گفت و گو با مسعود دلخواه کارگردان نمایش”ارخش”
تولید کارگاهی و تجربی
آقای دلخواه،در نگارش و تنظیم نهایی نمایشنامه “ارخش ” تا چه اندازه ای تحت تاثیر نوشته های بهرام بیضایی بوده اید. آیا این اثر با نگاهی به متن “آرش” بیضایی نوشته شده است؟
شیوه اجرایی این اثر به شکل کارگاهی و تجربی است که با متن های مختلف اتود زده شد و در نهایت، به متن نسبتا مستقلی رسیدیم که با استفاده از نوشته های بهرام بیضایی درباره آرش، شعرهای شاعران معاصر که به حال و فضای کار نزدیک بودند و نوشته های خودم، کامل شد.
اغلب بازیگران نمایش شما از میان جوانترها و افرادی کم تجربه انتخاب شده اند. به نظرتان انتخاب این بازیگران برای چنین نمایشی تا اندازه ای ریسک محسوب نمی شد؟
بیش از نیمی از بازیگران این نمایش برای اولین بار است که روی صحنه حاضر می شوند و تجربه کار حرفه ای را ندارند که این امر از ویژگی های این اثر به شمار می رود؛ چراکه بر اساس تجربه های شخصی ام تصمیم داشتم در اجرای اثر از تعدادی هنرجو به عنوان گروهی یکپارچه استفاده کنم که خوشبختانه همه شرایط مهیا شد و نمایش “ارخش” توسط گروهی که برای اجرایی مدرن، نوین و خلاق از اسطوره آرش تلاش می کردند، به صحنه رفت.
استفاده از ملودی و هارمونی های موسیقیایی متعدد در طول اجرا باعث نشده است تا فضای بیرونی و شکل اثر از هم گسیخته شود؟به عبارت دیگر آیا تعدد قطعات موسیقی در اجرا زیاد نیست؟
با توجه به اینکه بخش هایی از اجرا به هم سرایی و موسیقی اختصاص دارد و نمایش به سمت تئاتر نیمه موزیکال گرایش داشته، موسیقی نقش مهمی در نمایش “ارخش” ایفا می کند.
به نظر می آید مساله ای که درباره موسیقی اثر حاکم است درمورد نورپردازی نیز مصداق داشته باشد. موافقید؟
نورپردازی هم در این اثر به گونه ای طراحی شده که برای تعویض صحنه های نمایش صحنه تاریک نمی شود؛ بنابراین از آغاز اثر، نور در صحنه وجود دارد. برای تغییر صحنه ها، نور به شکل ملایم تری به صحنه تابیده می شود و در ادامه به شکل پر رنگ تری جلوه می کند.
آیا این شکل برخورد و طراحی نور در نمایش به دلیل نوع طراحی صحنه “ارخش” است؟
بله. شاید… با توجه به دکور صحنه نمایش “ارخش” که به شکل ساده ای طراحی شده و شکل کاربردی دارد، برای اینکه نور صحنه اثر را تنظیم کرده و از نورپردازی مناسب بهره بگیریم، مجبور شدیم تعداد زیادی نور را در دو طرف صحنه نصب کنیم تا فضایی که مناسب با نمایش باشد، ایجاد شود.