بی کفایتی دولت احمدی نژاد در اقتصاد از یک سو، و افزایش سطح تحریم های اقتصادی جامعه جهانی علیه جمهوری اسلامی از سوی دیگر، به افزایش تورم و به هم ریختگی بازار ایران دامن زده است. با میوه فروشی در پایتخت ایران گفتگو کردم که کسب و کارش در ماه های اخیر از رونق افتاده است
هفته گذشته مردم سراسیمه انگور قرمز و انجیر می خریدند. میوه فروش می گوید: “چه کسی در ایران پول دارد آناناس کیلویی پانزده هزار تومان بخرد؟” خودش در می آید: “هیچ کس”
علی البته شکایت چندانی ندارد ، چون به جز میوه فروشی، در بازار ارز هم فعالیت می کند و آنجا اوضاعش سکه شده است. “خدا رو شکر خریدن دلار باعث شد سود کنم.”
تشدید تحریم های اتحادیه اروپا و توقف خرید نفت از ایران – به عنوان اصلی ترین منبع درآمد دولت - وضعیت اقتصاد کشور را بیش از پیش تیره کرده است. در بازار آزاد ارزش ریال در برابر دیگر ارزهای جهانی 50 درصد سقوط کرده و قیمت کالا ها به شدت بالا رفته است ، آمار رسمی از تورم 25 درصدی سخن می گوید اما کارشناسان اقتصادی میزان تورم را از این هم بالاتر ارزیابی می کنند.
اقتصاد ایران روز به روز بیشتر بر مبنای حدس و گمان پیش می رود. در این قمار، برندگان فرصت پیدا می کنند تا بر اساس نوسان قیمت ارز به پول هنگفتی دست یابند، در حالی که بازندگان یک شبه ثروت و پس انداز خود را از دست رفته می بینند.
در نگاه اول تهران – پایتخت سیاسی و اقتصادی – ایران مانند گذشته شهر پر رونقی به نظر می آید. شهری که بهترین مشتری اتومبیل های پورشه مدل 2011 در خاورمیانه لقب گرفت. از پارک هایش به خوبی مراقبت می شود. ، چراغ های خیابان ها به ندرت خراب هستند، سوپر مارکت ها مملو از محصولات وارداتی و افراد بی خانمان کمتر در خیابان ها به چشم می خورند.
با این حال ، کاهش توانایی ایران در فروش نفت ، سقوط ذخایر ارزی و سیاست های اقتصادی نامنظم محمود احمدی نژاد فضایی را به وجود آورده که شهروندان، بانک ها ، شرکت ها و نهادهای دولتی می کوشند خود را از آن دور نگه دارند.
حسین راغفر استاد اقتصاد در دانشگاه الزهرا می گوید: “همین که تمام اتومبیل های پورشه در اینجا فروخته شده نشان می دهد که برخی افراد دارند از وضعیت بد اقتصادی سود می برند.” او خاطرنشان می کند: “همه برای افزایش در آمد زور می زنند ، همه در حال گمانه زنی هستند.”
بعضی ها مثل علی میوه فروش که اسم کاملش را نگفت ریال هایشان را با دلار و دیگر ارزها مبادله می کنند. افراد خبره تر پولشان را در زمین ، آپارتمان، ماشین و دیگر دارایی هایی که با سقوط ریال به سوددهی می رسند سرمایه گذار می کنند.
گرچه برای آن ها که آخر سر پولشان از دست می رود خبرهای بد زیادی دیگری نیز وجود دارد. افراد خانه داری که به سوپرمارکت ها سر می زنند با شیب بالای افزایش قیمت های مواجه شده اند. برای نمونه از سال 2010 همزمان با قطع یارانه ها قیمت نان 16 برابر شده است. تجربه ای دشوار است.
داریوش نمازی ، کتاب فروشی پنجاه ساله ، می گوید: “زندگیم طوری شده که احساس می کنم در تلاش برای بالا رفتن از یک آبشار هستم.” او عمری پول پس انداز کرده تا آپارتمانی نقلی بخرد و حالا با گسترش تورم ارزش پولش نصف شده است و بیشترهم سقوط خواهد کرد. می گوید: “الان حس می کنم در گردابی دارم دور خودم می چرخم.”
اقتصاد دانان می گویند تحریم های غرب به ویژه مسدود کردن دسترسی ایران به ذخایر ارزی که باعث می شد ریال سر پا بماند به اقتصاد ایران صدمه زده است. با این همه کارشناسان هنوز فکر می کنند ضربه به اقتصاد ایران بیشتر از داخل بوده است. ناظران می گویند احمدی نژاد از سال 2005 که بهای نفت به شدت بالا رفت و رکوردها را شکست، درامد های نفتی را خرج عیاشی های دولت خود کرد.
کارشناسان اقتصادی می گویند دولت کالاهای بسیاری را از خارج از کشور می خرد که باعث شد خیلی از تولیدکنندگان داخلی ناگزیر از اخراج کارگران و کشیدن کرکره کارخانه ها شوند. امری که آسیب پذیری بیش از پیش ایران در برابر تحریم ها را به بار آورده است.
در حوالی شهرک صنعتی پاکدشت – خارج از تهران- کارخانه های بسیاری با قفل های سنگین بر دروازه های فلزی شان در آفتاب سوزان تابستان صف کشیده اند. در ورودی یکی از معدود کارخانه هایی که هنوز اجاقش گرم است ، منوچهر مهندسی شصت ساله که صاحب کارخانه یاداور می شود یک دهه پیش یک کارخانه دار نه تنها از درآمد مطمئنی برخوردار بود بلکه به دلیل ایجاد اشتغال و ساختن آینده ایران از سوی جامعه تحسین می شد. با این حال او به یک نتیجه رسیده است: “در این روزگار اما کارخانه داری به معنای شکست پیش از قمار است.”
در کارخانه مردانی با لباس کار آبی رنگ با اضطراب به سمت دفتر مدیر می روند. شاید از ترس اینکه نفر بعدی برای اخراج آن ها باشند. منوچهر می گوید: “من در مورد این افراد احساس مسئولیت می کنم.” او که به برخی شرکت های دولتی جنس می فروشد می خواهد نام خانوادگی اش و نوع کالایی که تولید می کند مخفی بماند.
وی می گوید اوضاع تجارت به شدت وخیم شده ، عمدتا به این خاطر که شرکت های دولتی طرف حساب کارخانه اش شش ماه است چک هایش را پرداخت نکرده اند. “اگر در بسازبفروشی، معاملات زمین و ارز سرمایه گذاری کرده بودم الان وضع خانواده و همکاران تجاری ام سکه بود.”
حتی کارمندان بخش های نظامی ایران نیز از امینت برخوردار نیستند. روز پنج شنبه ، یکی از سرداران سپاه پاسداران در مصاحبه با نشریه “صبح صادق” اذعان کرد که دولت حقوق سربازان و کارمندان سپاه را پرداخت نکرده است.
مقامات حکومتی و نمایندگان مجلس خیلی زود غرب را مسئول دردسرهای ایران معرفی و سرزنش می کنند اما هفته گذشته ، علی لاریجانی، دولت احمدی نژاد را به ناکامی در مقابله با “سیاست های خصمانه دشمن” متهم کرد.
گرچه بسیاری از کارشناسان اقتصادی می گویند حتی بدون تحریم ها نیز اقتصاد کشور همچنان با مشکلات بزرگی مواجه بود. اما آقای راغفر معتقد است: “بیشتر شالوده های اقتصادی کشور در طی چند سال اخیر نابود شده است و حالا آرام آرام مردم تاوان روزهائی را پس می دهند که از شعارها خوششان آمده بود.”
منبع : نیویورک تایمز – اول جولای