جاده (La Strada )/ کارگردان: فدریکو فللینی/ بازیگران: آنتونی کویین- جولیتا ماسینا- ریچارد بیسهارت/ نویسنده: فدریکو فلینی - تولیو پینلی - انیو فلاینیو
چیست عشق؟ یافتن کسی که تو او را زیباترین بدانی؟ یا خوبترین؟ یا بهترین؟ یا برترین؟ از اینگونه افسانهها بسی میگویند. اما اگر عشق بخواهد که خود از خویش بگوید چه خواهد گفت؟ جز این است که عشق خود را با یک رابطه تعریف میکند؟ رابطهای که طرفین آن را بهترین یا جذابترین مییابند. رابطهای که آن را آشیانهی روح خود میدانند. رابطهای که در این جهان بیرحم وآکنده از تنهایی و حسرت زیر بام آن اجاق زندگی را روشن میکنند و جان و جسم یکدیگر را مصون از شلاق بادهای حادثه درآغوش میگیرند؟ رابطهای که تو با آن کامل میشوی و بدون آن ناقص میمانی و در جان خود تنها میشوی. و کدام تراژدی در زندگی انسان بالاتر از این است که به این رابطه برسد اما آن را تشخیص ندهد و در پی سرابی پا بر آن بگذارد و بگذرد. و در پایان، وقتی که تنها و سرگشته از جادهی قدیمی زندگی میگذرد، ناگاه با شنیدن نوایی آشنا در کنار راه زلزله در قلب او مینشیند و چیزی در روح او شعله میکشد. و وقتی درمییابد که تنها آواز مانده است و آوازخوان درگذشته است، و مرده است آن که خدای آن رابطه بوده است، آسمان را بر فرق خود ویران شده میبیند و در کنار دریای به ظلمت درنشستهی زندگی چشم بر افلاک دست نیافتنی میدوزد و چنگ در ماسههای سرد زمین میزند.
جادهی فدریو فللینی داستانی از این دست است. تراژدی انسان خشن و ناسپاسی که توان درک عشق را ندارد. و تراژدی فرشتهای که عشق را ارزانی میکند اما پاسخی نمییابد و در تنهایی… و تراژدی جانی پاک که میکوشد روند حادثه را برگرداند اما خود قربانی میشود. فیلم جاده اثر فدریکو فللینی نه تنها یک شاهکار کم مانند است بلکه عزیزترین فیلم تاریخ سینماست، دست کم از دید من. فیلمی است که فیلمشناسان و مردم عادی به یک سان از آن لذت میبرند و درس میگیرند. نسخهی کامل این فیلم بیمانند ضمیمه است. خواهش این است که در یک فضای سینمایی به تماشای آن بنشینید. موسیقی نینو روتا مثل همیشه یک رکن اساسی فیلم است و پس از شنیده شدن به آرزوی برای بازشنیدن تبدیل میشود.