در لزوم شفافیت راه سبز امید

آرش بهمنی
آرش بهمنی

در بحبوحه بی‌خبری از میرحسین موسوی و مهدی کروبی - که هر کجا که هستند، امیدوارم سالم و سلامت باشند - شورایی با نام “شورای هماهنگی راه سبز امید” با صدور بیانیه‌ای و دعوت از مردم برای شرکت در تظاهرات روز بیست‌وپنجم بهمن ماه، اعلام موجودیت کرد. پس از آن نیز تاکنون چهار بیانیه دیگر از طرف این شورا صادر شده است که اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها شامل دعوت مردم به حضور در خیابان‌ها و پی‌گیری اعتراضات و یا تشکر از حضور آن‌ها در خیابان بوده است. [1]

اعلام موجودیت این گروه هم‌زمان شد با حصر خانگی و سپس بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسران‌شان در زندان حشمتیه؛ و همین امر موجب شد کمتر کسی درباره این گروه مته به خشخاش بگذارد و درباره ماهیت آن به پرس‌وجو بپردازد.

این شورا در واقع، نقش رهبری جنبش سبز را در غیاب میرحسین موسوی و مهدی کروبی بر عهده  گرفته است. به همین دلیل است که در غیاب آن‌ها، از مردم دعوت می‌کند که در خیابان حاضر شوند و راهکارهای جدیدی برای جنبش سبز اعلام می‌کند.

همین دعوت‌ها و فرو رفتن در نقش رهبری جنبش بود که باعث شد عده‌ای به صرافت آن افتند که ببینند اعضای آن چه کسانی هستند. تنها نقطه مشترک تمام گمانه‌زنی‌ها، حضور اردشیر امیرارجمند و مجتبی واحدی - مشاوران میرحسین موسوی و مهدی کروبی - در این شورا بود، اما کسی از بقیه اعضای احتمالی شورا اطلاعی نداشت و ندارد. حدس و گمان‌ها درباره اعضای شورا و نام بردن از برخی اشخاص، حتی واکنش عطاالله مهاجرانی را نیز سبب شد تا حضور خود در این شورا را تکذیب کند.[2]

تاکنون اردشیر امیرارجمند و مجتبی واحدی، پاسخ‌های روشنی درباره اعضای این شورا، چگونگی انتخاب آنان و زمان اعلام افراد عضو نداده‌اند. دلیلی اصلی ارائه شده دراین زمینه نیز چیزی نیست جز حفظ امنیت اعضای شورا.

اما چرا معرفی اعضای این شورا مهم است و باید هر چه سریع‌تر نسبت به معرفی آنان اقدام شود؟

1- شورای هماهنگی راه سبز امید جانشین میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو رهبر جنبش سبز شده است. اگر موسوی و کروبی را دو فردی در نظر بگیریم که به طور عادی و براساس توافق جمعی ناگفته و نانوشته جمع کثیری از معترضان، به عنوان رهبران انتخاب شده‌اند، این مقام قابل انتقال و تفویض به فرد یا افراد دیگر، و به همین سادگی نیست. اگر قرار است فرد یا افرادی به عنوان رهبران جنبش انتخاب شوند، نیاز است که به طور شفاف معرفی شوند. زیرا همان‌طور که یک اراده پنهان جمعی، موسوی و کروبی را به سمت رهبری خود پذیرفت، ممکن است فرد دیگری را مناسب این سمت نداند. اگر مشروعیت موسوی و کروبی از خرد جمعی برخاسته بود، هنوز منبع مشروعیت این شورا مشخص نیست.

2- یکی از اهداف جنبش سبز،  مبارزه با اندیشه “رهبر - خدایی” است. رابطه دوسویه میان موسوی و کروبی به عنوان رهبران جنبش سبز در بیست ماه گذشته و انتقادهای بدنه جنبش از آنان، خود به خوبی نشان‌دهنده این شیوه است. جنبش سبز، در پی آن است تا روند انتخاب افراد، براساس قواعد دموکراتیک انجام گیرد. بر این پایه، جنبش سبز، چشم و گوش بسته، در پی هیچ شخص و گروهی - حتی آقایان موسوی و کروبی - روان نخواهد شد، بلکه هر تصمیمی را پس از بحث و بررسی در عرصه عمومی و گذر آن از صافی خرد جمعی، اجرا می کند.

3-  بیانیه‌های این شورا و راهکارهای ارائه شده از سوی آن، می‌تواند به حرکت جنبش سبز سمت و سوی خاصی دهد. از طرف دیگر، دعوت این شورا به حضور در خیابان‌ها، قاعدتا هزینه‌های مختلفی بر معترضان تحمیل می‌کند. اینکه افرادی در پشت یک نام قرار گیرند و دیگران را به دادن هزینه‌های سنگین دعوت کنند، قاعدتا نمی‌تواند اخلاقی باشد. قواعد یک حرکت دموکراتیک ایجاب می‌کند که تک‌تک اعضای این شورا، در مقابل تصمیماتی که اخذ می‌کنند، پاسخ‌گو باشند.

4- روند انتخاب اعضای این شورا هنوز نامشخص است. این افراد چگونه وارد شورا شده‌اند؟ آیا به طور مشخص و موردی از سوی رهبران جنبش انتخاب شده‌اند یا تصمیم درباره عضویت آنان، در جمعی دیگر انجام گرفته است؟ اعضای این شورا، آیا هیچ‌گونه تعهدی در خود احساس نمی‌کنند که نسبت به روند انتخاب اعضا پاسخ‌گو باشند؟

از سوی دیگر مکانیزم تصمیم‌گیری این جمع نیز، هنوز مشخص نیست. اعضای شورا، با چه تحلیلی، دعوت به حضور در خیابان می‌کنند؟ بحث سه‌شنبه‌های اعتراضی، از کدام صافی خرد جمعی عبور کرده است؟ آیا این تصمیمات براساس واقعیات جامعه بوده است؟

5- وزن گروه‌های مختلف در این شورا تا چه میزان است؟ آیا اعضای این شورا، جمعی متشکل از تمامی گروه‌های اپوزیسیون است که به حرکت جنبش سبز تحت رهبری موسوی و کروبی باور دارند؟ یا آنکه جمع تشکیل شده، تنها شامل افراد و حلقه‌های بسته‌ای است که بعد از انتخابات از کشور خارج شده و در خلوت خود، مایل به ایفای نقش پدرخوانده جنبش سبز هستند؟

به نظر می‌رسد پاسخ به چنین سئوالاتی و البته معرفی اعضا وسازوکارهای انتخاب آنان و همچنین روند تصمیم‌گیری‌های این شورا، می‌تواند به شفاف شدن مسایل کمک شایانی کند. در غیر این صورت بدیهی است که چنین شورایی، خیلی زود مشروعیت خود را از دست خواهد داد. تاریخ ایران، مملو از “انجمن‌های مخفی” بوده که بر سر بزنگاه‌ها، منافع مردم را زیر پا گذاشته و یا بر سر آنان معامله کرده‌اند. امید است که این شورا، چنین راهی را در پیش نگیرد.

 

پی‌نوشت:

1- از بیانیه‌ اول: “مردم شریف ایران و رهروان جنبش سبز با عزم راسخ و حفظ آرامش در این راهپیمایی مسالمت آمیزشرکت نمایند”.

از بیانیه دوم: “از ملت بزرگوار ایران دعوت می شود تا در تجمعات بزرگداشت هفتمین روز شهادت این عزیزان که روز یکشنبه اول اسفندماه ۸۹، ساعت ۳ عصر در تهران و شهرستانهای سراسر کشور برگزار می شود، حضور به هم رسانند”.

از بیانیه سوم: “همراهان جنبش سبز علاوه بر اینکه از هر مناسبت ملی و دینی و آئینی برای نمایش حضور و طرح مطالبات خود شجاعانه و مدبرانه استفاده خواهند کرد، از راهکارهای دیگر مانند تحصن، اعتصاب، تحریم و مقاومت مدنی برای تثبیت حاکمیت قانون به معنای واقعی، شناسایی و تضمین حقوق بنیادین شهروندان نیز بهره خواهند برد”.

از بیانیه چهارم: “شورای هماهنگی راه سبز امید در همراهی با این خواست مشروع و قانونی همگان را دعوت می نماید که دراعتراض به ادامه حصر و زندان خانگی رهبران جنبش روز سه شنبه ۱۰  اسفند، که مصادف با شب تولد میر بزرگوار جنبش است، از ساعت ۵ بعداز ظهر دست به تجمع و راهپیمایی از میدان امام حسین بسوی میدان آزادی با شعارهای «یا حسین، میرحسین» و « یا مهدی، شیخ مهدی» زنند”.

از بیانیه پنجم: “روزسه شنبه ۱۷ اسفند(۸ مارچ) فرصت دیگری برای پیوند « روزجهانی زن » با جنبش سبز مردم ایران در پیگیری مطالبات جامعه زنان ماست، از اینرو شورای هماهنگی راه سبز امید همراهی و همگامی خود را با برنامه های فعالان و نهادهای حوزه زنان برای پاسداشت این روز اعلام و از تبدیل آن به تجمع های اعتراضی نسبت به زندانی بودن دو بانوی سبز و رهبران جنبش حمایت می نماید و از همراهان سبز می خواهد که فعالانه در برنامه های این روز شرکت نمایند”.

2- از وبلاگ مهاجرانی: “اینجانب نه عضو شورا ی هماهنگی هستم و نه از چگونگی سامان دهی ان با خبرم و لزوما نه هیچگونه مسئولیتی در باره تصمیمیات ان شورا دارم”.

3- اردشیر امیرارجمند، روز پنج‌شنبه هفته گذشته، در کنفرانس مطبوعاتی خود، اعلام کرد: “شورا با پیش‌بینی و نظر رهبران جنبش تشکیل شده و سعی می‌کند که نقش هماهنگ‌سازی را اجرا کند؛ اما اطلاعات بیشتری با توجه به ملاحظات امنیتی نمی‌توان داد و باید چنین مساله‌ای درک شود؛ زیرا ممکن است جان این افراد مورد خطر قرار گیرد. باید صبور بود و شورا در موقعیت مناسب حتما اطلاعات بیشتری در اختیار مردم قرار خواهد داد”.

این در حالی است که پیش از این مجتبی واحدی، تشکیل این شورا را با هماهنگی خود و امیرارجمند دانسته بود و نه رهبران جنبش سبز: “این تشکیلات با هماهنگی من و آقای امیر ارجمند تشکیل شده و کارهایی که میخواهند انجام دهند با ما مشورت می کنند. فعلا همین موضوع را نیز داریم بررسی می کنیم که آیا اسامی اعضای آن را اعلام کنیم یا خیر”.