‏ قلم طلایی برای آن که شایسته اش بود

نویسنده

isasaharkhiz682.jpg

سارا سماواتی

انجمن دفاع از آزادی مطبوعات با انتشار بیانیه ای اعلام کرد قلم طلایی سال 1386،همزمان با روز جهانی آزادی ‏مطبوعات به پاس تلاش های خالصانه ی زنده یاد احمد بورقانی در جهت آزادی بیان و مطبوعات به خانواده وی اهدا ‏خواهد شد.به همین مناسبت با عیسی سحرخیز گفت و گویی کرده ایم که طی آن وی هم از شخصیت احمد بورقانی گفته ‏است و هم از جایزه قلم طلایی. متن مصاحبه در پی می آید. ‏

‎ ‎آقای سحرخیز! امروز باخبر شدیم که انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، جایزه قلم طلایی خود را برای سال ‏‏1386 به آقای بورقانی اهدا کرده است.‏‎ ‎

بله! انجمن دفاع معمولاً از بهمن ماه بحث تعیین نامزدها برای دریافت جایزه را، آغاز می کند. در مورد جایزه امسال ‏هم، در صحبت ها و بحث های اولیه که انجام شده بود، آقای بورقانی به عنوان یکی از نامزدها مطرح بودند. اما ‏متأسفانه ما در سیزدهم اسفند ماه با مرگ ناگهانی ایشان در اثر ایست قلبی مواجه شدیم. این حادثه که پیش آمد، طبعاً ‏اذهان را بیشتر به سمت ایشان متمایل کرد؛ به ویژه در این تصمیم گیری نوع برخورد و نوع مردم مطرح بود. ‏حضوری که مردم در تشییع جنازه و در مراسم متعددی که برای ایشان برگزار شد، از خود نشان دادند، بیش از پیش ما ‏را متقاعد کرد که اجماع مردم هم در مورد ایشان همین است و آقای بورقانی بدون شک شایسته دریافت این جایزه بودند. ‏طبعاً جایزه به همسر و خانواده ایشان تقدیم خواهد شد.‏

‎ ‎جایزه قلم طلایی از کی برگزار می شود و این چندمین دوره اهدای آن است؟‎ ‎

انجمن دفاع از همان وقتی که تاسیس شد یعنی هشت سال پیش، پیش بینی کرد که دو جایزه اعطا بکند. یکی همین قلم ‏طلایی که به کسانی تعلق می گیرد که در راه آزادی قلم، بیان و مطبوعات تلاش می کنند؛ و جوایز دیگری که در نقاط ‏دیگر و به مناسبات های مختلف به افرادی اهدا می شود که علیه آزادی ها اقدام می کنند. همانند تمشک طلایی، هنزل ‏طلایی…؛ که این جایزه را تا کنون انجمن قلم اهدا نکرده، یعنی مسیر آن را طی نکرده است؛ هر چند که اگر می ‏خواستند، کسانی بودند که مستحق دریافت این جایزه باشند.‏

اما در مورد جایزه قلم طلایی، این قلم در واقع پنجمین قلم طلایی است که انجمن دفاع، به کسانی که در راه آزادی ‏مطبوعات و قلم تلاش می کنند و در این راه هزینه می پردازند، اهدا می کند. پیش از این آقای حسین انصاری راد، ‏رئیس کمیسیون اصل نود مجلس ششم، بعد از ان آقای اکبر گنجی، آقای ایت الله منتظری، و آقای عزت الله سحابی این ‏جایزه را دریافت کرده اند. ‏


‎ ‎آقای سحرخیز! در رابطه با اشاره ای که شما به حضور مردم درمراسم بزرگداشت آقای بورقانی کردید، ‏برای همه از جمله کسانی که در خارج از کشور هستند و به ویژه کسانی که ایشان را از نزدیک نمی شناختند، این ‏بزرگداشت ها بی سابقه بود. شما در توضیح ویژه گی های شخصیت فردی و شغلی او که منجر به این محبوبیت شده ‏است چه می گویید؟‎ ‎

آقای بورقانی شخصیت خاصی داشتند که در مطالب و سخنرانی هایی که در مورد ایشان در مراسم داخل و خارج کشور ‏ایراد شد، بارز بود. این نکته مهمی بود که او کسی است که جایگاه قلم و کلام را می داند. در هر نوشته ای، از طنز ‏گرفته تا فرهنگ و سیاست.جایگاهی که در مورد خبرگزاری در طی سالهای جنگ به عنوان سخنگوی ستاد تبلیغات ‏جنگ داشت و موقعیتی که برای مسئله قائل بود نیز متکی به همین ارزش بود. وقتی آقای بورقانی از امریکا به ایران ‏برگشت و از حوزه خبر وارد فضای نشر شد، باز همین تأکید و ارزش را قائل بود. او در انتشارات نشر نی که یکی از ‏ناشرین معتبر ایران است، به عنوان یکی از مؤسسین شروع به کار کرد. پس از آن هم که وارد مطبوعات شد، هر چند ‏به دلیل اعتراضاتی که کرد و فشارهایی که وجود داشت، زمان بسیار محدودی در مطبوعات بود. در آن دوران او ‏ترجیح داد که در شرایطی که مطبوعات زیر فشار هستند، بازداشت ها و زندانی کردن روزنامه نگاران شروع شده و ‏در حال تشدید است؛ امواج سهمگین سرکوب و توقیف مطبوعات پیش می روند، احکام سنگین علیه اهالی مطبوعات و ‏رسانه ها صادر می شوند؛ در مسئولیت نباشد و با یک استعفای اعتراض آلود از مسئولیت کنار رفت. ولی می بینیم باز ‏بورقانی یکی از ده نامزدی است که با رأی بالا وارد مجلس ششم شد. جامعه مطبوعات او را به عنوان یکی از چهره ‏های شاخص خود معرفی کرد و مردم هم او را انتخاب کردند. در مجلس هم او در موقعیت هیئت رئیسه و کارپرداز ‏فرهنگی مجلس قرار گرفت. یعنی جایگاهی که باید برای مطبوعات امکان آن را فراهم کند که آنان بتوانند، پوشش ‏مناسب خبری به خانه ملت بدهند. در آنجا هم مطبوعات از او رضایت دارند. بعد از مجلس ششم ما شاهد هستیم که هر ‏جا تنگنایی هست، اختلافی میان کارگر و کارفرما، یعنی مدیر مطبوعات و روزنامه نگار پیش می آید، بورقانی حضور ‏دارد و ایفای نقش می کند.بازهم در انجمن صنفی انتخاب می شود و جزء هیئت مدیره انجمن است و هر جا بحث ‏مطبوعات است، ما شاهد حضور مؤثر او هستیم و طبعاً چنین کسی با چنین کارنامه درخشانی، نمی تواند در خاطره ‏ملت نقش نبندد. این است که ما شاهد آن مراسم و آن تجلیل ها از او در داخل و خارج کشور هستیم.‏

‎ ‎شنیده می شود که انجمن صنفی مطبوعات هم در نظر دارد که جایزه سال خود را به آقای بورقانی اهدا کند. ‏ایا این خبر صحت دارد؟‎ ‎

معمولاً انجمن صنفی هم همزمان با روز آزادی مطبوعات، جوایزی را اهدا می کند. ما هم شنیدیم که در بحث های ‏مقدماتی آنها طرح شده که یکی از جوایزی که اهدا خواهد شد، به آقای بورقانی خواهد بود. ولی آنها ظاهراً تصمیم نهایی ‏را نگرفته اند و طبعاً به موقع اعلام خواهند کرد.‏

‎ ‎در اینجا چون از انجمن صنفی و انجمن دفاع، و هر دو در رابطه با مطبوعات نام برده می شود، می خواهم ‏از شما تقاضا کنم در مورد ارتباط، یا تفاوت های کاری و سازمانی این دو نهاد توضیح مختصری بدهید.‏‎ ‎

انجمن صنفی، و انجمن دفاع دو جریان متفاوت هستند. «انجمن صنفی روزنامه نگاران» در واقع خانه روزنامه نگاران ‏است و نوعی سندیکای روزنامه نگاران به شمار می رود.اما «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات» یک نهاد حمایتی است ‏که از آزادی اندیشه، بیان و قلم در حیطه مطبوعات دفاع می کند.انجمن صنفی مانند سایر سندیکاها، در مباحث کار، ‏حقوق ِکار و روابط کارگر و کارفرما و امکانات شغلی و رفاهی اهالی مطبوعات، فعالیت می کند و سعی می کند به ‏ویژه کمتر سیاسی باشد. ‏

اما انجمن دفاع، نگاه حقوق بشری به مسائل دارد و از این جایگاه طبیعتاً وظایف دیگری را در مقابل خود دارد و برای ‏آزادی بیان و قلم کار و تلاش می کند.در «انجمن صنفی روزنامه نگاران» همانطور که از نامش پیداست، فقط روزنامه ‏نگاران عضو هستند؛ اما در انجمن دفاع گذشته از روزنامه نگاران و مدیران مطبوعات، ما حقوقدان، نماینده مجلس، ‏فعال سیاسی و به طور کلی جمع گسترده ای را داریم که نگاه حقوق بشری به مسئله آزادی بیان و قلم دارند و در حیطه ‏مطبوعات برای این امر تلاش می کنند. نکته دیگر اینکه به دلیل نزدیکی حوزه کار این دو انجمن، در خیلی جاها، از ‏جمله در شورای مرکزی و هیئت مدیره آنها، اعضای مشترک وجود دارند. به عنوان نمونه مثلاً آقای« شمس ‏الواعظین» را داریم که در هر دو نهاد نقش سخنگو را ایفا می کنند به دلیل اینکه هم روزنامه نگار هستند و هم فعال ‏حقوق بشر. افراد دیگری نظیر آقای «زید آبادی» که در دوره ای، هر دو عضویت را داشته اند. یا خود من بعد از لغو ‏امیتاز آفتاب، که دیگر مدیر مسئول محسوب نمی شدم، ممنوعیت من به عنوان مدیر و مسئول برای عضویت در انجمن ‏صنفی برداشته شد و به این ترتیب من هم عضو انجمن صنفی هستم و هم عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی ‏مطبوعات. ‏