جناب آقای خامنه ای!
دیروز در یک سخنرانی بسیار باشکوه و زیبا، مجددا و برای یکهزار و دویست و چهل و هفتمین بار در این بیست سال، بر مساله تورم و اشتغال تاکید کردید. من از طرف همه ملت بیکار و متورم ایران از شما تشکر می کنم که گفتید “ مساله تورم، فرهنگ کار و اشتغال هنوز حل نشده است. باید مردم کار را عبادت بدانند.” من از این حجم عظیم بصیرت که از آن رهبر فرزانه و بی بدیل تراوش نموده تشکر می کنم و قصد دارم به آن مقام عظیم مواردی از توطئه های دشمن را عرض کنم که مانع از اجرای منویات شما می شود.
حضرتعالی فرموده اید “ باید مردم کار را عبادت بدانند” واقعا حبذا بر آن کمال و مرحبا بر آن جلال. من سالهاست با زبان بی زبانی و حتی به زبان فارسی، ترکی، انگلیسی و غیره دائما این فرمایش شما را در مجامع مختلف برادران حزب الله عرض می کنم، اما با پاسخ های دندان شکن مواجه می شوم.
مثلا چند روز قبل خدمت دوست شاعرمان رسیدم و دیدم دست بر زانو گذاشته با چشمان خمار به تمثال مبارک حضرت علی بروبر خیره شده. می گویم دنبال چی می گردی؟ می گوید: دارم عبادت می کنم. گفتم: این چه عبادتی است؟ گفت: ابله! مگر نمی دانی حضرت محمد فرمود نگاه کردن به چهره حضرت علی عبادت است، من هم دارم عبادت می کنم. دیدم از این شاعر حماسه سرا آبی گرم نمی شود.
رفتم سراغ یکی از وزرا. در وزارتخانه هر کسی را دیدم خواب بود. طبیعی است که ماه رمضان است و آدم شرعا اگر سرکار نخوابد، معصیت کبیره کرده است. از منشی مربوطه پرسیدم: آقای وزیر تشریف دارند؟ گفت: دارند عبادت می کنند. شروع کردم به سجده شکر و دیدم لااقل یک نفر از وزرای کشور به حرف شما که فرمودید کار عبادت است، دارد عمل می کند. با ترس و لرز گفتم: کار ایشان کی تمام می شود، عرضی داشتم؟ گفت: من کی گفتم ایشان کار می کنند؟ گفتم عبادت می کنند. زبانم را بسرعت گاز گرفتم و گفتم: ای خاک بر سر من! شرمنده، عبادت ایشان کی تمام می شود؟ گفت: دو ساعت و نیم دیگر بیدارشان می کنم. گفتم: مگر نگفتید دارند عبادت می کنند؟ نگاه عاقل اندر فقیهی به من کرد و گفت: ای زندیق بی دین کافر ملحد فتنه گر منحرف! خواب مومن عبادت است. سی سال است هنوز نفهمیدی؟ می خواستم بگویم رهبری فرمودند کار عبادت است، ولی دیدم دفتر وزیر جای این حرف ها نیست.
آقای خامنه ای!
جان آن مجتبی! جان آن آقای حداد عادل! جان همه فرزندان پسر و دخترتان! جان هرکس دوست دارید، تکلیف ما را روشن کنید. درست است که شما خیلی مهم هستید، ولی حضرت علی خودشان فرمودند “ خواب مومن عبادت است.” حالا ما که نمی توانیم مردمی را که به فرمایش حضرت علی خوابیدند تا عبادت کنند، بیدار کنیم و بگوئیم: یالله! بیا بیل بگیر دستت، چون آقا گفته کار عبادت است؟
بالاخره از دفتر وزیر رفتیم دفتر رئیس جمهور، گفتیم حالا که دیگر الحمدالله زدید چشم اسفندیار را هم از حدقه درآوردید، آنجا دیگر اثری از جن و پری و زری و بقیه نیست، برویم دنبال کار و عبادت. رفتم آنجا دیدم یک تابلوی عظیم آویزان است و فرمایش آقای مشائی، که فعلا در حال غیبت از صغری است، برآن نوشته که “ پاسداشت زبان و مفاخر فارسی، یک عبادت است.” با خودم گفتم: یا ابوالفضل! این یکی که همه چیز را به هم زد، حالا خداوند هم در جریان نباشد و فکر کند مشائی واقعا از اولیاء الله است، به حکم همین جمله همه کفار و منافقین از جمله استاد محجوب، سعید نفیسی، جلال همایی، کسروی، علی دهباشی، سیروس طاهباز، داریوش آشوری، دکتر قاسم غنی، علی دشتی، علامه قزوینی، سعیدی سیرجانی و باستانی پاریزی و همه و همه را بردارد ببرد بهشت، به این بهانه که اینها همه پاسداشت زبان کرده اند و پاسداشت زبان فارسی عبادت است. حالا کی می خواهد اینها را از بهشت بیرون بیاورد؟ بالاخره حساب و کتابی دارد.
از آنجا با سرعت رفتم بیرون، به یک مقر نیروی انتظامی شکایت کنم که بیایند تابلوی استاد مشائی را بردارند، یک دفعه در بارگاه الهی سوء تفاهمی، سوء هاضمه ای چیزی ایجاد نشود، دیدم فرمایش فرمانده نیروی انتظامی زنجان را به دیوار زده اند که “ کار پلیس عبادت است” گفتم حتما پلیس مربوطه چون مشغول کار است و کار عبادت است، مشغولند و خواستم ماموری را با خودم ببرم. ولی افسر نگهبان گفت که مامورین همه مشغول عبادت اند، گفتم: یعنی رفته اند ماموریت؟ گفت: نه. گفتم: یعنی دارند عکس حضرت علی را نگاه می کنند؟ گفت: نه. گفتم: یعنی دارند بیل می زنند و کار می کنند؟ گفت: نه. گفتم: پس چطوری عبادت می کنند؟ گفت: مگر نمی دانی خواب مومن عبادت است و نیروی انتظامی از وقتی ممه را به فرمایش رئیس جمهور محترم سابق لولو برده است، همه جزو مومنین هستند؟ برو بیرون تا نفرستادیمت کهریزک یا آفتابه قرمز گردنت آویزان نکردیم.
از آنجا بیرون آمدم و فکر کردم بیایم به بیت حضرتعالی و ببینم بالاخره باید چه کرد؟ در راه می آمدم که از جلوی مدرسه ای رد شدم و دیدم بزرگ روی آن نوشته “ تعلیم و تعلم عبادت است” با خودم گفتم: پس لابد معلمین کشور هم همگی مشغول خواب هستند و دارند به روش های مختلف عبادت می کنند. نزدیک بیت حضرتعالی رسیده بودم که دیدم روی دیوار با خط خوش و مومن پسند نوشته از قول حضرت مصباح که “ تلاش برای فهم فلسفه در راه رضای خدا عبادت است”
آقای خامنه ای!
من نگرانم. فردا از یک طرف هرچه استاد منحرف ادبیات فارسی، البته وقتی گفته می شود استاد ادبیات فارسی، در خودش منحرف مستتر است و به نوشتن نیاز ندارد، از یک طرف استادان ادبیات را می برند بهشت، از آن طرف این برادران نکیر و منکر، مرده شود اسم شان را ببرد که روزه آدم را هم باطل می کنند، این جمله استاد مصباح را می زنند توی کامپیوتر بارگاه خلقت و از همین فردا صبح فردریش نیچه، سورن کی یر که گور، مارتین هایدگر، یاسپرس، آن حرامزاده بی دین کارل پوپر، ابوالعلای معری، شهاب الدین سهروردی، ابن سینا، خواجه عبدالله انصاری، امانوئل کانت، دکارت و هر چه فیلسوف بی دین است می برند بهشت، یک دفعه می بینی خود جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و هر چه حوری و غلمان و بقیه اعوان و انصار و خدمه بهشت، همه شان می شوند زندیق و بی دین و شکاک و مشکوک، فردا مومنین را هم به بهشت راه نمی دهند.
بالاخره هر چه فکر کردم عقل ناقص من به جایی قد نداد، فکر کردم سری به پایگاه اینترنتی عماریون که از اجله مومنین هستند بزنم، شاید آنها راه حلی، مانعی، طرح تامین اجتماعی، انقلابی، کودتایی چیزی برای جلوگیری از این وضع در نظر داشته باشند. دیدم بالای صفحه بزرگ نوشته “ نگاه به سید علی هم عبادت است.”
حالا من مانده ام بالاخره ما باید چطور عبادت کنیم؟ اصلا وقتی شما می فرمائید “ کار عبادت است” این را برای امت شهیدپرور و مومنین می فرمائید، یا برای عمه آقا مجتبی؟ اگر برای مومنین می فرمائید که الحمد الله مومنین همه یا در حال خواب اند، یا دارند عکس حضرت علی را سیخ سیخ نگاه می کنند، یا منتظرند وقت ملاقات شما برسد و شما را یک شکم سیر، به نیت شصت نفر نگاه کنند، بلکه این وسط هم بیتی بخوانند، هم بیتی ببینند، هم بیتی بگیرند، هم عبادتی بکنند. بالاخره بگوئید این امت اسلام با این همه عبادات پلیسی و فلسفی و آموزشی و با چشمان باز و بسته چطوری باید کار کنند؟ اصلا کی وقت می کنند کار کنند؟ مومنی که خوابش عبادت است، مگر دیوانه است که بیل بزند برای عبادت؟ می خوابد، نه خسته می شود و نه مانده. به نفع مردم هم هست، هر چه مومن عبادت بیشتری بکند، یعنی بیشتر بخوابد، مردم را کمتر آزار می دهد، از میزان جرم و جنایت و بطری هم کاسته می شود.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
نهم رمضان المبارک 1432 هجری قمری
السید الابراهیم النبوی