سه شنبه ۲۶ خرداد ۸۸، چند روزی است که زن و مرد و پیر و جوان، با ریش و بی ریش و البته همه با ریشه ایرانی در خیابان هستند. رقیب متقلب، قافیه خیابان و مردم را باخته است و حسابی گیج و منگ است.
یک روز پس از تظاهرات غرورآفرین و میلیونی معترضان به نتایج انتخابات که چشم جهانیان را خیره کرد، حالا دیگر فقط رسانه های فارسی زبان نیستند که این تحولات را در صدر اخبار خود قرار می دهند.
صدها گزارشگر و تحلیلگر در گزارش ها، میزگردها و مصاحبه هایی، با چهره ای متفاوت و هیجان زده از این تحولات غیر منتظره، در الجزیره و العربیه و هم سی ان ان و بی بی سی به پوشش این تحولات مشغولند.
تقریبا اغلب کشورهای اروپایی در مورد انتخابات مناقشه بر انگیز اعلام موضع کرده و عدم موضع گیری رییس جمهوری امریکا، از جمله موارد مورد اشاره رسانه ها و محافل سیاسی است.
یک روز پس از تظاهرات میلیونی مردم تهران در ۲۵ خرداد که در مخالفت با نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران صورت گرفت و موجب تعجب جهان از حجم اعتراضات و قدرت معترضان شد، حالا بسیاری از معترضان در خیابان خواستار تکرار آن در روز سهشنبه، ساعت پنج بعد از ظهر در میدان ولیعصر تهران شدهاند.
از همان دیروز طرح این تجمع اعتراضی وجود داشت و پس از اینکه صبح روز سه شنبه در روزنامه ایران خبر تجمع هواداران محمود احمدی نژاد برای همان نقطه مورد نظر معترضان، منتشر شد، ستاد موسوی به تظاهرکنندگان نسبت به برخورد خشن هشدار داد.
ستاد میرحسین موسوی در اطلاعیهای با تاکید بر اینکه موسوی در راهپیمایی خیابان ولیعصر حضور نخواهد داشت از همه مردم درخواست کرد که در دام درگیریهای طراحی شده قرار نگیرند.
در برخی سایت ها حتی سخن از برنامه دولت و نیروی انتظامی برای برخود با تظاهرکنندگان در قالب دام برای معترضان شده است.
کانال های مختلف تلوزیون و رادیو، همزمان تبلیغ گستردهای بر روی اجتماع حامیان احمدی نژاد در میدان ولیعصر داشت.
بیانیه های سازمان تبلیغات اسلامی و سپاه پاسداران اشاره داشت که در اعتراض به آنچه آشوب طلبی معترضان خوانده شد، امت حزب الله در میدان ولی عصر دست به راهپیمایی می زنند.
حالا پس از مصادره خیابان به مدد رسانه های دولت کودتا، شعارهایی هدفمند هم از تجمع این جمع کم شمار شنیده می شد.
انها شعار “حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست” را در مقابل شعار توفنده و پرشور این روزهای معترضان، “یاحسین، میر حسین” فریاد می زدند و همچنین “مرگ بر منافق”، “منافق مسلح اعدام باید گردد”، “مرگ بر ضد ولایت فقیه”، “مرگ بر آمریکا” و “ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند”، سر داده بودند.
همزمان، وزارت ارشاد دولت احمدی نژاد در نامهای به دفاتر تمام رسانههای خارجی در ایران اخطار کردهاست که از این پس از هرگونه پوشش اعتراضات خودداری کنند.
کم وبیش در بین معترضان خیابان، در مورد قربانیان اعتراض چند روزه، خصوصا کشته های کوی دانشگاه و راهپیمایی ۲۵ خرداد صحبت هایی شنیده می شود و در برخی موارد از جزییات شهادت آنان توسط کسانی که خود را شاهد عینی می خوانند.
رواج این دست از اخبار نه تنها موجب واهمه و وحشت نشده که به باور اغلب معترضان، خون آنان شهادت وقوع تقلبی است که اکنون برای همه وقوع آن آشکار است.
نگرانی از این بود که طرفداران کم شمار رقیب که اکنون گاه بیرق های سبزی را که در جمع خود حاضر کرده و به اهتزاز در آورده بودند، برای سوء استفاده رسانه ای خود را همزمان وارد جمع معترضان کنند.
این را بدین جهت می گویم که اولا در عنوان تجمع اعلام شده توسط صدا و سیما از این تجمع به عنوان تجمع وحدت نام برده شد و درثانی در تصاویر تلوزیونی که شب گذشته از تلوزیون پخش شد، هزاران پرچم سبز نماد طرفداران میرحسین موسوی، علاوه بر پرچم جمهوری اسلامی که به نماد طرفداران احمدی نژاد تبدیل شده است، در اهتزاز بود.
در بین تظاهرکنندگان شایعاتی دهان به دهان زمزمه می شود که اعضای بسیج مسلح شده اند و شاید به همین دلیل بود که ستاد میرحسین موسوی سراسیمه برگزاری این تجمع را منتفی اعلام کرد.
از روز قبل اعلام اعتصاب شده بود و به همین دلیل از رفتن به سر کار اجتناب کردم و گزارشها از بسیاری از ادارات نیز حاکیست عده ای به این فراخوان پاسخ مثبت داده اند اگرچه ادارات و نهادها به صورت فیزیکی همه باز است و ظاهرا به کار خود مشغولند.
کارت شارژهای تلفن های اعتباری کمیاب شده است چرا که از زمانیکه اس ام اس ها قطع شده، روزانه صدها تماس برای قرار و مدار گروههای غیر سازمان یافته، هزینه ارتباطات مردم را به طور نامعمولی افزایش داده است.
مشخص شد، تظاهرات اعتراضی قرار است به جای میدان ولی عصر، از میدان ونک به سمت صدا و سیما آغاز شود و با اینحال،هزاران تن از شهروندان از تخت طاووس و عباس آباد به صورت گروهی و انفرادی خیابان ولی عصر را به سمت میدان ونک پیاده طی می کنند و گهگاهی نیز شعارهایی سر می دهند.
خیابان ولی عصر یک طرفه شده است و عده ای از تظاهر کنندگان سعی دارند در نبود پلیس، نظم ترافیکی را برقرار کنند.
تلفن های همراه دچار اختلال شدید است و به محض آغاز راهپیمایی ها آنتن های تلفن همراه خاموش شده و در نتیجه تلفن های همراه قطع می شود و این یعنی محروم ماندن آن عده ای که در ارتباط با دوستان خود برای پیوستن به تظاهرات سرگشته مانده اند.
پیش از آن دوستی از یکی از نهادهای معتبر زنگ زد و اعلام کرد یک سی دی از مستندات تخلف های انتخاباتی را برایم پیک می کند.
تماس گیرنده، خواستار این بود که سی دی مذکور را به کمیته صیانت از آرا برسانم.
به طور مستقیم با کمیته در ارتباط نبودم اما قبول کردم. سی دی را خیلی سریع برای دوستی ارسال کردم تا برساند.
سی دی حاوی عکسهایی از پراکنده بودن تعرفه های اخذ رای در فضاهای غیر معمول داشت، تعرفه ها همانها بودند که روز جمعه بر روی ان رای نوشته بودیم. گونی های پلاستیکی حاوی تعرفه ها در میان بساط چای و قورمه عده ای که به لحاظ تیپ و قیافه شبیه که به لباس شخصی موسومند، پراکنده بود و در اطراف این بساط خودکار و استامپ هم قرار داشت.
این وضعیت به نمایش درعکس ها حنتی اگر دلیل تقلب محسوب نشود، نشان از بی بند باری مقامات در حفظ و حراست از تعرفه های رای دارد..
برای برداشتن نسخه ای از آن وقت تلف نکردم، چرا که قرار بود ستادها و افراد، مستندات تقلب را به شورای نگهبان ارایه کنند و مهلت مقرر عصر امروز پایان میافت.
در تماس با دوستی اعلام شد که قرار است سایت کلمه دوباره راه اندازی شود و این یعنی امیدواری به اینکه جای خیابان بار دیگر به تحریریه خواهیم رفت. البته این امید هرگز محقق نشد.
جمعیت از دو جهت به سوی صدا و سیما کشیده شده است و آنانی که از جهت مخالف واز شمال به این نقطه رسیده بودند از حضور دوستانشان در میدان تجریش خبر می دادند.
مطابق معمول، شیخ اصلاحات هم حاضر بود و به همراه فائزه هاشمی بر روی خودرویی، مقابل مسجد بلال برای معترضان سخن گفتند. اگرچه بازهم بدون بلندگوی مناسب که برای ما قابل شنیدن نبود اما محتوای صحبتها هر دو این بود که لازم است اعتراضات مسالمت آمیز و آرام ادامه یابد و رهبران جنبش هم تا آخر با معترضان همراه خواهند بود.
داخل فضای صدا و سیما صدها نیروی مجهز با سلام و باتوم به حالت آماده باش ایستاده اند، اما هیچ حرکت خلاف مشی مسالمت جویانه، بهانه ای به آنها برای عرض اندام نداد.
اگرچه امروز کمتر از روزهای قبل شاهد برخورد خشونت بار با معترضان بودم اما گزارش هایی از برخورد نیروها با مردم در حوالی میدان ونک و خیابان ولی عصر پس از پایان تجمع شنیده شد.
سایت ها به دلیل کندی اینترنت باز نمی شود و صفحه ادمین وبلاگ ها هم دچار اختلال است. مطالب روی هم تلنبار شده و جایی برای انتشارش نیست.
قرار برنامه فردا و حضور در میدان ۷ تیر گذاشته شده بود و از انجا حرکت به سوی انقلاب.
میر حسین بیانیه جدید داده است، جان کلامش پافشاری بر حقوق ملت بود.
این که میرحسین کوتاه نیاید تنها دغدغه ای است که مردم در این میانه سرکوب ها دارند.آنان به دنبال رهبری می گردند که میانه راه رهایشان نکند و تا امروز میرحسین نشان داده فقط برای کسب کرسی ریاست جمهوری به میدان نیامده است و زنده نگاه داشتن امید مردم برایش مهمتر است.
از خارج از کشور پیام های دلگرم کننده ای از تظاهرات گروههای مختلف زیر بیرق سبز در مقابل سفارتخانه ها به گوش می رسد.
کمیته ای از سوی مجلس برای تحقیق و تفحص از حادثه کوی دانشگاه و حمله به مجتمع سبحان در روز گذشته که در جریان آن حمله لباس شخصی ها موجد وحشت و وارد آمدن خسارات سنگین به اماکن مسکونی و خودروهای اهالی شده بود تشکیل شده و وزیر کشور دولت کودتا دعوت شده تا درمقابل این حملات که کشته هایی نیز در پی داشته است توضیح دهد.
لباس شخصی های مجهز با باتوم، شوکر شبانگاه به شهرک سبحان واقع در بلوار کاوه تهران حمله ور شده و پس از ورود به برخی منازل به ضرب و شتم مردم اقدام کردند.
شاید اگر شاهدان حمله به مجتمع سبحان که خود از مقامات کشوری و قانون گذاری ساکن در آن بودند، نبود در این زمینه هم حرکتی از سوی مجلس صورت نمی گرفت.
پس از آرامش خیابانها و برگشتن مردم به خانه ها شنیدم که لباس شخصی ها شامگاه به بیمارستان «دی» در تقاطع خیابان توانیر و خیابان ولیعصر حمله کرده و با تهدید پزشکان و کادر درمانی، جوی از رعب و وحشت را ایجاد کردند. حمله افراد لباس شخصی به بیمارستان دی پس از آن رخ داد که مشخص شد تعدادی از مجروحان ناآرامیهای تهران توسط اورژانس یا مردم به این بیمارستان منتقل شده اند.
آنان مجهز به چوب، چماق، باتوم، زنجیر، اسپری و بعضاً سلاح و بیسیم، پس از مراجعه به بیمارستان دی و عبور توام با تهدید از نگهبانی و حراست بیمارستان وارد بخش اورژانس شده و از پزشکان و کادر پرستاری با حالتی تهدیدآمیز مجروحان اعتراضات را، “منافق”، “عوامل دشمن”، “جاسوس” و “اراذل و اوباش” خواندند.
چند روزی می شود که با پایان روز و گسترده شدن چتر شب بر تهران، شعار الله اکبر مردم از هر کوی و برزنی شنیده می شود. اگرچه این شعار باقی مانده از گفتمان انقلابی دهه ۵۰ است، با اینحال به احترام رهبران جنبش سبز مردم این شعار را پذیرفته اند و آنرا چون پتکی بر سر کودتاگران می کوبند.
الله اکبر باعث شده است تا گروههای بی تفاوت در قبال اعتراضات انتخاباتی درحاکمیت، به این صحنه های پرشور به عنوان یک اعتراض منطقی توجه نشان دهند و آرام آرام وارد گود اظهار نظر شوند.
ادامه دارد…