احسان نراقی، جامعه شناس و پژوهشگر بامداد روز گذشته در سن ۸۶ سالگی درگذشت. آقای نراقی، بیش از ۱۶ سال، مشاور یونسکو (سازمان آموزش علمی و فرهنگی ملل متحد) بود. او تنها ایرانی است که به معاونت این سازمان رسیده و در اداره جوانان یونسکو سالها فعالیت کرده است.
“پایان یک رؤیا: در نقد مارکسیسم، علوم اجتماعی و سیر تکوینی آن”، “آیین جوانمردی” (هانری کربن)، “اقبال ناممکن”، “آن حکایتها: گفتوگوی هرموز کی با احسان نراقی”، “آزادی: مجموعه مقالات و مصاحبهها”، “آنچه خود داشت”، “جامعه، جوانان، دانشگاه”، “غربت غرب”، “آزادی، حق و عدالت”، “طمع خام، در خشت خام”، “آن حکایتها” و “نظری به تحقیقات اجتماعی در ایران” از جمله کتاب ها و آثار احسان نراقی است.
آقای نراقی پس از یک بیماری طولانی مدت درگذشت. خبرگزاری ایسنا گزارش داده است که او در مراسم بزرگداشت خود که در سال ۸۵ در خانه هنرمندان برگزار شد گفته بود: “من الان ۸۰ سالهام و هر آن آمادهام که با دنیا خداحافظی کنم، چرا که ترس از مرگ برای انسانی است که هنوز به هدفهایش نرسیده و از سعادت و لذت محروم بوده است. من چنین وضعی ندارم. من به اغلب هدفهایم رسیدهام، هم زندگی را شناختم، هم زندان رفتم، هم آزادی را دیدم، بنابراین هیچ وحشتی از مرگ ندارم”.
این پژوهشگر و جامعه شناس ایرانی که از نوادگان ملامهدی فاضل نراقی و ملا احمد نراقی از مجتهدان شیعه در دوره قاجار بود، از شارل دوگل و فرانسوا میتران، دورئیس جمهور سابق فرانسه، نشان “لژیون دونور” دریافت کرده بود.
آقای نراقی، متولد ۱۳۰۵ بود و پس از فارغ التحصیل شدن از دارالفنون، در رشته جامعه شناسی دانشگاه ژنو سوئیس لیسانس گرفت. او مدرک دکترای خود را در همین رشته از دانشگاه سوربن فرانسه اخذ کرده بود.
این جامعه شناس به گفته خودش اولین ایرانی بود که در رشته جامعه شناسی در خارج از کشور تحصیل کرد. خبرگزاری ایسنا به نقل از وی نوشته است: “به همراه دکتر غلامحسین صدیقی و دکتر علیاکبر سیاسی، مؤسسهی مطالعات و تحقیقات اجتماعی را در دانشگاه تهران بنیانگذاری کردیم و به مدت ۱۲ سال به عنوان مدیر در این مؤسسه فعالیت داشتم. تحقیقی که در سال ۱۹۶۵ دربارهی فرار مغزها از کشورهای جهان سوم به کشورهای غربی برای سازمان ملل انجام دادم، بازتاب گستردهای در کشورهای جهان بویژه جهان سوم داشت. در سال ۱۳۴۹ به علت فشارهای ساواک، دعوت یونسکو را برای امور جوانان بهانه قرار دادم و کشور را به مدت شش سال ترک کردم”.
احسان نراقی پس از انقلاب ۵۷، سه بار بازداشت شد.دادگاه انقلاب اما حکم به برائت او از کلیه اتهاماتی که به او زده بودند داد و او آزاد شد.
“از کاخ شاه تا زندان اوین” عنوان کتابی ست که آقای نراقی سرنوشت خود را در آن به تحریر درآورد؛ کتابی که در زندان نوشته بود.
آقای نراقی براساس گزارش رادیو فردا، با هرگونه انقلابی مخالف بود و انقلاب ها را “یک خیال بی نتیجه” می دانست.
از احسان نراقی به عنوان یکی از منسوبان فرح دیبا یاد میکنند که با ملکه سابق ایران رابطه خانوادگی داشت و در عین حال سالها مشاور او بود. وی اما به گفته خودش، منتقد فساد دربار شاهنشاهی بود و همواره در مشاورههای خود به فرح پهلوی این انتقادها را منتقل می کرد.