تصویر اول: جلال طالبانی هفتاد و چند ساله، حاضر نیست حکم اعدام طارق عزیز را امضا کند. می گوید: “من یک سوسیالیست و جامعه گرا هستم و نسبت به طارق عزیز احساس دلسوزی دارم چرا که یک مسیحی عراقی است”. و او زنده می ماند.
تصویر دوم: نظام دیکتاتوری در برمه، بعد از ۱۵ سال، بالاخره آنگ سان سوچی، رهبر جنبش مدنی برمه را آزادی می کند.از حبس خانگی. نماد امید و صلح مردم برمه باز هم از صلح می گوید. از وحدت.
تصویر سوم: اینجا ایران است. احمد جنتی ۸۴ ساله که عاشق اعدام است، ناراضی است. می گوید کم بازداشت کرده اید. می پرسد: چرا به سیاسی ها مرخصی می دهید؟ و حکم صادر می کند: بیشتر و بیشتر بگیرید.
اینجا تهران است. آرش صادقی، دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه که مادرش در پی حمله نیروهای امنیتی به منزلشان، فوت کرده، می گوید: “زندگی برایم جهنم شده. منتظر بازگشت به زندانم.“ و اینبار او برای نظام حکم صادر می کند: “اینها نه از دین نه از انسانیت و نه از هیچ چیزی بو نبرده اند”.
ایوب قنبرپوریان، که تنها ۲۰ سال سن دارد و از اهالی روستاهای کوه دشت لرستان است، در زندان اوین سخت مریض است. هم جسمی، هم روحی. او پنج سال حکم دارد. او پدر ندارد. سرپرست خانواده ای است که به دلیل مشکلات مالی نمی توانند به تهران بروند. نمی توانند ملاقاتش کنند.
اینجا ایران است و خواهر محمد رضا تاجیک به یک سال و نیم زندان محکوم شده. تنها و تنها به جرم گفتن این یک جمله: “برادرم در زندان هتک حرمت شده!“. یک سال و نیم برای یک جمله.
تعجب نکنید. از یک طرف داریوش و پروانه فروهر را کشتند، از طرف دیگر حتی اجازه نمی دهند برایشان سالگرد بگیرند. حتی تلفن پرستو فروهر، فرزند فروهر ها را هم قطع کرده اند، پاسپورتش را ضبط.
آبان کم کم تمام می شود. نسرین ستوده دادگاهی می شود. پنج وکیل دادگستری بازداشت می شوند. عفو بین الملل خواستار آزادی بی درنگ همه آنها می شود. آمریکا هم می گوید فعالان حقوق بشر زندانی را آزاد کنید.
لباس شخصی ها تا دیروز با ایرانی ها رفتار خشونت آمیز می کردند، از امروز با خارجی ها. آنها با کارکنان سفارت فرانسه در تهران بدرفتاری و مهمانان سفیر را دستگیر کرده اند.
تا دیروز ایرانی ها در زندان اعتراف می کردند، از امروز به بعد، خارجی ها. دو خبرنگار آلمانی بازداشت شده، جلو دوربین رفتند. به جاسوسی متهم شدند. علیه خودشان اعتراف کردند. ایران گفت جاسوس اند. خبرنگار نیستند. گزارشگران بدون مرز هم جواب داد: “اطلاع رسانی، جاسوسی نیست.”
چین ابررایانه اش را می سازد. ایران هم رتبه جدیدی بدست می آورد. رتبه ۱۴۴ سرعت اینترنت از میان ۱۵۲ کشور جهان. وضعیتی بدتر از پاکستان و نیجریه.
آخر هفته است. دادستان مشهد از مرحله جدیدی خبر می دهد: دومین مرحله قطع ید سارقان و زورگیرها! دیوان عالی کشور هم دستور اعدام حسین خضری را صادر کرده. قطع دست. اعدام. مرگ…
هفته تمام می شود. هنگامه شهیدی به زندان بازمی گردد. زندانیان سیاسی زن به حدی آمارشان بالا رفته که بعد از ۲۰ سال، بند سیاسی زنان در اوین ایجاد می شود.
باری، نظامیان برمه، فعال مدنی را آزاد می کنند. دولت ایران دانشجوها را در دادگاه نظامی محاکمه می کند. حبس خانگی آنگ سانگ سو چی تمام می شود. حبس خانگی موسوی و کروبی تازه تشدید می شود.
کسی جواب این سئوال را می داند؟ چند سال دیگر حاکمان ایران به همان نتیجه ای می رسند که دیکتاتورهای نظامی برمه امروز رسیدند؟
طارق عزیز زنده می ماند. ایران برمه شده. حسین خضری هنوز کابوس مرگ می بیند.