسیاری از همکاران خود در سپاه را به پست های دولتی گمارده است. لذا خامنه ای نمی تواند اعتماد کاملی به سپاه داشته باشد.

ولی تلاش های احمدی نژاد و حامیان او هم نشان می دهد که آنها نیز توان کافی برای رسیدن به اهداف خود  ندارند.

این اهداف عمدتا شامل تضعیف و نهایتا برچیدن قدرت خامنه ای و شورای نگهبان و قدرت گرفتن ریاست جمهوری است؛ که در واقع به معنی پایان جمهوری اسلامی است.

این البته به معنی کاهش اهمیت دین در زندگی عمومی ایرانیان هم نیست.

احمدی نژاد حتی از روحانیون هم خرافاتی تر است. مخالفان، او را حتی به ارتداد متهم کردند چرا که او دولت خود را به عنوان پیشقراول امام زمان معرفی کرده بود.

جنگ قدرت میان احمدی نژاد و خامنه ای در ماه آوریل با برکناری وزیر اطلاعات، حیدر مصلحی، توسط احمدی نژاد شدت گرفت.

خامنه ای ظرف چند ساعت، وزیر برکنار شده مصلحی را در مقام خود را ابقا  کرد. احمدی نژاد به عنوان اعتراض دو هفته به جلسات دولت نرفت و سرانجام  با تهدید مجلس به استیضاح به کار بازگشت.

خامنه ای سپس با دستگیری 29 تن از حامیان و نزدیکان احمدی نژاد قدرت خود را بار دیگر نشان داد. با این همه شرایط نشان می دهد  احمدی نژاد تسلیم نشده است.

در طول تابستان، او و حامیانش همچنان در مورد تغییر بنیان حکومت ایران از پایه اسلام انقلابی به استبداد ناسیونالیستی بحث و گفتگو کرده اند.

احمدی نژاد اکنون وجود رهبران روحانی را مانعی در راه مدیریت موثر، به خصوص در زمینه اقتصادی، معرفی می کند.

این مبارزه احتمالا به مراحل بحرانی خواهد رسید چون احمدی نژاد نمی تواند برای بار سوم به این مقام انتخاب شود.

گفته می شود احمدی نژاد سعی دارد اسفندیار رحیم مشایی را، که در عین حال یکی از بستگان [پدر عروس]  خود او هم هست، به عنوان رئیس جمهور آینده معرفی کند.

لیکن خامنه ای، با ادامه نبرد قدرت، گفته است که نظامی سیاسی ایران ممکن است پست ریاست جهوری را نیاز نداشته باشد و مجلس خود نخست وزیر را به عنوان مفام اجرایی انتخاب کند.

منبع: ونکوور سان - 28 اکتبر