دوسال از ترور استاد مسعود علیمحمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران می گذرد؛همسرش چند روز پس از دومین سالگرد ترور به “روز” میگوید این استاد دانشگاه چون به مردم و مملکتش علاقه داشت مورد هدف قرار گرفته است.
مسعود علیمحمدی بامداد 22 دی ماه 88 در مقابل منزل شخصی اش و بر اثر انفجار یک بمب که از راه دور کنترل می شد، جان باخت.
روایت های مختلفی از او و علل و عوامل ترورش از سوی رسانه های حکومتی و سایت های مخالف دولت جمهوری اسلامی مطرح شد؛ روایت هایی که چهره هایی متفاوت از این استاد دانشگاه ارائه میداد. در مصاحبه با معصومه کرمی، همسر آقای علیمحمدی، درباره این روایت ها سئوال کرده ایم.
خانم کرمی می گوید که مطمئن است مجید جمالی فشی قاتل همسرش است؛ جوانی که اعترافاتش درباره ترور آقای علیمحمدی از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد.
مصاحبه “روز” با معصومه کرمی، همسر مسعود علیمحمدی را در ذیل بخوانید.
خانم کرمی دو سال از ترور همسر شما گذشت ؛ در اولین سئوال فارغ از مسائلی که درباره ترور همسرتان مطرح است، میخواهم بپرسم این دو سال بر شما و خانواده تان که به نوعی قربانی ترور شده اید چگونه گذشت؟
خیلی سخت. مشکلات که فراوان است؛ میدانید که پایه های خانواده، پدر و مادر هستند و بچه های من هم پدرشان را از دست داده اند و من هم همسرم، رفیقم، همراهم و عزیزم را از دست داده ام. نمیدانید دوسال تمام چه بر ما گذشته؛ نمیدانید چقدر ما بین ما علاقه و عشق بود؛ نمیدانید چقدر همدیگر را دوست داشتیم. همیشه دعا میکردم بالاخره روزی که قرار است از این دنیا برویم اول من بروم و هرگز رفتن او را نبینم اما برعکس شد. من ماندم و یک داغ بزرگ. بچه ها در سنینی هستند که باید تصمیمات بزرگ برای زندگی شان بگیرند اما پایه اصلی خانواده نیست که همفکری و کمک کند. باور کنید ما سر هر چیز کوچکی همفکری میکردیم و الان سر درگم می مانیم. مشکلات که در زندگی پیش می آید روز به روز بیشتر دچار افسردگی می شویم و….
از همان ابتدای ترور همسرتان خیلی مباحث مطرح شد؛ روایت های مختلفی که برخی آن ها ایشان را حامی میرحسین موسوی و سبزها معرفی میکرد و برخی دیگر از همسرتان به عنوان دانشمند هسته ای نام می بردند. برخی سایت ها عنوان میکردند که همسرتان توسط حکومت ترور شده و در مقابل عده ای دیگر می گفتند توسط مخالفان نظام جمهوری اسلامی. خانم کرمی کدام روایت درست است؟ هسر شما آیا معترض بود یا…
همان آقایی که گرفتند خودش اعتراف کرد که در اسرائیل دوره دیده و سه سال تمام حتی ماکت خانه ما را برایش درست کرده بودند و…
اشاره تان به مجید جمالی فشی است که در تلویزیون هم اعترافاتش منتشر شد. آیا شما مطمئن اید که او قاتل همسرتان است؟ شواهدی هست که به شما این اطمینان را بدهد؟
بله ما مطمئن ایم؛ تمام صحبت های این آقا را دیده ام. همه آدرس ها، همه مسائلی که مطرح شده بود همه درست بود. البته باید بگویم عوامل اصلی در اسرائیل هستند و این جوان یکی از عوامل بود متاسفانه برخی جوانان ما به راحتی گول میخورند و آنها هم از شرایط سواستفاده میکنند و جوانان ما را بدین راه می کشانند. اما به سئوال قبلی تان که برگردم مطمئن باشید مساله سیاسی نبود؛ یعنی همسر من آدم سیاسی نبود او یک شخصیت علمی بود. دشمن هم اینقدر از پیشرفت مملکت و شخصیت های علمی ما وحشت زده شده که مجبور است مثل حیوان زخمی به هر چیزی چنگ بیندازد الان میخواهد با ترور و رعب و وحشت مردم ما را بترساند شما ببینید یک هفته پیش یک جوان 32 ساله را ترور کردند چرا؟ او یکی از سرمایه های این مملکت بود. چند وقت پیش یک خبرنگار ایتالیایی آمد خانه ما. به او گفتم ما و مردم کشور ما اگر انرژی هسته ای میخواهند دنبال انرژی صلح آمیز هستیم چطور کشورهای دیگر دارند و چرا کشور ما نباید داشته باشد؟ همسر من همیشه می گفت که 50 سال دیگر نفت که تمام شود چه باید بکنیم؟ انرژی را از کجا باید تامین کنیم؟ این همه وابسته به نفت هستیم و باید فکری بکنیم. گفتم که این اعمال و ترورها و… نتیجه معکوس میگذارد و ما مصمم تر می شویم در پی گیری برای دست یابی به انرژی هسته ای. بازی تیم فوتبال ایران و استرالیا یادتان است؟ تیم ما داشت می باخت لحظات آخر که آمدند تور دروازه ما را پاره کردند چه اتفاقی افتاد؟ ما بازی را بردیم اکنون هم همان است هر چه این رفتارها را بکنند نتیجه عکس میگذارد.شما هم بنویسید مظلومیت ما و صلح دوستی ما را بنویسید و به همه جهانیان بگویید دو روز پیش آقای فرهادی جایزه گلدن گلاب را گرفت و من چقدر خوشحال شدم از جمله زیبایی که گفت و تاکید کرد که مردم ایران مردمی صلح دوست اند، دنبال صلح هستند و…
خانم کرمی همان موقع سازمان انرژی اتمی ایران، همکاری همسر شما با این سازمان را تکذیب و سایت دولت نیز اعلام کرد که همسر شما دانشمند هسته ای نبوده. حال سئوالی که برای من مطرح است این است که چرا همسر شما را انتخاب و ترور کردند و به قول شما و براساس اعترافات آقای جمالی فشی سه سال تحت نظر داشتند و…
به خاطر اینکه کشورش را دوست داشت به مردم و مملکتش علاقه داشت و برای آنها کار میکرد منافقین اسم او را در لیست شان قرار داده بودند و منافقین رزق و روزی شان از این طریق می گذرد. همسر من یکی از دانشمندان فیزیک ایران بود و یکی از بهترین چهره های آکادمیک و علمی مطرح کشور که مقالات بسیار زیادی داشت او 55 مقاله تخصصی منتشر کرده بود و تعدادی مقاله علمی تخصصی هم دارد که میخواست منتشر کند.
آقای احمد شیرزاد از دوستان همسرتان اعلام کرده اند که استاد علیمحمدی به مسلمان های معتدل و میانه رو نزدیک بود و به لیست اصلاح طلبان رای داده بود و برای آن تبلیغ میکرد. برخی روایت ها هم حاکی از حضور همسرتان در راهپیمایی میلیونی 25 خرداد 88 است. از سوی دیگر همسر شما از جمله دویست و چهل اساتید دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران است که از میرحسین موسوی در انتخابات 88 حمایت کرده بودند. یک هفته قبل از ترور هم در مناظره ای در دانشگاه تهران از جنبش سبز و میرحسین موسوی حمایت کرده بود که گویا باعث حملات لفظی طیفی از بسیج به ایشان شده بود. پیش از آن هم نامه ای به رئیس دانشگاه تهران نوشته و امضا جمع کرده بود در اعتراض به حمله به کوی دانشگاه و.. خانم کرمی این روایات با روایات رسمی که حکومت ارائه میکند تفاوت دارد و چهره دیگری از استاد علیمحمدی به دست میدهد.
هر جبهه و گروهی آن چیزی که خود میخواهند را درباره همسرم می گویند و کاری ندارند به اینکه ما چه میگوییم. هر گروهی براساس منافع خود حرفی میزند و این تفاوت روایت ها هم به همین دلیل است. آقای شیرزاد همدوره ای همسرم در دوران تحصیل در دانشگاه شریف بودند و درست گفته اند همسر من یک انسان معتدل بود و همیشه اعتدال را به همه توصیه میکرد. می گفت اسلام دین اعتدال است خود من هم همین طور هستم اکثر مردم ایران هم همین طور هستند؛ ما همه اهل اعتدال هستیم. آن جلسه مناظره که می گویید، اصلا همسر من آن را برگزار کرد. دلیل اش هم این بود که وضعیت دانشگاه به شدت به هم ریخته بود. همسرم از این وضعیت به شدت ناراحت بود و می گفت که بچه ها به جان هم افتاده اند می گفت دانشگاه یک مکان علمی است و با زد و خورد و درگیری و تندروی به جایی نمی رسیم. همیشه می گفت با اعتدال و قدم و به قدم باید جلو رفت و با خشونت و تندروی در هیچ حکومتی، راه به جایی نمی بریم. در ان جلسه هم گفته بود و نوارش موجود است که تاکید کرده بود نباید هیچ کسی به دیگری توهین کند و من اگر این جا هستم فقط به خاطر این است که نگذارم به کسی توهین شود نه به این سمت و نه به ان سمت و برای آرامش اینجا هستم و.. برخلاف آن چیزی که گفتید توهینی هم به همسرم نشده بود وقتی به خانه آمد بسیار از این جلسه مناظره راضی بود و می گفت جلسه بسیار خوبی بود و اگر تکرار شود در دانشگاه تهران و حداقل در گروه خود من، یعنی گروه فیزیک، می توانم بچه ها را آرام کنم. قرار بود این جلسات هر هفته سه شنبه ها ادامه پیدا کند که ترور شد و…
همسرتان جزو 70 استاد دانشگاهی بود که به دیدن میرحسین موسوی رفته بودند و بازداشت شدند؛ درست است؟
نه خیر این صحت ندارد ایشان به دیدار آقای موسوی نرفته بودند و جزو آن اساتید نبودند اما مثل سایر اساتید آن نامه ای را که گفتید در اعتراض به حمله به دانشجویان و… نوشته و امضا کرده بودند. اکنون هم که دو سال گذشته از ترور ایشان و صحبت درباره گذشته و این مسائل نتیجه ای ندارد؛فکر میکنم باید به فکر آینده و الان بود.
این سئوالات را بدین جهت مطرح کردم که از بین روایات متناقضی که وجود دارد مخاطبین بتوانند پاسخ ها و نظرات شما را هم داشته باشند و بتوانند براساس آن تشخیص دهند کدام روایت صحیح تر است.
خب بنویسید که همسر من عاشق انقلاب بود؛ فوق العاده عاشق میهن اش بود. از هر کسی هم که ایشان را می شناخت بپرسید خواهند گفت که همسر من اصلا آدمی سیاسی نبود که به خاطر مسائل سیاسی او را بکشند. او چون به انقلاب و کشورش علاقه داشت یک سری اعتراضات کرد و آن جلسات مناظره را گذاشت وگرنه اگر علاقه ای نداشت یا برایش مهم نبود میرفت و فقط به کار خودش می پرداخت و سکوت میکرد.
خانم کرمی شما، آقای جمالی فشی را خودتان دیده اید؟ آیا با او صحبت کرده اید؟
بله. من او را دیدم و از نزدیک با او صحبت کردم. حرفی برای گفتن نداشت و فقط گریه میکرد. آخر سر هم گفت که حلالم کنید؛ من واقعا متاسف ام که برخی جوانان ما به خاطر پول، خودشان را به این راحتی می فروشند و فکر میکنند که گیر نمی افتند.
شما گفته اید که خواستار اعدام او هستید. از سوی دیگر می گویید او یکی از عوامل است و عاملان اصلی در اسرائیل هستند. آیا همچنان خواستار اعدام آقای جمالی فشی هستید؟
بله. همسر من و سه شهید دیگر بی گناه بودند. آدم هایی متدین و کسانی بودند که به کشورشان علاقه داشتند و دلیل کشتن آنها هم همین بود که به فکر پیشرفت مملکت شان بودند. اگر تنبیه و تشویق به موقع و به جا باشد دیگران عبرت می گیرند و دست به چنین کارهایی نمی زنند. برای یک دانشمند، خانواده و مملکت کلی هزینه میکند تا او به این مرحله می رسد و دانشمند می شود وقتی او را می کشند یک سرمایه بزرگ را گرفته اند و کسی مثل همسر من به راحتی پیدا نمی شود. کسی که چنین آدمی را می کشد باید بداند که به راحتی قصاص می شود. طبق قانون اگر من هم تقاضای قصاص نمیکردم او حکم محارب دارد و کسی که سرمایه یک مملکتی را از بین می برد باید اعدام شود.
آیا با خانواده این فرد هم دیداری داشتید؟ آنها چه می گویند؟
نه هیچ دیداری با آنها نداشته ام اما شنیده ام که بسیار شرمنده هستند. حتی شنیده ام که میخواستند خودکشی کنند. آنها هم به نوعی قربانی شده اند قربانی کار پسرشان و من واقعا متاسف ام. آنها گناهی ندارند اما خب میدانید که مردم چطور به خانواده آنها که فرزندشان، یکی از دانشمندان کشور را ترور کرده نگاه میکنند. میدانم که زندگی سختی دارند و امیدوارم سر هیچ کسی نیاید.
و در پایان آیا حرفی مانده از این دوسال که بخواهید مطرح کنید؟
من این دوسال هر جا رفته ام حرفم را زده ام. فقط میخواهم بگویم که مردم ایران قربانی ترور هستند ما بالای 17 هزار قربانی ترور داریم که به غیر از کشته های جنگ هستند و بالای 12 هزار از این تعداد را منافقین ترور کرده اند و با این حال راحت و راست راست در غرب راه میروند و مظلوم نمایی هم میکنند. من از شما خواهش میکنم صدای مظلومیت مردم ایران را به گوش جهانیان برسانید؛ مردمی صلح دوست که قربانی ترور شده اند. امیدوارم ترور از همه جای دنیا رخت بربندد و دیگر هیچ جای جهان شاهد چنین اعمالی نباشیم ؛ آن روز است که ما به آرامش می رسیم.