نگاه ما

نویسنده
مرضیه حسینی

نمونه اشعار ادب معاصر ایران در شرح زمستان

بدون مقصد به زمستان پرتاب شدن

احمدرضا احمدی زاده ی اردیبهشت ماه ۱۳۱۹در کرمان است. او در سال ۱۳۴۳ به همراه نادر ابراهیمی، اسماعیل نوری علاء، مهرداد صمدی، محمدعلی سپانلو، بهرام بیضایی، اکبر رادی، جعفر کوش‌آبادی، مریم جزایری و جمیله دبیری گروه ادبی “طرفه” را با هدف دفاع از هنر موج نو تأسیس کرد. انتشار دو شماره از مجلهٔ طرفه و تعدادی کتاب در زمینهٔ شعر و داستان از جمله فعالیت‌های این گروه‌است. در سال ۱۳۸۵ احمدی به عنوان شاعر برگزیده ی پنجمین دوره اهدای جایزه شعر بیژن جلالی انتخاب شد:

هنوز برف میبارید …

 بهار ما را به فراموشی سپرده بود و ما ناگهان

بدون مقصد به زمستان پرتاب شده بودیم

زمستانی که عنکبوت‌ها به دور قندیل‌های یخ

تار تنیده بودند

ما در زمستان سقوط کرده‌ بودیم بدون:

کلاه

چتر

پالتو

این دستان ما خاموش و سرد در زمستان

به دنبال مأوا و سکوت بودند

ما نمی‌توانستیم به سراغ دست‌هامان بیاییم

و آنان را در زمستان پرستاری کنیم

ما دشمنان را نمی‌شناختیم

فقط سرما و زمستان را حریف خویش می‌دانستیم

کسی از میان برف و یخ گفت: صبوری ما

توانست این سرما و زمستان را

برای ما رقم بزند.

همه با دهان خاموش

سخن‌اش را با سر تأیید کردیم

هنوز برف میبارید

 

 

عباس حسین نژاد متولد در اول مهر ماه ۱۳۵۶در نوکنده‌ گلستان و دانش‌آموخته رشته‌ی زبان و ادبیات ژاپنی از دانشگاه تهران و نویسنده ی وبلاگ “دو خرمالو و سه هزار هایکو” ست. اشعار زیر از هم این وبلاگ گزینش شده اند…

یک…

کمی آفتاب، کمی باران

کمی باد، کمی برف

روز زمستانی در پایتخت

 

دو…

بخار لبوی تازه

امید رهگذران

در سرمای زمستانی!

 

سه

 

در آغوشش خفته‌اند

هزار گنجشک

سرو در برف زمستانی!

 

چهار

کوچه ای خلوت

کلمات ِ عاشقانه

لابه‌لای بخار!

 توضیح : هایکو یک قالب شعری بسیار مشهور ژاپنی ست که بیانی ست بسیار کوتاه از ذهنیت و دیدگاه های مردمان آن به جهان هستی را یادآور می شود. این دیدگاه ممکن است گاه آنقدر متمرکز باشد که در یک شکوفه ی گیلاس خلاصه شود و یا جهیدن غوکی در آب را به ذهن متبادر کند. در هایکو یا مستقیماً به فصل اشاره می‌شود یا به نشانه فصلی. نشانه‌های فصلی در این گزینه ها، شامل پنج گروه بهاری، تابستانی، پاییزی، زمستانی و نوروزی است؛ هرچند که نشانه‌های نوروزی به دلیل قرار گرفتن سال نوی مسیحی در زمستان، جزو نشانه های زمستانی طبقه‌بندی می‌شوند.

“عباس صفاری ” متولد ۱۳۳۰ در یزد است. مجموعه شعر او به نام دوربین قدیمی در سال ۱۳۸۲ از برندگان سومین دورهٔ جایزهٔ شعر کارنامه شد. شعر ترانه ی”خسته” از فرهاد مهراد نیز سروده ی صفاری است. او در سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ به همراه بهروز شیدا و حسین نوش‌آذر سردبیری فصل‌نامه فرهنگی هنری سنگ را به عهده داشت. او در حال حاضر در لس‌آنجلس زندگی می‌کند.

زمستان را فقط

به خاطر تو دوست دارم

به خاطر لباس های گرم زمستانی ات

که هر چه سردتر می شود

زیباترت می کنند

به خاطر پالتوی کمرتنگی که قدت را

بلندتر نشان می دهد

به خاطر آن پلی ور سفید یقه اسکی

که محشر می کند

و هر بار که می پوشی اش

مثل گلی که باز شود در برف

چهره ات می شکوفد از یقه ی تنگش

به خاطر آن شال گردن کشمیر

که جان می دهد برای یک میز آفتابگیر و

قهوه تلخ با شیر

سال از پی سال از حضور تو

حظ می کنم هر روز

در لباس هایی که فصل را کوتاه

و بی همتا می کند پسند تو را

لباس هایی که وسط تابستان هم

دلم برای دیدن شان

تنگ می شود

دستکش های نرمی

که از “های” من نیز گرم ترند

و بوی صحرایی چرمشان تا بهار

عطر ملایم دست های توست

و آن چکمه های ورنی ساق بلند

که کفرت را گاهی در می آورند

وقتی کنار یک فنجان چای تازه دم

یک دنده وا می روی در گرمای مبل

و گوش نمی دهی به پشنهاد من

که بارها گفته ام با کمال میل حاضرم

ماموریت بی خطر باز کردن بندشان را

به عهده بگیرم

زمستان را

به خاطر چتری دوست دارم

که سر پناهش را در باران

قسمت می کنی با من

و هر قدر هم که گرم بپوشی

یقین دارم باز

در صف خلوت سینما خودت را

دلبرانه می چسبانی به من

هنوز باورم نمی شود

که سال به سال

چشم به راه زمستانی می نشینم

که سال ها

چشم دیدنش را نداشته ام