نامه ای به آیت الله منتظری

حسن یوسفی اشکوری
حسن یوسفی اشکوری

استاد بزرگوار حضرت آیت الله العظمی منتظری دامت برکاته

ضایعة دردناک و جبران ناپذیر برخوردهای غیر قانونی و خشونت بار مأموران حکومتی با انبوه مردم معترض و بویژه کشته شدن شماری از هموطنان و از جمله دانشجویان عزیز را، که به حق باید آنان را “شهیدان راه آزادی و عدالت” دانست، به حضرتعالی به مثابة پدر معنوی و رهبر دینی غمخوار امت و خانواده های داغدار آن شهیدان تسلیت عرض کرده  و از خداوند منان برای آن در گذشتگان رحمت و مغفرت و برای خانواده های محترم و حضرتعالی صبر و پاداش صابران مسئلت می­­نمایم.

بسیار جای تأسف است که سی سال پس از پیروزی انقلاب بزرگ ملت ایران، که در آن قرار بود در پرتو دین اسلام و مکتب تشیع علوی مردم ایران به آزادی و عدالت و حق حاکمیت ملی و توسعه ورفاه برسند، اکنون در پی یک انتخابات با شکوه نتایج آرا به گونه ای رقم خورده است که نه تنها مورد اعتراض کاندیداها و یا اکثریت مردم ایران قرار گرفته بلکه انظار مردم جهان را با ناباوری به خود متوجه کرده و موجب حیرت همگان شده است. رخدادی که در تاریخ پارلمانی ایران بی نظیر است. این در حالی است که در دین اسلام  و فقه آن اصولی چون عدالت و امانتداری و وفای به عهد از لوازم تخلف ناپذیر دینداری است و بویژه وجود چنین شروطی در زمامداران ورعایت مستمر و دقیق آنها از اهم واجبات شرعی و دینی است. اکنون آشکارا در امانت مردم خیانت صورت گرفته و برگزارکنندگان انتخابات امانت را به اهل آن باز نگردانده و از وفای به عهد شرعی و قانونی خود تن زده و در نهایت عدالت خود را زیر سئوال برده و حداقل در این موارد شبهات جدی پدید آمده است. به هرحال عموم مردم خواهان پاسخگویی منطفی و معقول و مقبول مسؤلان هستند. بیش از ده روز است که انبوه مردم به اعتراض برخاسته و از طرق مختلف  خواسته اند به اعتراضات و خواسته هایشان رسیدگی شود اما بر خلاف قانون نه تنها به این مطالبات رسیدگی نشده که حتی حق اظهار نظر و اعتراض عمومی نیز از معترضان سلب شده است. در این دهه خشم و خشونت و سرکوب، پیوسته راهپمایی های مسالمت جویانه مردم مورد حمله و ضرب و جرح مأموران حکومتی قرار گرفته و هزاران نفر از مردم عادی و بویژه اصحاب سیاست و قلم و فرهنگ دستگیر و دهها تن از جوانان و دانشجویان کشته شده اند و خسارات مالی و اتلاف اموال عمومی فعلا قابل محاسبه نیست. چنین برخوردهایی از سوی مدعیان دینمداری و مسؤلان یک نظام اسلامی غیر قابل قبول و حتی غیر قابل تصور است. همین نوع بر خوردها و سرکوبها و خشونت ها بود که رهبران روحانی و غیر روحانی انقلاب ( از جمله جنابعالی و آیت الله خمینی ) و جوانان و دانشوجویان و در نهایت توده های مردم ایران را در دهه چهل و پنجاه به اعتراض واداشت و تداوم آن از سوی رژیم ظالم و فاسد پهلوی به انقلاب عمومی ضد ظلم وعدالت خواه ملت ایران منتهی شد. حال چه شده است که از سالیان پیش و اکنون بیشتر از گذشته مسؤلان نظام بر آمده از آن انقلاب اسلامی همان روش نادرست و سرکوبگرانه را با مردم در پیش گرفته است؟

در این میان از حضرات علمای محترم و مراجع تقلید و بزرگان دین انتظار می رود که با احساس مسؤلیت بیشتر از یک سو برای احقاق حقوق ملت بکوشند و مانع تضییع حقوق مردم شوند و از سوی دیگر با تلاش و مواضع پدرانه و صلح جویانه نقار بین دولت و ملت را بر طرف کنند و نگذارند این آتشی که جاهلانه و شاید مغرضانه بر افروخته شده است به قهر و خشونت بیشتر دامن زند و احیانا همه چیز را در کام خود کشد و به زیان استقلال و تمامیت ارضی و منافع ملی بینجامد و بویژه بیش از این موجب وهن دین ودینداران شود. در این میان مواضع روشن و حق طلبانه و پدرانه شما مانند همیشه موجب مباهات و مایة امیدواری است و اعلام سه روز عزای عمومی بسیار به جا و مورد حمایت است. امید آن که عالمان دیگر از این سنت حسنه پیزوی کرده و نیز حاکمان نصایح خیرخواهانه حضرتعالی و دیگر خیر خواهان را بشنوند و هرچه زودتر به این ماجرای تلخ و مضر به حال ملک و ملت پایان دهند. از خداوند سلامی و موفقیت آن استاد بزرگوار را آرزو مندم. حقیر را از دعای خیر فراموش نفرمایید. ادام الله ظلکم.