زبان عکس قاصر و سطحی است

نویسنده

» گزارش لوموند از کتاب جدید پائولو وودز

میشل گرن

پائولو وودز، ۳۹ ساله، یک عکاس آواره است. او از یک پدر کانادایی و یک مادر هلندی که خانواده اش کشیش بودند در لاهه به دنیا آمد، در رم و فلورانس بزرگ شد و امروز در پاریس زندگی می کند و به اقصی نقاط جهان می رود. او که ابتدا عکاس گالری بوده، در سال ۱۹۹۹ به عکاسی خبری روی می آورد. ولی عکاسی در روزنامه نیز برایش چندان خوشایند نبود.

به همین دلیل، او شیوه ای خلق می کند تا جهان را در چهار کتاب تعریف کند. در این کتاب ها، عکس های او با تحقیق های به عمل آمده توسط روزنامه نگار سوئیسی، سرژ میشل، درآمیخته اند. این دو اخیراً کتابی چاپ کرده اند به نام “قدم به چشمانم بگذار” که تصویر ایران کنونی را نشان می دهد. عکس های این کتاب تا تاریخ ۲۹ اوت در شهر آرل در جنوب فرانسه به نمایش گذاشته خواهد شد.

با او در این زمینه گفتگو کرده ایم:

 

چه زمانی متوجه شدید که عکاسی خبری برایتان مناسب نیست؟

از سال ۱۹۹۹ در تهران، یعنی از زمانی که رییس جمهور ایران، محمد خاتمی، یک سیاست فضای باز را اتخاذ کرده بود. من عکس هایی را در مطبوعات می دیدم: اشخاصی با ریش بلند و عمامه به سر، در یک دست مسلسل کلاشینکوف و در دست دیگر قرآن. ولی آنچه در خیابان می دیدم متفاوت بود. به عکس های جنوب ایتالیا که در کتاب ها و روزنامه ها به وفور دیده می شود فکر می کردم: پیرزنانی با لباس های سیاه در کوچه های گرم و سوزان. انگار هیچ چیز از سال های ۱۹۵۰ عوض نشده. یک جای کار می لنگید. در زمان جنگ نیز می دیدم که بیشتر عکاسان به دنبال “عکس”ی می گردند که بتوان آن را به ژانر جنگ اضافه کرد.

روزنامه نگار سرژ میشل مرا تشویق کرد آنچه را که می بینم نشان دهم، نه اینکه صحنه هایی که از قبل وجود دارد را دوباره سازی کنم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از چیزی عکس بگیرم که شناخته شده نیست ولی مهم است. و هر چه عکس هایم زیبا باشد باز به توضیحی نیاز دارد تا معنایشان کامل شود، زیرا زبان عکس قاصر و سطحی است.

 

به نظر شما، یک متن طولانی عکس را خراب نمی کند؟

من هیچ گاه از ترکیب کردن متن با عکس واهمه نداشتم. کتاب هایی که به همین شیوه با سرژ میشل تهیه کرده ایم، دارای تیراژ آبالایی بوده اند و برخی به دهها زبان نیز ترجمه شده اند. 

 

آیا کتاب شما در مورد ایران نیز به همین شیوه است؟

بله، می توان ایران واقعی را در کنار ایران اصولگرا نشان داد. یک ایران شاد و درخور تماشا که در همه جای آن شور و شعف به چشم می خورد. کشوری که مردمش در ظاهرشان و در رنج کشیدن شان مثال زدنی هستند. کشوری که می بینید دو برادر در کنار یکدیگر زندگی می کنند: یکی از آنها طرفدار احمدی نژاد است و دیگری طرفدار موسوی.

 

شما در شهر آرل نمایشگاهی برگزار کرده اید و تصاویری از سرکوب شدید مردم ایران پس از انتخابات را نشان دادید. چرا چنین سوژه ای را انتخاب کردید؟

چه کسی عکس های تاریخی می گیرد؟ رابرت کاپا. چه کسی از جنگ عراق و سربازان امریکایی زندان ابوغریب عکس گرفت؟ آماتورها. در مورد ایران هم همین طور است. آماتورها عکس های حماسی و شگفت انگیزی گرفتند که تماماً ازطریق اینترنت و از طرف هر دو جناح در سراسر جهان منتشر شده. من عکسی را دیدم که توسط حکومت پخش شده بود و در آن یکی از مخالفان [مجید توکلی] که به صورت زن تغییر چهره داده بود دستگیر شده بود. مردان ایرانی چه کردند؟ خود را به صورت زن درآورند و عکس هایشان را در اینترنت منتشر کردند. درحقیقت، پشت همه اینها توضیح وجود دارد.

 

منبع: لوموند، ۱۸ ژوئیه