ده کنسرت پر سر و صدای لغو شده

نویسنده
مرضیه حسینی

» حکایت

فهرستی که بلند است و هر روز به تعداد مواردش افزوده می‌شود. لیست کردن کنسرت‌های لغو شده در ایران تقریبا غیرممکن است. هر کسی که فکرش را بکنید، از پاپ‌خوان‌های روی آنتن تا سنتی‌های بی‌سر و صدا، طعم لغو را چشیده‌اند. کنسرت‌هایی که از وزارت ارشاد مجوز گرفته، تبلیغات و بلیط‌فروشی‌اش انجام شده، در یک قدمی اجرا و گاهی در حین اجرا، به پایان و فرجام نمی‌رسند. در این فهرست سه دهه‌ای فرقی ندارد که مجوز از طرف کدام دولت، اصلاحات و سازنده‌گی یا پاک‌دست و تدبیر و امید، صادر شده باشد؛ آن‌ها که همیشه در صحنه هستند، نه هنرمندان که گروه‌های بی‌نام و نشانی‌اند که توان و قدرت لغو مجوز هر دولتی را دارند. کسانی که نام و شناسنامه ندارند و فقط در کار نفی و جلوگیری هستند و برای‌شان نوع موسیقی و نام آوازخوان اهمیتی ندارند. آدرس می‌گیرند و لغو می‌کنند.

فرهاد- به دستور بیت رهبری

آوازخوانی که به قول و نوشته‌ی خودش در هر دو حکومت ممنوع بوده، پس از سال‌ها سکوت و انزوا، در پائیز ۷۷ روی صحنه رفت. هتلی در شرق تهران مهمان حضورش بود و البته روزنامه‌ها خبر می‌دادند، گروه‌های موسوم به فشار در حوالی هتل پرسه می‌زده‌اند. فرهاد به هر صورت موفق شد در آن زمان، دو کنسرت محدود و کم‌جمعیت را برگزار کند و آماده بشود تا برای سومین بار در نوروز ۷۸ و در هتلی آشناتر، هتل استقلال، روی صحنه برود. تبلیغات با عکس و اسم فرهاد منتشر شد. بلیط‌ها فروش رفت و دوستداران آوازخوان معترض دیروز، منتظر بودند تا ششم فروردین ۱۳۷۸ او را روی صحنه‌ی تالاری در هتل استقلال دیدار کنند. در آخرین روزهای سال ۷۷ بود که روزنامه‌ی زن در خبری کوتاه نوشت کنسرت لغو شده. گفته می‌شد مسئولان بنیاد مستضعفان که مالک هتل استقلال هستند، با ممانعتی از سوی بیت رهبری مواجه شده‌اند و تصمیم گرفته‌اند کنسرت را یک طرفه لغو کنند. پوران گلفام، همسر فرهاد، بعدها در مستندی به نام “جمعه‌های فرهاد” تعریف کرد که در آن هنگام فرهاد قصد داشته بر پشت وانت بنشیند و جلو هتل به رایگان برای مردم بخواند. ایده‌ای انقلابی که با مخالفت همسر فرهاد مواجه می‌شود و به انجام نمی‌رسد تا دو هفته بعد که محل برگزاری کنسرت تغییر کرد و فرهاد در فرهنگسرای گلستان روی صحنه رفت.

کوروش یغمایی-دور از تهران

روایتی مشابه کنسرت فرهاد. در همان نوروز و همان محل کوروش یغمایی هم قرار بود کنسرتی برگزار بکند. حتی بلیط‌فروشی دو کنسرت هم در یک روز انجام شد. یغمایی که در سال ۱۳۷۳ و با آلبوم سیب نقره‌ای مجوز دوباره خواندن را از ارشاد علی لاریجانی گرفته بود، با مجوز وزارت‌خانه‌ی عطاالله مهاجرانی قرار بود روی صحنه برود. اما این برنامه هم مثل کنسرت فرهاد لغو شد؛ با دلیل مشابه و با یک تفاوت. کوروش یغمایی از آن زمان تا همین امروز در هیچ مکان دیگری در تهران اجازه‌ی روی صحنه رفتن را نگرفته.

آریان- تگرگ سوت و دست

گروه تین‌ایجری آریان که در زمانی کوتاه و در غیبت موسیقی شش و هشت، تماشاگران و مخاطبان بسیار به دست آورد، همیشه کنسرت‌های جنجال‌برانگیزی داشته. از دردسرهای روی صحنه رفتن محمدرضا گلزار که نوازند‌ه‌ی گروه بود تا تبلیغات گسترده برای کنسرتی مشترک با کریس دی‌برگ که با سفر این آوازخوان ایرلندی به ایران همراه بود اما هرگز به مرحله‌ی تبلیغات و بلیط‌فروشی هم نرسید. اما داستان و روایت لغو کنسرت آریان، برمی‌گردد به برنامه‌ای که قرار بود در زمین تنیس مجموعه‌ی انقلاب برگزار کنند. بلیط‌فروشی انجام و گروه در شب اول روی صحنه رفتند. شب اولی که هرگز به دومین شب نرسید و کنسرت لغو و بلیط‌های خریداری شده پس داده شد. در آن زمان اعلام شد که سیستم صدا و نور گروه بر اثر برخورد تگرگ ضربه دیده و خراب شده و برای همین امکان برگزاری دومین برنامه نیست اما بعدها معلوم شد که دلیل اصلی لغو کنسرت اتفاقات شب اول بوده؛ پوشش تماشاگران خانم و همین‌طور ابراز احساسات به شکل دست و سوت زدن و کمی رقصیدن!

گروه ماد- حزب‌الله روی صحنه

شاید نام گروه برای مخاطبان عام موسیقی آشنا نباشد. اما گروه ماد که موزیک‌شان راک و آلترناتیو بود در زمان خودشان شهرت زیادی داشتند و بعدها دو نفر از اعضای‌شان به شهرت بیشتری رسیدند؛ محسن نامجو و عبدی بهروان‌فر که حالا هر دو در خارج کشور به فعالیت‌شان در زمینه‌ی موسیقی ادامه می‌دهند. گروه در مشهد روی صحنه می‌روند و در حین برنامه و در حال اجرای آهنگ “واق واق سگ” خودشان را در محاصره‌ی افرادی که به عنوان انصار حزب‌الله معرفی می‌شوند، می‌بینند. کنسرت نیمه‌تمام می‌ماند و نوازنده‌ها و آوازخوان‌ها دستگیر می‌شوند.

لوریس چکناواریان- جوراب خانم‌ها و آوازخوانی با نام مستعار

در نگاه اول کنسرتی به رهبری لوریس چکناواریان نباید دردسرآفرین باشد. اما در اواخر کار دولت اصلاحات، این رهبر ارکستر در تالار وحدت کنسرتی با تک‌خوان زن برگزار می‌کند که باعث سر و صدای زیادی می‌شود. کمی بعد چکناواریان با همان خانم آوازخوان که به عنوان یک آوازخوان غیرایرانی معرفی شده بوده، برنامه‌اش را نمایشگاه بین‌المللی تکرار می‌کند. برنامه‌ای که فشار و محدودیت‌ش از همان در ِ ورودی آغاز می‌شود و مسئولان حراست به خاطر این‌که برخی از تماشاگران خانم جوراب به پا نداشتند، با سخت‌گیری بسیار تماشاگران را به سالن راه می‌دهند و برنامه را در شب دوم کلا لغو می‌کنند. برنامه‌ای که بعدها مشخص شد آوازخوان‌ش نه یک خانم غیرایرانی که دریا دادور بوده!

محمدرضا شجریان- گروه فشار در نقش نیروی انتظامی

محمدرضا شجریان که حالا نزدیک به شش سال است اجازه‌ی برگزاری کنسرت در ایران را ندارد و گویا به زودی در ترکیه برای ایرانیان ساکن ایران روی صحنه خواهد رفت، پیش از این هم فشار و ترس برای اجرای زنده را تجربه کرده. در اواسط دهه‌ی هفتاد، وقتی نمایشگاه بین‌المللی تهران اکثر مواقع میزبان کنسرت‌ها بود، گروه‌های فشار که آن زمان به سرکرده‌گی مسعود ده‌نمکی و حسین الله‌کرم در زمینه‌ی فشار آوردن بر فرهنگ بسیار فعال بودند، هر شب دور و بر نمایشگاه بین‌المللی حاضر می‌شدند و به طور غیررسمی وظیفه‌ی کنترل جو و فضای برنامه را به عهده داشتند. نظارتی همه‌جانبه تا آن اندازه که وقتی تماشاگران مثل همیشه در پایان برنامه از شجریان تقاضای اجرای دوباره تصنیف مرغ سحر را داشتند، گروه انصار حزب‌الله با باز کردن درهای سالن، برنامه را پایان دادند. فشارها در نهایت باعث شد که آخرین شب برنامه کنسل و دلیلش آزرده‌گی شجریان و گروه‌ش عنوان بشود!

حسام‌الدین سراج- اعتراض به برگزاری کنسرت پاپ!

برنامه‌ای که از هر طرف نگاه‌ش کنید، دلیلی برای لغوش پیدا نمی‌کنید. کسی که قرار بوده در تیر ماه ۱۳۸۹ در کرمانشاه روی صحنه برود، تصنیف‌خوانی محصول حوزه هنری بوده که برای آیت‌الله خمینی هم آواز خوانده. جمعیت دانشجویی خیریه امام علی هم برگزاری برنامه را به عهده داشته. اما برنامه در همان شب اول لغو می‌شود. سراج درباره‌ی لغو این برنامه به خبرنگار ایسنا گفته “ عده‌ای جلو در سالن انتظار را زنجیر بستند و به مردمی که برای دیدن کنسرت آمده بودند، اجازه ورود به سالن ندادند و ما هم نتوانستیم برای اجرا وارد سالن شویم.” نکته‌ی جالب اما در واکنش سراج و برگزارکننده‌ی برنامه به این اتفاق است. آن‌ها به جای اعتراض مستقیم به لغو برنامه‌ی مجوزدارشان به این معترض می‌شوند که چرا چند شب پیش در کرمانشاه کنسرت پاپ برگزار شده و حالا جلو یک کنسرت سنتی را گرفته‌اند. خط‌کشی‌ای که حالا دیگر معنایی ندارد و کنسرت‌ها فارغ از نوع موسیقی‌شان لغو می‌شوند!

 

عبدالحسین مختاباد- به خاطر لباس سبز

اتفاقاتی که پس از انتخابات سال ۸۸ افتاد، خیلی از معیارها را دگرگون کرد. عبدالحسین مختاباد که تا پیش از آن روزها، صدای‌ش وقت و بی‌وقت از صدا و سیما پخش می‌شد، قبل از انتخابات با امضا بیانیه‌ی حمایت از میرحسین موسوی و بعد از انتخابات با استفاده از نشانه‌های جنبش شکل گرفته مثل پوشش سبز رنگ، در لیست سیاه قرار گرفت و برنامه‌ای که در سال ۸۹ قرار بود برگزار کند، با فشارهای جانبی به انجام نرسید. مختاباد تا مدت‌ها منتقد سیاست‌های دولت احمدی‌نژاد در رابطه با موسیقی بود و امروز هم به عنوان عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران نسبت به لغو کنسرت‌ها واکنش نشان داده و گفته “لغو کنسرت هنرمندان نوعی بی‌قانونی است، آن هم در شرایطی که قانون در جامعه، فصل‌الخطاب به شمار می‌رود.”

عالیم قاسم‌اف- زن و موسیقی؛ ممنوعیت دوگانه

آوازخوان اهل جمهوری آذربایجان هاج و واج روی صحنه ایستاده و منتظر حضور دخترش، فرغانه، است تا برنامه‌اش را ادامه بدهد اما در پشت صحنه کسانی هستند که اجازه‌ی بودن زن روی صحنه را نمی‌دهند. کنسرت عالیم قاسم‌اف در سومین شب برگزاری با چنین دردسری مواجه می‌شود، تا آوازخوان ناآشنا با مناسبات امروز ایران روی سن بگوید “در هیچ کجای دنیا این رفتارها در مورد بانوان هنرمند اعمال نمی‌شود.” پیش از این اتفاق هم قرار بود کنسرت قاسم‌اف در شهر تبریز برگزار بشود که بدون هیچ توضیحی، در آخرین لحظه، لغو شد.

همایون شجریان- به دنبال تک‌خوان زن

حمله به کنسرت همایون شجریان از یک شایعه‌ی مجازی آغاز شد. متنی بی‌نام در فیس‌بوک منتشر و مدعی می‌شود که “ساعاتی پیش کنسرتی با نوازندگی عده‌ای در سالن نگین سپاهان‌شهر برگزار شده بود که با تجمع تعدادی از امت حزب‌الله و در پی مخالفت آیت‌الله مهدوی با برگزاری کنسرت، در ورودی سالن مواجه شد و سپس با حضور فرماندهی انتظامی شهرستان اصفهان و تعهد مسئولان برگزاری کنسرت مبنی بر عدم تک‌خوانی زن، امت حزب‌الله به تجمع خود پایان دادند.” اشاره‌ی متن به کنسرت همایون شجریان است که طبق گفته‌ی حاضران در اواسط برنامه با بانگ “الله اکبر”عده‌ای، جو برای لحظاتی متشنج می‌شود. معترضان در بین اعضای گروه به دنبال نوازنده یا آوازخوان زن می‌گشتند تا او را از صحنه پائین بکشند اما چنین فردی برخلاف شایعات اصلا در بین گروه وجود نداشته. بعد از این اتفاق مدیر کل ارشاد اصفهان، حجت‌الاسلام قطبی، بیانیه‌ای منتشر کرد و نوشت که معترضان انگیزه‌ی سیاسی دارند و به دنبال ایجاد فشار برای استعفا او هستند.

در این فهرست اسم هر کسی را ممکن است پیدا کنید. از سیروان خسروی و محسن یگانه تا شهرام ناظری و مسعود شعاری. این‌جا دیگر خبری از دسته‌بندی خودی و غیرخودی هم نیست. آدم‌ها به صرف برگزاری کنسرت موسیقی محکوم هستند و باید جلوی‌شان گرفته بشود تا در این لیست بلندبالا تبدیل به عدد و آمار بشوند. آماری که نشان می‌دهند در این چند ماه اخیر، لغو برنامه‌های موسیقی به طور بی‌سابقه‌ای بالا رفته و گویا کاری هم از دست کسی برنمی‌آید و متولیان مجوز پیشاپیش دست‌شان به علامت تسلیم جلو گروه لغوکننده‌گان بالاست.