نگاهی به فیلم “ شب گذشته” اثر مسیح تاجدین
اتفاق خودش می افتد
زوجی جوان در خوشبختی و رفاه کامل زندگی می کنند. جوانا (کیرا نایتلی( زنی جوان و نویسنده ای تازه کار است که به تازگی کتاب جدیدش با فروشی مناسب مواجه شده است.
همسرش مایکل رید (سام ورثینگتون( در امور تبلیغات بازرگانی تواناست. درهمان ابتدای فیلم آن دو در مهمانی شامی با همکار مایکل، لورا (اِوا مندز(، روبرو می شوند. جوانا متوجه رفتارهای نامتعارف او با همسرش می شود و هنگامی که به منزل باز می گردند ناخشنودی خود را از شیوه معاشرت مایکل و لورا بروز می دهد.
مایکل عاشق جواناست و به او قول می دهد که برداشت او تنها نوعی حساسیت زنانه است اما با این وجود سعی خواهد کرد بیشتر رعایت کند.
فردای آن روز مایکل به همراه لورا به سفری کاری می رود. جوانا در نبود شوهرش به طور کاملا اتفاقی الکس (گویلام کانت(، دوست پسر سابق خود را می بیند و با او برای وعده ای شام قرار می گذارد. مایکل و جوانا هر دو در شبی که از هم دور هستند بارها در موقعیت خیانت قرار می گیرند و در آخر به این کار تن می دهند. مایکل بیشتر مقاومت می کند و وسوسه های لورا نیز بیشتر می شود.
جوانا اما به یک معاشقه کوتاه رضایت می دهد و در مقابل در خواست الکس برای ادامه و سکس با الکس، تعهد و پیمان شب گذشته خود با همسرش را به یاد می آورد :” اگه این کار را بکنم دیگه هیچ وقت نمیتونم به چشای مایکل نگاه کنم.”
فیلم روایت تردیدها و دوگانگی های میان تعهد و لذت است. درامی جذاب که ماجراهای شبی تاثیرگذار در روابط زوجی جوان را به طور موازی روایت می کند.
انسان معاصر با پیچیدگی تعلقات و روابط غیر قابل اجتناب، گاهی عنان تصمیم گیری را از دست می دهد و در کنش های عاطفی اش مجبور به انتخاب های آنی و لحظه ای می شود.
همه چیز در لحظه ای که در آن واقع شده است اتفاق می افتد و می بایست هرچه سریع تر برای بحران عاطفی پیش آمده، راه حلی کوتاه مدت را برگزیند.
دیگر مفاهیم اخلاقی تحکم و پابرجایی گذشته را ندارند. همه چیز نسبی و قابل تغییربا تعریفی جدید است.
هیچ کدام از دونفر مایکل و جوانا، خیال خیانت را در سر نمی پروراندند. هیچ یک برای آنکه شرایط خیانت را به وجود آورند قدمی بر نداشته بودند. اتفاق خودش می افتد. در گوشه ای از زندگی. در پستویی که برای آرامشی چند ساعته مشخص می کنیم. شاید اگر نویسنده و کارگردان اثر” مسیح تاجدین” یک ایرانی الاصل نبود، آن قدر راغب نبودم تا درباره این فیلم نکته هایی را که به ذهنم می آید بنویسم.
تفاوت آشکاری که شرق و غرب به مفهوم وفاداری دارند، اگرچه با گذشت زمان به یکدیگر نزدیک تر شده است اما باز هم در کشورهای شرقی که مفهوم وفاداری و خیانت وامدارعقبه فرهنگی و مذهبی آن کشور است؛ می توان جلوه های کهنه تری از مفاهیم اخلاقی را رویت کرد.
مسیح تاجدین از چنین تفاوت فرهنگی به راحتی گذشته است و توانسته ورای پرده پوشی ها و انکارهای کلامی و بیرونی طیف مخاطبینش در ایران، آنها را با خود همراه کند تا بسیاری از آنها که شریک زندگی برای خود دارند، بارها خود را در موقعیت فیلم قرار داده و آن را درک کنند.
مخاطب زندگی شهری، وسوسه جوانا و مایکل را درک می کند. هردوی آنها به معنای خاص کلمه”لذت گرا” نیستند اما چیزی را که در مفهوم عرف به آن خیانت می گوییم را تجربه می کنند.
طرفین این زوج جوان اما برعکس آن دو، به اصول لذت در زندگی اعتقاد دارند. الکس و لورا تنها برای لذتجوانا و مایکل را وسوسه می کنند.
لذتی که به طور مشخص “دفعه دیگری” را با خود نخواهد داشت و تکرار نمی شود. الکس نامزدی در فرانسه دارد که چشم انتظار اوست تا بیاید و حلقه ازدواج را دستش کند. از سویی دیگر لورا اذعان می دارد که به ازدواج و تعهد اعتقادی ندارد.
در این میان اما دوست الکس سعی می کند جوانا را پیش از آنکه رابطه خود با الکس را ادامه دهد، منصرف کند. انگار به دلیل سن و سال و یا شناختی که از الکس دارد، پیش بینی می کند که قرار است این رابطه به جاهای باریک ختم شود. او جوانا را متوجه همسرش می کند. همسری که از او دور است و با یک سوال به او یادآوری می کند که مایکل نمی داند تو شب را با چه کسانی می گذرانی و اگر بداند به طور یقین نگران و ناراحت خواهد شد.
شاید منع دوست الکس مانع از آن می شود که معاشقه الکس و جوانا به سکس بینجامد.
اما بر اساس طبیعت و آنچه تا کنون از تفاوت های تحریک پذیری جنسی زن و مرد می دانیم؛ مایکل که مدام در معرض تحریک ها، عشوه گری و شیوه های جذب از سمت لارا قرار می گیرد، عنان خود را در لحظه ای که با او در اتاق هتل تنهاست از دست می دهد و آنچه را که نمی خواست اتفاق می افتد. او خیلی زود پشیمان می شود و با یافتن نامه ای از همسرش در کیف خود که برروی آن جملات عاشقانه نوشته شده است، تصمیم می گیرد سریع تر از زمانی که پیشبینی می شد، فیلادلفیا را ترک کند و به منزل، جایی که تصور می کند همسرش منتظر اوست برگردد.
سکانس آخر رویارویی مایکل و جوانا زیباست. نگاه های نگران مایکل و آرامش چهره جوانا. این در حالی ست که با معنای متعارف، هردوی آنها خیانت کرده اند. اما انگار جوانا وجدان آرام تری دارد.
مسیح تاجدین نویسندگی فیلمنامه های “ ژاکت” و “لئو”، اینبار خود در مقام کارگردانی اثر نیز برآمده. او متولد 1978 میلادی در تهران است و کودکی خود را نیز در ایران گذرانده اما در کالیفرنیا بزرگ شده. وی فارغ التحصیل رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه هاروارد است.
شناسنامه فیلم:
شب آخر
نویسنده و کارگردان: مسیح تاجدین
بازیگران: کیرا نایتلی، سام ورثینگتون، اِوا مندز، گویلام کانت