پارازیت های ژول ورنی

سروش فرهادیان
سروش فرهادیان

پس لرزه های اعلام محمود احمدی نژاد به عنوان پیروزانتخابات ریاست جمهوری دهم تمامی ندارد؛ یک روز سر از خیابان های تهران و چند شهر دیگردرمی آورد و روزدیگر با حضور معترضان در مراسمی که تا پیش ازانتخابات کارکردی متفاوت داشته ملموس ترمی شود؛ این باراما قضیه متفاوت است وبه میزان زیادی تکنولوژیک!

چند وقتی است که برخی منابع نصب و راه اندازی دکل های جدید و پیشرفته برای فرستادن پارازیت روی فرکانس شبکه های تلویزیونی را تایید کرده اند؛ نه اینکه تاکنون پارازیت هایی برای مقابله با این تلویزیون ها ارسال نمی شده، چرا که شواهد و قرائن نشان می دهد استفاده از این راهکار! برای مقابله با افزایش دامنه و گسترش نفوذ کانال های ماهواره یی خبری و سیاسی همواره در دستور کار قرار داشته اما تفاوتی که اکنون به چشم آمده این است که اگر تا پیش ازانتخابات ریاست جمهوری دهم این پارازیت ها به صورت مقطعی و در برخی مناطق استفاده می شد اما از زمان اعلام محمود احمدی نژاد به عنوان پیروز انتخابات و پیامدهای آن این پارازیت ها به شکلی قوی تر و البته دائمی به کار گرفته شده اند.

در روزهای پس از اعلام نتیجه انتخابات، گروه ها، نهادها و مسوولان طرفدار دولت در یک موضع توافق کامل داشتند و آن اعلام شبکه های تلویزیونی خارج از کشور و مخصوصاً صدای امریکا و BBCفارسی به عنوان “اتاق فکر” و سرمنشاء تمام اعتراض ها و وقایع و رویدادهای پس از آن بود. موضعی که البته همواره با واکنش قاطع اصلاح طلبان نام آشنا و معترضان به اعلام محمود احمدی نژاد به عنوان پیروز انتخابات ریاست جمهوری دهم مواجه شده است ؛چه آن که آنان به هیچ عنوان ارتباط واکنش بخشی از مردم و فعالان سیاسی با سابقه به خارج از کشور را نپذیرفته اند و این موضع را نوعی فرار به جلو طرفداران محمود احمدی نژاد و پاک کردن صورت مساله دانسته و همواره نسبت به عواقب این کار هشدار داده اند؛هشدارهایی که نه تنها تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته بلکه شدت پافشاری طرف مقابل بر موضع ارتباط معترضان با بیگانه را نییز افزایش داده است.

در مقابل اما اصول گرایان، از منتقدان احمدی نژاد تا همراهان آن واکنش های مختلف و متفاوتی نسبت به فراگیر شدن و تقویت پارازیت ها برای مقابله با آن چه آنان اتاق فکر و هدایت گر معترضان می پندارند، داشته اند؛ واکنش هایی که البته هیچ کدام در انتقاد ازنفس وجود این پارازیت ها و خطرهای احتمالی که برای سلامت مردم ایجاد می کنند نبوده اند.

ازعلی مطهری، نماینده اصول گرای تهران در مجلس شورای اسلامی بگیرید که از اینکه چرا این پارازیت ها به کانال های سیاسی و خبری محدود شده اند و شبکه های غیر اخلاقی را هم تحت تاثر قرار نمی دهند انتقاد کرده است تا امیرحسین قاضی زاده، نماینده اصول گرای مشهد که معتقد است “مستندات علمی در خصوص مضرات میدان مغناطیستی بر بدن انسان وجود ندارد”. جالب آن که این نماینده عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی است اما گویا تمایل های جناحی وعلاقه وافر به طرفداری تمام و کمال از محمود احمدی نژاد باعث شده تا آن گونه که وظیفه اصلی یک عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس - که باید به صورت تخصصی مدافع سلامت مردم باشد- ایجاب می کند به سلامت مردم توجه نشان ندهد تا منافع سیاسی ترجیح داشته باشد.

وزیرجدید ارتباطات و فن آوری اطلاعات محمود احمدی نژاد هم اصولا از این مورد و موارد از این دست بی اطلاع است؛ البته بی اطلاعی رضا تقی پور تنها محدود به منشاء ارسال کننده این پارازیت ها نیست چه آن که او پیش از این نیز از چگونگی واگذاری بیش از نصف سهام مخابرات به سپاه پاسداران ابراز بی اطلاعی کرده بود! واگذاریی که عملاً در آینده نزدیک مرجع تصمیم گیری در مورد چند و چون های این شرکت عظیم را دگرگون می کند؛ عدم اطلاعی که در واقع باید آن را دم دستی ترین جواب برای یک معامله 8 میلیارد دلاری پر حرف و حدیث دانست که فقط می تواند در راستای رفع مسوولیت ارزیابی شود.

ارسال این پارازیت های تقویت و البته تشدید شده در حالی است که محمود احمدی نژاد در یکی از مصاحبه های تلویزیونی خود در دولت نهم با یکی از رسانه های خارجی، استفاده از ماهواره را در ایران امری عادی دانسته بود که با آن مقابله نمی شود.

به هر حال ماجرای ارسال این پارازیت ها که برخی منابع که نمی خواهند نامشان فاش گردد آن را تایید کرده اند و مسوولان مستقیم و نمایندگان مجلس از وجود آن ابراز بی اطلاعی می کنند یاد آور بعضی از داستان هایی است که در کودکی خوانده ایم؛ داستان هایی که به سبک “ژول ورن”ی معروف شده بود و اتفاق هایی تخیلی در آن ها رخ می داد که خواننده را به تعجب و حیرت وا می داشت. داستان هایی که حالت پیشرفته تر وامروزیشان “ارباب حلقه ها” و آثار خانم رولینگ است! داستان هایی که هر چند خواننده را در لحظه مطالعه به تعجب وادار می کنند اما بعدها و با گذشت زمان به خاطره تبدیل می شوند و البته سوژه هایی برای خندیدن !