حسین، ۶۰ ساله با موهای سفید و صاف، درحال آماده کردن “وسایل جنگ” است؛ حرکتی که ۴۰ سال است ادامه دارد. او منقل کوچک خود را از ذغال درخت لیمو پر کرده؛ ذغال این درخت بهتر است، “زیرا آتش آن برای مدت طولانی سرخ می ماند”. او از داخل کیف کوچکش که شبیه جامدادی های مدرسه است، یک وافور، یک سوزن و یک انبر خارج می کند که برای نگهداشتن ذغال روی تریاک است. چای که در یک سماور آماده شده نیز حاضر است. او می گوید: “پس از کشیدن تریاک، باید چای و نبات نوشید و شیرینی خورد، وگرنه فشارتان می افتد و غش می کنید. به علاوه، نوشیدن چای و نبات و خوردن شیرینی اثر آن را افزایش می دهد.”
ایران بزرگ ترین مصرف کننده تریاک در جهان است. براساس برآوردهای انجام شده، ۴ تن تریاک به طور روزانه در ایران مصرف می شود. این سنت از سال ها پیش و حتی قبل از انقلاب ۱۹۷۹ وجود داشته.
بیشتر طبقات اجتماعی جامعه آن را مصرف می کنند: کارگران بخاطر به دست آوردن قدرت و زور بیشتر؛ راننده های بیابان بخاطر شب بیداری؛ هنرمندان و نویسندگان بخاطر قوی کردن تخیلات، روحانیون قبل از انجام سخنرانی و مؤعظه؛ ثروتمندان برای تفریح؛ افراد شهوتران برای اثرات جنسی آن؛ و سیاستمداران نیز ازسوی مردم مظنون به مصرف آن هستند.
شیوه مصرف آن نشانه منشأ اجتماعی فرد است. حسین می گوید: “کشیدن تریاک با بافور سنتی، شیوه درباری است، زیرا به زمان و تریاک بیشتری نیاز است. کسانی که دارای امکانات کمتری هستند، تریاک را با یک سنجاق یا میله باریک آهنی گرم می کنند و دود را مستقیم به ریه خود می کشند؛ کسانی که بضاعت کمتری دارند «سوخته تریاک» مصرف می کنند.”
با همین “سوخته” بود که ایرانیان در قرن نوزدهم به دام تریاک افتادند. در آن زمان، انگلیسی ها وارد تجارت پرسود تریاک در سراسر جهان شده بودند. آنها با حمایت سلسله پادشاهی کشاورزان را به جای کاشت گندم، تشویق به کشت خشخاش کردند. و دولت برای بالا بردن میزان مصرف تریاک، “سوخته” را به قیمت خوبی از آنان می خرید. به همین دلیل بود که تریاک خیلی سریع در ایران رواج یافت. سون هدین، جغرافی دان و کاشف سوئدی، در حاشیه سفرش به تهران در قرن نوزدهم می نویسد: “تهران شهری است که شرق بی دغدغه در آن با مواد مخدر بی حس کننده غرب چرت می زند.”
تا سال ۱۹۵۰ با مصرف تریاک مدارا می شد. در آن زمان در حدود پنجاه شیرکش خانه عمومی در تهران وجود داشت. پس از آن، علی رغم وضع اولین قوانین محدود کننده، ایران به شکلی انبوه به تولید تریاک برای مصارف داخلی ادامه داد. دولت شاه کوپن هایی را برای تریاکی های سالخورده توزیع می کرد که بوسیله آن می توانستند از دواخانه تریاک دریافت کنند. تنها پس از انقلاب اسلامی بود که تولید تریاک ممنوع شد. درحال حاضر تریاک از مرز افغانستان وارد می شود و قیمت آن نیز چندان بالا نیست: ۵ گرم در حدود ۱ یورو.
امروز جامعه ایران که متحمل تحولات بسیاری شده، نوع ماده مخدر را تغییر داده؛ البته در مصرف تریاک تغییر چندانی حاصل نشده. “شیشه” ماده مخدر جدیدی است که بسیار جا افتاده. مصرف این ماده مخدر که ارزان تر است، بسیار پنهانی تر انجام می شود، زیرا بدون بوست و اثرات آن بسیار قوی تر و طولانی تر است. افزایش مصرف این ماده که در غرب به نام “یخ” شناخته می شود، بسیار قابل توجه است. براساس ارقام منتشر شده ازسوی سازمان ملل، امروز ایران پنجمین کشور مصرف کننده این ماده در جهان است. تعداد کارگاه های پنهانی رو به افزایش است و حتی به آسیا نیز صادر می کنند. این درحالی است که ۷۹ ایرانی پس از بازداشت شدن در مالزی به دلیل قاچاق این ماده مخدر، اکنون در اتاق انتظار مرگ به انتظار مرگ به سرمی برند؛ اینها افرادی برخاسته از اقشار بسیار محروم جامعه هستند که حمل مواد را با قیمتی بسیار پایین تقبل کرده اند.
علی اخیراً مصرف شیشه را آغاز کرده تا بهتر بتواند در رستورانش کار کند. او می گوید: “اولین بار که شیشه مصرف کردم، ۴۸ ساعت نخوابیدم و بدون کوچک ترین حس خستگی به کارم ادامه دادم.” اگر اثرات شیشه بسیار طولانی تر و قوی تر از تریاک است، ولی تأثیر آن در طولانی مدت به لحاظ فیزیکی و روانی به شدت ویرانگرتر می باشد. علی در صورت اعتیاد به این ماده دیگر نخواهد خوابید و روز به روز نیز پرخاشگرتر و شکاک تر خواهد شد. او می گوید: “بی وقفه با همسرم دعوا می کردم. به شدت لاغر و دچار توهمات شده بودم.” او از شش ماه پیش تاکنون درتلاش است تا به کمک یک مرکز ترک اعتیاد، مصرف این ماده را کنار بگذارد.
ایران کم کم به بزرگ ترین مرکز مصرف مواد مخدر در جهان تبدیل می شود. به گفته وزیر بهداشت، روزانه ۱۱ ایرانی به دلیل مصرف مواد مخدر می میرند. جمهوری اسلامی رویکردهای گسترده ای را برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر اتخاذ کرده و این تلاش ها مورد تأیید سازمان ملل قرار گرفته، ولی نه کشف محموله های بزرگ مواد مخدر و نه سیاست سرکوبگرانه و صدور احکام اعدام برای قاچاقچیان، نتوانسته نتیجه ای دربر داشته باشد. به گفته مسؤولان، در تهران به طور میانگین به ۴ دقیقه زمان نیاز است تا یک ماده مخدر با قیمت پایین توسط فردی یافت و خریداری شود. تعداد معتادان همچنان درحال افزایش است و مشکل در اینجاست که جنبه اجتماعی و بازدارنده مواد مخدر هنور در ایران پنهان نگاه داشته می شود. مبارزه کارآمد علیه مواد مخدر با مقوله بیکاری گسترده در نزد جوانان و عدم امیدواری آنها برای آینده در ارتباط تنگاتنگ قرار دارد.
منبع: لیبراسیون، ۲۲ ژوئیه